• یکشنبه 11 شهریور 1403
  • الأحَد 26 صفر 1446
  • 2024 Sep 01
دو شنبه 29 مرداد 1403
کد مطلب : 233170
+
-

گاز و برق نداریم

تماشای گزارش
گاز و برق نداریم

محمدجواد تنها پسر آقا رضاست و پدر آرزو دارد او ساربان قابلی شود. محمدجواد هم از شغل آبا و اجدادی‌اش بدش نمی‌آید و سعی می‌کند گاهی به جای پدر به سوله‌ها سرکی بکشد تا از کم و کسری آرد، کاه و یونجه شترها باخبر شود. گاهی هم که خواجه محمد در دوشیدن شیر ارونه‌ها دست تنهاست، به کمکش می‌آید تا قبل از ظهر شیر و پنیر شترها را برای فروش به بازار قدیمی شهرری برساند. هنوز زود است که آقا رضا ساربانی و رتق و فتق امور گله 150نفری خانواده پورسیفی را به محمدجواد نوجوان واگذار کند.
آقا رضا از عشایر کله کوه‌دشت مغان است و 5دهه عمرش را به ساربانی گذرانده است. با آنکه بالا رفتن قیمت خوراک دام و بی‌میلی شهرنشینان به مصرف شیر پرفایده شتر هر روز درآمد آقا رضا را کمتر و کمتر می‌کند، دلبستگی او به این مال بادی(حیوان اهلی) کم نمی‌شود و نمی‌تواند این سرمایه هنگفت را برای راه‌اندازی کار و کاسبی پردرآمدتری صرف کند. گاز و برق نداشتن سوله‌ها یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ساربان روستای عشق‌آباد است. خواجه محمد نه‌تنها موقع سرکشی و رسیدگی به شترها به‌دلیل نبودن برق و گاز به دردسر می‌افتد، بلکه فرزندان قد و نیم‌قد او هم باید شب‌ها را زیر نور فانوس بگذرانند و زمستان‌ها به شعله چراغ نفتی گرم شوند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید