• چهار شنبه 30 آبان 1403
  • الأرْبِعَاء 18 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 20
یکشنبه 27 خرداد 1403
کد مطلب : 227587
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/0gzry
+
-

انهدام 51باند سرقت در عملیات ضربتی پلیس آگاهی پایتخت

وقتی بادیگارد سلبریتی‌ها قاتل شد

گزارش
وقتی بادیگارد سلبریتی‌ها قاتل شد

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

با اجرای طرح دستگیری سارقان و مالخران از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران، 51باند سرقت منهدم و 229سارق و مالخر دستگیر شدند.
به گزارش همشهری، اجرای طرح‌های مختلف دستگیری سارقان و مالخران که از سال‌ گذشته با جدیت از سوی پلیس آگاهی تهران دنبال شده، دستاوردهای مهمی به‌دنبال داشته و سبب شده که از ابتدای امسال تا‌کنون نسبت به‌مدت مشابه سال قبل با کاهش ‌20درصدی سرقت روبه‌رو شویم. در تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی تهران نیز که از چند روز قبل شروع شده بود، 229سارق و مالخر دستگیر شدند که با دستگیری آنها 51باند مخوف منهدم شد. به‌گفته ‌سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران، اجرای طرح کنترل هوشمند سارقان با استفاده از پابند الکترونیکی نیز یکی از دلایل مهم کاهش آمار سرقت در پایتخت است و به همین دلیل پلیس آگاهی پیشنهاد داده است که همه مجرمان دارای 2فقره سابقه‌ کیفری هنگام آزادی ملزم به استفاده از پابند الکترونیکی شوند تا پلیس بتواند کنترل بیشتری بر مجرمان سابقه‌دار داشته باشد. رئیس پلیس پایتخت همچنین به کنترل مالخران از سوی پلیس اشاره کرد و گفت: بخشی از اموال مسروقه در داخل کشور به‌عنوان کالای دست‌دوم به فروش می‌رسد و بر این اساس برای فروشندگان اجناس دست‌دوم شناسنامه تهیه شده است و مأموران پلیس به‌صورت نامحسوس به واحد‌های صنفی مربوط مراجعه و اقدام به بازرسی می‌کنند و چنانچه کالای دست‌دوم سند نداشته باشد، توقیف می‌شود.

گفت‌وگو 1
بادیگارد قاتل

در بین مجرمانی که در طرح تازه پلیس آگاهی تهران دستگیر شده‌اند، 2پسرخاله به نام‌های سعید و حمید حضور دارند. یکی از آنها مربی بدنسازی و دیگری بادیگارد سوپراستارهای سینماست. آنها مدتی قبل برای سرقت اموال یک مرد تاجر نقشه گروگانگیری کشیدند؛ اما این نقشه با جنایت همراه شد. گفت‌وگو با این‌دو سارق جنایتکار را بخوانید.

مقتول را از قبل می‌شناختید؟
سعید: همسایه مادربزرگم بود و وقتی دیدم زیر پایش پورشه، بنز و بی‌ام‌و است، ‌وسوسه شدم از او اخاذی کنم. او در کار خریدوفروش عتیقه هم بود و فکر می‌کردم با اخاذی از او پول خوبی به جیب می‌زنیم.  اما بخت با ما یار نبود.
چه شد که نقشه‌تان با جنایت همراه شد؟
سعید: آن روز به بهانه معامله عتیقه، مرد تاجر را به خانه‌ای که از قبل با مدارک جعلی اجاره کرده بودیم کشاندیم. وقتی رسید، دست و پا و دهانش را بستیم و بعد به او آمپول آرام‌بخش تزریق کردیم. قرار بود 15میلیارد تومان رمزارز از خانواده‌اش اخاذی کنیم و بعد گروگان را رها کنیم اما هنوز خانواده گروگان رمزارزها را تهیه نکرده بودند که متوجه شدیم مرد جانش را از دست داده است.
با جسد چه کردید؟
سعید: آن را مثله و در بیابان‌های حدفاصل جاجرود تا بومهن رها کردیم. بعد بدون اینکه پولی گیرمان بیاید. پلیس ردمان را زد و دستگیر شدیم. باورتان می‌شود، به خاطر هیچ قاتل شدیم.
شغل‌تان چه بود؟
حمید: من بادیگارد بازیگران زن و کارگردان‌ها بودم. برای یک‌ماه 60 تا 70میلیون تومان می‌گرفتم؛ اما ممکن بود چند‌ماه بیکار باشم. من باید مهریه همسرم را پرداخت می‌کردم و به همین دلیل بود که تصمیم به اجرای نقشه گروگانگیری گرفتم.
سعید: من هم مربی بدنسازی بودم؛ اما طمع و بلندپروازی باعث شد که مرتکب آدم‌ربایی و قتل شوم.

گفت‌وگو 2
سرقت‌های مرد قمارباز

مجتبی 42ساله و قمارباز است. او یک‌شبه همه سرمایه‌اش را باخت و از آن شب بود که تصمیم به سرقت گرفت. او موجودی حساب افراد سالخورده را خالی می‌‌کرد.

با چه شگردی از افراد سالخورده سرقت می‌کردی؟
می‌رفتم پای دستگاه خودپرداز و بعد به بهانه اینکه می‌خواهم کمک‌شان کنم، کارت‌شان را می‌گرفتم ولی در پایان به‌جای اینکه کارت خودشان را بدهم، یک کارت سوخته را که از قبل آماده کرده بودم تحویل‌شان می‌دادم و آنها می‌رفتند. چون رمزشان را داشتیم، به راحتی حسابشان را خالی می‌کردم.
از چند نفر با این شگرد سرقت کردی؟
حدود 50 نفر و 400میلیون تومان گیرم آمد.
چطور این ایده به ذهنت رسید؟
یک روز رفته بودم از دستگاه عابربانک ‌پول بگیرم که یک پیرزن نزد من آمد و خواست در کار عملیات بانکی به او کمک کنم. همان لحظه بود که ایده سرقت با چنین شگردی به ذهنم رسید و انجامش دادم.
پرونده‌ات نشان می‌دهد که سابقه داری؟
سابقه قاچاق مواد‌مخدر دارم. شیشه جا‌به‌جا می‌کردم که دستگیرم کردند. 2، 3 سالی زندان بودم و بعد آزاد شدم.
متاهلی؟
بله. 2فرزند هم دارم. پسرم 11ساله است و دخترم یک‌سال‌ونیمه.
همسرت خبر داشت که سرقت می‌کنی؟
نه. من قماربازم. می‌رفتم بازی می‌کردم، یا می‌بردم یا می‌باختم. بر سر بردوباخت تیم‌ها شرط‌بندی می‌کردم که گاهی جیبم پر می‌شد، گاهی هم خالی. حتی برای بازی‌های یورو هم شرط‌بندی کرده بودم که دستگیر شدم و نشد مسابقه را ادامه بدهم.
پس برای قمار سرقت می‌کردی؟
این اواخر افتادم بودم روی دور بدشانسی. پشت‌سر هم می‌باختم. تقریبا هرچه پول در حسابم بود خالی شد و من که تابه‌حال دست به سرقت و کلاهبرداری نزده بودم، وسوسه شدم که قدم در این راه بگذارم.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید