• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
پنج شنبه 1 شهریور 1403
کد مطلب : 233456
+
-

اینجا سرزمین عجیبی است

تماشای گزارش
اینجا سرزمین عجیبی است

آسیه پزشکی ،پزشک اورژانس‌خاطره‌های زیادی دارد؛ از زائرانی که در مسیر پیاده‌روی به مرکز درمانی محل استقرار او مراجعه می‌کنند، اما یک خاطره همیشه حال او را دگرگون می‌کند: «خاطره من برمی‌گردد به چند سال پیش. ما تازه امکانات تست بارداری را به مراکز درمانی آورده بودیم. یک خانم جوان که سالیان سال انتظار مادر شدن را می‌کشید به ما مراجعه و درخواست انجام تست بارداری کرد. برایمان این درخواست جالب بود، اما وقتی قصه‌اش را تعریف کرد، همه متحیر شدیم.»
این پزشک اصفهانی در ادامه قصه این زائر را اینگونه روایت می‌کند: «‌این خانم همراه همسرش برای انجام یک سفر اروپایی اقدام می‌کنند، اما وقتی قرار بوده برای تکمیل روند سفر پاسپورت‌هایشان را تحویل دهند، پاس‌ها گم می‌شود و با وجود جست‌وجوی فراوان و تلاش بسیار، موفق به پیدا کردن پاسپورت‌ها نمی‌شوند و این باعث ناراحتی آنها می‌شود. خانم، شب در خواب آقایی را می‌بیند که نوزادی را به او می‌دهد و می‌گوید این نوزاد از آن توست؛ به شرطی که اربعین به کربلا بیایی، اما وقتی از خواب بیدار می‌شود، هر آنچه دیده را فراموش می‌کند و مشغول انجام کارهای روزانه می‌شود که حین جارو زدن دسته جارو به تنه کمد می‌خورد و هر دو پاسپورت به زمین می‌افتد. به محض دیدن پاسپورت‌ها خوابش را به‌یاد می‌آورد و طی تماسی همسرش را از خوابی که دیده مطلع می‌کند. وقتی همسرش می‌گوید برای ادامه کارهای سفر پاسپورت‌ها را به دست او برساند، خانم می‌گوید چون این خواب را دیده فقط به کربلا می‌رود و راهی این سفر می‌شوند.» به‌گفته این پزشک اورژانس، تست بارداری این خانم در همان سفر مثبت می‌شود و هدیه‌شان را پس از سال‌ها از امام حسین(ع) می‌گیرند: «من هر وقت یاد این خاطره می‌افتم تنم می‌لرزد و بی‌قرار این سفر می‌شوم.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید