هرمز فرخ | کارشناس امور شهری:
چند سالی است که هروقت صحبت از کمبودهای شهر تهران به میان میآید، اغلب پای زیرساختهای عمرانی پایتخت به وسط کشیده شده و این پرسش عنوان میشود که «آیا بهتر نبود به جای احداث این همه بزرگراه، تونل و پل درآمدهای مدیریت شهری در مواضع دیگری هزینه میشد؟» البته اینکه بودجههای سالانه در دهههای گذشته به چه شکل مصرف شده و آیا میشد تناسب بهتری بین درآمدها و هزینههای ضروری برقرار کرد، بحثی است مفصل و باید کارشناسان مجرب امور شهری و اقتصاددانان به آن بپردازند اما نگاهی دوباره به میزان هزینهکرد فعالیتهای عمرانی در دهههای گذشته، حاوی نکات متعدد و متنوعی است که بررسی آنها مهم و ضروری به نظر میرسد.
1- در نیمه دوم دهه 60خورشیدی و متعاقب پایان جنگ تحمیلی در برههای موسوم به دوران سازندگی، اندیشه احداث شریانهای حملونقلی برای جبران عقبماندگیهای منطبق بر طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران به مرحله اجرا درآمد و اقدامات گستردهای در این زمینه شکل گرفت. طی این سالها جمعیت کشور و خصوصا جمعیت شهرنشین در کلانشهرها افزایش معناداری پیدا کرد و دستیابی به اهداف طرحهای جامع و تفصیلی پایتخت، سرلوحه برنامههای عمرانی مدیران شهری قرار گرفت. به این ترتیب، راهسازی و احداث ابنیه در جایجای شهرها رونق گرفت و تهران هم دوران جدیدی را تجربه کرد. با این حال، سرعت ساختوسازهای عمرانی به پای شتاب روزافزون رشد جمعیت و افزایش وسایل نقلیه شخصی نرسید و ماحصل این رقابت نابرابر، ترافیک آزاردهنده معابر سوارهرو بود. آنهایی که سنشان ایجاب میکند، وضعیت معابر تهران در دهه60 را بهخاطر دارند.
2- از اوایل دهه80 و پس از یک وقفه چندساله، رویکرد مدیریت شهری در کلانشهرها (خصوصا در پایتخت) مجددا به سمت توسعه فعالیتهای عمرانی گرایش یافت و طرحهای بایگانی شده که قدمت تصویب برخی از آنها به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بازمیگشت، دوباره روی میز کار مدیران آمد. اتفاقا در تهران اغلب این پروژهها در کمیسیونهای تخصصی ادوار مختلف شورای اسلامی شهر مورد بررسی و موافقت قرار گرفت و بودجه لازم برای اجرایی شدن آنها نیز مصوب شد. این تصمیمات در حالی اتخاذ میشد که دولتهای وقت هیچگاه مخالفتی با افزایش تولید کارخانجات سازنده خودرو در داخل کشور نکردند و در حقیقت سیر ورود وسایل نقلیه شخصی به معابر حملونقلی را هیچ سدی مانع نبود.
3- در سالهای گذشته هزینههای قابل توجهی برای گسترش زیر ساختهای عمرانی پایتخت صورت گرفت؛ از پل، بزرگراه، تونل و تقاطع غیرهمسطح گرفته تا امکاناتی همچون برج میلاد، نمایشگاه شهر آفتاب، دریاچه شهدای خلیجفارس و البته مترو که آن هم یک زیرساخت عمرانی محسوب میشود. بهطور مثال در بازه زمانی 10سال اخیر، بین 35تا 40درصد از درآمدهای شهرداری صرف توسعه امکانات حملونقلی شد که در این میان مترو تقریبا به اندازه دیگر ساختوسازهای عمرانی، از بودجه شهرداری تهران سهم برده است؛ یعنی طبق آمار 12هزار و 250میلیارد تومان برای توسعه خطوط راهآهن ریلی درونشهری هزینه شده است و 12هزار و 480میلیارد تومان برای ساخت معابر حملونقلی و همچنین نمادهای جدید پایتخت مثل پل طبیعت، نمایشگاه شهر آفتاب، دریاچه شهدای خلیجفارس و برج میلاد. غیر از این 25هزار میلیارد تومان، البته مناطق نیز طرحهای عمرانی مربوط به حوزه عملکردی خود را اجرا کردهاند که هزینه آنها از مبلغی که عنوان شد، جداست.
4- طبق اسناد طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران که براساس نیازهای حملونقلی پایتخت 5/8میلیون نفری کشور و با نگاه به افق توسعهای تهران 1404تدوین و تصویب شده است، ظاهرا اکثر ساختوسازهای عمرانی صورت پذیرفته تا به امروز، باید محقق میشده است اما اینکه آیا در هزینهکرد بودجههای سالانه، دقیقا اهم و فیالاهم رعایت شده و هیچ اشتباهی در تقدم و تأخر اولویتها صورت نپذیرفته است، به سؤال اصلی عدهای از متخصصان و کارشناسان امور شهری و شهرسازی تبدیل شده است. در حقیقت از طرفی این استدلال وجود دارد که هر راه جدیدی ساخته شود، باعث رونق تردد خودروهای شخصی میشود و از سوی دیگر این پرسش به ذهن خطور میکند که تأثیر معابر ساخته شده در دهههای اخیر بر کاهش زمان سفرهای درونشهری چه میزان بوده و آیا امکان چشمپوشی و صرفنظر کردن از آنها وجود داشته است؟
5- به هر حال شرایط کنونی پایتخت ایجاب میکند با توجه توامان به ضرورتها، نیازها و البته وضعیت اقتصادی موجود، از این پس با نگاه به تکمیل پروژههای عمرانی اولویتدار و نیمهتمام که بهرهبرداری از آنها شهروندان را از بلاتکلیفی خارج میکند، تمرکز بودجه را روی تکمیل مترو، افزایش سرانه فضای سبز، توسعه اماکن جاذب گردشگر و پیادهمحور، نگهداشت شهر و در یک کلام ارتقای سطح رضایتمندی مردم قرار داد. این موضوع که تا به حال چه کردهایم، خوب یا بد، باید قضاوت را به افکار عمومی سپرد. مهم، راه پیشروست و اینکه امروز شهروندان از ما چه خواستهای دارند؛ در حقیقت باید پذیرفت که تحقق مطالبات بحق مردم در برهه حساس کنونی، مسئولیتی خطیر را متوجه مدیریت شهری پایتخت کرده است و کار اجرایی جدی را طلب میکند.
پل، بزرگراه و تونل؛ خوبها یا بدها؟
در همینه زمینه :