• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
چهار شنبه 7 شهریور 1403
کد مطلب : 233927
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Q1yDG
+
-

پرونده قتل در جزیره کیش بعد از 19سال با اعلام رضایت اولیای دم بسته شد

قتل در 21سالگی، آزادی در 40سالگی

گزارش
قتل در 21سالگی، آزادی در 40سالگی

محمد جعفری- روزنامه‌نگار

مردی که در 21سالگی در جریان درگیری با دوستش در کیش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود 19سال پس از جنایت و درحالی‌که 40سال دارد از سوی اولیای دم بخشیده و از زندان آزاد شد.
به‌گزارش همشهری، اواسط سال84 به پلیس جزیره کیش خبر رسید که پسر جوانی در خانه‌اش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. دقایقی بعد گروهی از مأموران پلیس خود را به محل وقوع جنایت رساندند و تحقیقات در این‌باره آغاز شد. مقتول، پسری 19ساله بود که حدود 24ساعت از قتلش می‌گذشت. او از مدت‌ها قبل به‌عنوان کارگر در جزیره مشغول به‌کار شده بود و در خانه‌ای کارگری همراه با یکی از دوستانش زندگی می‌کرد، اما بعد از این حادثه دوستش ناپدید شده بود. هرچند هنوز به‌طور دقیق معلوم نبود که این قتل با چه انگیزه‌ای اتفاق افتاده، اما مفقود شدن دوست صمیمی مقتول، فرضیه دست داشتن او در قتل را تقویت می‌کرد؛ به همین دلیل تلاش‌ها برای دستگیری او به‌عنوان تنها مظنون این پرونده آغاز شد.

یک ‌ماه عذاب وجدان
حدود یک‌ ماه از وقوع این جنایت گذشته و پلیس نتوانسته بود ردی از مظنون پرونده به دست آورد تا اینکه متهم خودش نزد مأموران رفت و با اعتراف به قتل دوست صمیمی‌اش گفت که به خاطر عذاب وجدان، خودش را تسلیم کرده است. پسر جوان که 21سال داشت در اعترافاتش گفت:‌ ما دوست و هم‌محلی بودیم. از چند‌ماه قبل برای کار کردن به کیش آمدیم و در یک پروژه ساختمانی شاغل بودیم. خانه‌ای کوچک هم اجاره کرده بودیم و 2 نفری در آنجا زندگی می‌کردیم.
متهم ادامه داد: رابطه ما نزدیک و صمیمی بود و همه فکر می‌کردند ما برادریم؛ اما یک اتفاق کوچک همه‌‌چیز را خراب کرد. یک شب که از سرکار برگشته بودیم بر سر شستن لباس‌های چرک با هم بگومگو کردیم و او حرفی به من زد که خیلی عصبانی شدم. در آن شرایط یک چاقو برداشتم و از سر عصبانیت با آن چند ضربه به او زدم و وقتی به‌خودم آمدم کار از کار گذشته و دوست صمیمی‌ام را به قتل رسانده بودم. نمی‌دانستم باید چه کار کنم و همان شب از ترس از خانه فرار کردم و حدود یک‌ماه سرگردان بودم. در این مدت از کاری که کرده بودم عذاب وجدان داشتم و مدام به یاد دوستم بودم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم.

قصاص، تاوان جنایت
متهم به قتل در ادامه صحنه جنایت را بازسازی و جزئیات بیشتری از آنچه اتفاق افتاده را بازگو کرد. در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان هرمزگان فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در جلسه دادگاه، اولیای دم برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند و در ادامه او در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت. قاتل گفت: هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کردم که روزی به خاطر قتل نزدیک‌ترین دوستم محاکمه شوم. آن شب هر دو نفر از سرکار برگشته بودیم و من خسته و گرسنه بودم. وقتی با هم بگومگو کردیم، من یک لحظه از کوره در رفتم و درحال عصبانیت دوستم را زدم. به همین دلیل از اولیای دم می‌خواهم من را به خاطر جوانی‌ام ببخشند. من ناخواسته مرتکب قتل شدم و حالا هم عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. با وجود درخواست متهم، اولیای دم برای مجازات متهم اصرار داشتند و در شرایطی که همه شواهد و مدارک علیه متهم بود، او به قصاص محکوم شد. این رأی مدتی بعد نیز در دیوان‌عالی کشور تأیید و همه‌‌چیز برای اجرای حکم آماده شد.

مکث
19سال انتظار

با وجود قطعی شدن حکم قصاص اما اولیای دم عجله‌ای برای اجرای حکم نداشتند. آنها نه حکم را اجرا می‌کردند و نه حاضر به بخشش یا دریافت دیه بودند. در این شرایط بود که پسر جوان 19سال از عمرش را پشت میله‌های زندان بندرعباس گذراند. چند روز قبل در شرایطی که گروهی از قضات دادگستری هرمزگان به سرپرستی مجتبی قهرمانی، رئیس‌کل دادگستری و قاضی الهام پوردهقان، سرپرست اجرای احکام این استان برای سرکشی به زندان بندرعباس رفته بودند، در بررسی وضعیت زندانیان قدیمی با پرونده این زندانی مواجه شدند. او که از 21سالگی زندانی شده بود، حالا 40سال دارد و با 19سال حبس، یکی از قدیمی‌ترین زندانیان زندان بود. رئیس‌کل دادگستری بندرعباس بعد از بررسی پرونده با اولیای دم تماس تلفنی گرفت و از آنها خواست به خاطر ایام اربعین حسینی قاتل را ببخشند. هرچند آنها حاضر به این کار نبودند اما در نهایت اعلام کردند به عشق امام‌حسین(ع) حاضر به بخشش هستند. آنها روز بعد در دادگستری حاضر شدند و رضایتنامه را امضا کردند و در نهایت یکی از قدیمی‌ترین زندانیان، بعد از 19سال از قصاص نجات یافت و آزاد شد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید