سیلی واقعیت
4 حقیقت غمانگیزی که سپاهانیها در دل یک شکست 4گله دریافتند
بهروز رسایلی
اگرچه از قبل هم بهنظر میرسید که سپاهان در پلیآف لیگ نخبگان آسیا کار سختی مقابل شبابالاهلی امارات داشته باشد اما کمتر کسی میتوانست یک شکست تلخ 4گله در خاک خودی را تصور کند. به این ترتیب قهرمان فصل گذشته جامحذفی ایران به سرعت برق و باد از لیگ نوظهور آسیایی حذف شد و به سطح دوم این بازیها سقوط کرد. فراتر از اینها اما، شکست ناگوار سهشنبهشب پیامهای بیشتری هم برای باشگاه اصفهانی داشت.
باید منتظر بود، اما...
سپاهان در تابستان امسال یک پارادایم جدید در یارگیری داشت. آنها این بار عمده تمرکزشان را روی خرید ستارههای جوان گذاشتند تا تیم را برای سالهای سال بسازند. قبلا گزارشی در همین مورد نوشتیم که نشان میداد میانگین سنی ورودیهای سپاهان نسبت به خروجیهای نامدار این تیم، 6سال جوانتر است. همه اینها یعنی باید صبور بود و به نسل جدید بازیکنان تیم فرصت داد. با این حال صادقانه باید گفت لااقل شروع ماجرا هیچ چنگی به دل نزد و حالا یک هراس بزرگ بهوجود آمده؛ اینکه اگر حضور این بازیکنان در کنار هم جواب نداد و ایده نسل نو، دستکم در مورد این نفرات شکست خورد چه؟ در این صورت سپاهان با بحران بزرگی مواجه خواهد شد.
ضعف کوچینگ مورایس
این سومین بازی پیاپی آسیایی بود که سپاهان در آن کامبک میخورد و درمجموع این 3مسابقه، طلاییپوشان 10گل دریافت کردهاند که به هیچ وجه آمار جالبی نیست. در 2بازی رفت و برگشت فصل گذشته لیگ قهرمانان مقابل الهلال عربستان، سپاهان ابتدا با یک گل از حریف پیش افتاد و سپس 3گل دریافت کرد. این بار هم در بازی با شبابالاهلی آنها ابتدا یک بر صفر جلو افتادند اما قدر این گل بادآورده را ندانستند و با خوردن 4گل یکی از تلخترین شکستهای سالیان اخیر را تجربه کردند. نمیشود اینها را دید و از کادرفنی ایراد نگرفت. این اتفاق ممکن است یک یا 2بار در طول فصل رخ بدهد اما تکرار مکرر آن بیش از هر چیز دیگری ناشی از کوچینگ ضعیف شخص سرمربی است.
ارزشش را داشتند؟
گفتیم که سپاهان جوانگرایی کرده اما باشگاه همین جوانان را هم مفت نخریده و به جرأت میتوان گفت ارقام بسیار بالایی صرف جمع کردن این نفرات کنار هم کرده؛ در حدی که مهدی لیموچی اعترافش به پرسپولیسی بودن را فراموش کرد و وحدت هنانوف هم گفت از زمان حضور در ایران دوست داشته برای سپاهان بازی کند! باز هم میگوییم که برای قضاوت زود است اما واقعا ممکن است خیلی از این نفرات ارزش این همه هزینه را نداشته باشند. مثلا همین وحدت تاجیکستانی در پرسپولیس گاهی بهعنوان یک مدافع کناری ذخیره بهکار میآمد اما در مهمترین بازی فصل سپاهان روی او بهعنوان مدافع میانی فیکس حساب باز شد و دیدیم که چه سرنوشت بدی داشت. لیموچی هم یک فرصت عالی گلزنی را از دست داد و صالح حردانی نیز چنان ضعیف بود که فعلا مجبور شده صفحه اینستاگرامش را از دسترس خارج کند!
عقب افتادهایم
این یکی اما پیامی برای کل فوتبال ایران است؛ اینکه به شکل روزافزونی در حال عقب افتادن هستیم، حتی از همین استانداردهای آسیایی. این شبابالاهلی که در زمین ما، جلوی این همه تماشاگر ما و با وجود چمن خراب ما، یکی از گرانقمیتترین تیمهای کشور را میبرد، کجای آسیاست؟ حالا ببینید رقابت با بزرگان اسم و رسمدار قاره چه شرایطی خواهد داشت!