لطفاً وارد چمن نشوید
داریوش قرهزاد در نمایشگاه تازهاش از تقابل زندگی شهری و طبیعت میگوید
مرتضی کاردر/ خبرنگار:
تقابل انسان و طبیعت یکی از موضوعاتی است که در دهههای اخیر مورد توجه هنرمندان رشتههای گوناگون قرار گرفته است. این تقابل هر بار به شکلی بازتاب مییابد و در کارها نشان داده میشود، گاهی در عکس، گاهی در نقاشی، گاهی به شکل چیدمان و...
داریوش قرهزاد نقاشی است که در نمایشگاه اخیرش به سراغ طبیعت شهری رفته است؛ طبیعتی که محصور در دل فضاها و المانهای شهری بوده و در بخشهای زیادی آسیب دیده است و رو به زوال بهنظر میرسد. رفتارها و بازیهای او با طبیعت نمایشگاه او را از بسیاری از نمایشگاههای دیگر متمایز میکند. نمایشگاه نقاشیهای او با عنوان «لطفاً وارد چمن نشوید» اخیرا در نگارخانه 14 به نمایش درآمده است. او در گفتوگو با همشهری از حال و هوای نمایشگاه تازهاش گفته است.
از چه زمانی طبیعت برای شما جدی شده است؟
من در همه سالهای نقاشیام (طی 12سال گذشته) بر مسائل و موضوعات شهری متمرکز بودهام، سالهای زیادی به عابران یا بهعبارتی پیادهروندگان و اساساً به تأثیر حضور انسان در شهر پرداختم که کارهایی از آن مجموعه در نمایشگاه قبلیام به نمایش درآمد. در سالهای اخیر بیشتر متوجه طبیعت شهری شدهام.
اما شما بیشتر روایتگر تقابل انسان و زندگی امروزی با طبیعت هستید، چرا؟
بله، بهنظرم طبیعت در معماری امروز و زندگی شهری امروز حضور واقعی ندارد، حضورش بیشتر نمادین است. برخوردمان با طبیعت بیشتر سوءاستفاده از طبیعت بوده است. ما اصل طبیعت را کنار گذاشتهایم و به نمادهای آن دلخوش کردهایم. بیشتر کاربردی که نمادهای طبیعت دارند این است که طبیعت شهری را از حالت خشک آن خارج کنند درحالیکه زندگی شهری همه تلاشش را برای نابودی طبیعت کرده است. این تقابل به شکلهای گوناگونی در آثار شما دیده میشود. مثلاً خطکشیهای علائم شهری روی چمن یا سطل رنگ در میان چمن و... بله، اینها هر کدام به شکلی تأکید بر همان نگاه تزیینی است. سطل رنگ نماد برخورد گرافیک با طبیعت شهری است، طبیعت در شهر از بین میرود و نقاشیهای طبیعت روی دیوارهای شهر کشیده میشوند. سطل رنگ یکی از نمادهای این رفتار است.
بهنظر میرسد که همه نمایشگاه هشداری است درباره زوال طبیعت.
بله، هشداری است درباره طبیعتی که زوال یافته و فقط نشانههای آن در زندگی حاضر است و بیشتر برای تزیین زندگی امروز از آن استفاده میشود.
نحوه رفتار شما بهعنوان نقاش با طبیعت بهگونهای متفاوت از نحوه رفتار نقاشان کلاسیک یا مدرن است.
بله، طبیعت از تعریف کلاسیک آن خارج شده است. نقاشان دیگری نیز در دنیا به این شکل به طبیعت نگاه میکنند. ما سالها در نقاشیها طبیعت را به همان شکلی که هست میدیدیم اما اکنون شاید نقاشانی مثل من تلاششان بر این است که طبیعت را داخل فضای شهری نشان دهند؛ طبیعت داخل معماری، طبیعت در قالب یک باغچه کوچک یا گلدانهایی که جنبه تزیینی دارند و...
این نوع نگاه چقدر در نقاشان دیگر دنیا وجود دارد؟
زمانی نقاشی در همه دنیا از طبیعت فاصله گرفت ولی در سالهای اخیر با بحرانهایی که برای طبیعت ایجاد شده دوباره نقاشان به سراغ طبیعت رفتهاند؛ اما روایتشان دیگر یک روایت کلاسیک از زیباییهای طبیعت نیست بلکه روایت امروزی طبیعت است در چارچوب زندگی شهری. من فکر میکنم که این نوع طبیعتگرایی بهزودی بار دیگر رایج میشود.
در محاصره دیوارها
درنمایشگاه لطفا وارد چمن نشوید یک چیدمان اجرا شده است. سطل رنگی در باغچهای قرار دارد که در محاصره دیوارهاست. یکی از بهترین و کاملترین کارهای داریوش قرهزاد رفتار انسان با طبیعت را با طنز تلخی اجرا کرده است. از یک سو باغچه بهعنوان نماد طبیعت حضور دارد و از سوی دیگر دیوارها از 4طرف باغچه را احاطه کردهاند و مانع رسیدن نور به باغچه میشوند. سطل رنگ نیز بهعنوان یکی از نشانههای نقاشی که زیباییهای زوالیافته را بازآفرینی میکند در وسط باغچه قرار داده شده است.