• سه شنبه 6 آذر 1403
  • الثُّلاثَاء 24 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 26
شنبه 26 خرداد 1403
کد مطلب : 227481
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/480Px
+
-

مرد عصبانی به‌خاطر انتقام از همسرش 3 نفر را به گلوله بست

جنایت هولناک خواننده عروسی‌ها

گزارش
جنایت هولناک خواننده عروسی‌ها

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

مرد جوانی که خواننده مجالس عروسی بود برای انتقام از همسر سابقش راهی خانه پدر وی شد و درحالی ‌که اسلحه در دست داشت، اقدام به تیراندازی کرد و جنایت هولناکی را رقم زد.
به گزارش همشهری، شامگاه چهارشنبه 23خرداد‌ماه صدای شلیک چند گلوله ساکنان کوچه‌ای در منطقه جنت‌آباد را به وحشت انداخت. همسایه‌ها مردی را دیدند که به همراه پسربچه‌ای 5ساله از ساختمانی خارج شد و فرار کرد. او از طبقه دوم ساختمانی خارج شده بود که تیراندازی در آنجا رخ داده بود. همسایه‌ها سراغ ساکنان این خانه رفتند و با پیکر غرق در خون 2زن و یک مرد مواجه شدند که هدف شلیک گلوله قرار گرفته بودند. آنها با پلیس تماس گرفتند و ماجرا را گزارش دادند.
نخستین تیم پلیس ظرف چند دقیقه در محل حادثه حاضر شد. مأموران در پاگرد طبقه دوم با پیکر مردی میانسال مواجه شدند که در همان ابتدا مشخص شد جانش را از دست داده است. کارآگاهان سپس وارد خانه‌ای شدند که در داخل آن تیراندازی صورت گرفته بود و در آنجا با پیکر خونین 2زن مواجه شدند که مادر و دختر بودند. بررسی‌ها نشان می‌‌داد مردی که به قتل رسیده بود و جسدش در پاگرد افتاده بود پدر خانواده بوده است. وقتی معلوم شد هر 2زن مجروح زنده هستند، به بیمارستان انتقال یافتند و به دستور قاضی امیرحسین علیمردان، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای کشف راز این جنایت شروع شد.
تحقیق از همسایه‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت داماد خانواده بوده است. این مرد 39ساله مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و پس از این جدایی، همسرش به همراه پسرخردسالشان در خانه پدرش(محل جنایت) زندگی می‌‌کردند. داماد جوان اما پس از جدایی به‌شدت از همسرش کینه به دل گرفته بود و بر سر ملاقات فرزندش با او اختلاف داشت. به‌ گفته همسایه‌ها، آنها چند بار به‌خاطر این مسئله با هم درگیر شده بودند که ظاهرا در آخرین درگیری، داماد عصبانی خانواده همسرش را به گلوله بسته و سپس دست فرزندشان را گرفته و از آنجا گریخته بود.

24ساعت بعد
تحقیقات گسترده برای دستگیری این مرد ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان دریافتند وی ساعتی پس از جنایت به خانه یکی از بستگانش رفته و پسرش را به آنها سپرده است. در ادامه نیز معلوم شد وی به باغی در حوالی کرج رفته و در آنجا پنهان شده است. با این سرنخ، مأموران راهی باغ مورد نظر شدند و متهم را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند. او در همان بازجویی‌های اولیه به قتل پدر همسر سابقش و تیراندازی به همسر سابقش و مادر او اعتراف کرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.

گفت و گو
می‌خواستم همسرم آواره شود

متهم به قتل 39ساله است و می‌گوید انگیزه‌اش از این اقدام هولناک انتقام گرفتن از همسر سابقش بوده و می‌خواسته وی را آواره کند.  گفت‌وگو با داماد جنایتکار را بخوانید.

از چه زمانی تصمیم به جنایت گرفتی؟
از یک هفته قبل. برای این کار یک کلت کمری تهیه کردم. هدفم این بود که پدر و مادر همسر سابقم را به قتل برسانم تا همسرم آواره و سرگردان شود. با این کار می‌خواستم از او انتقام بگیرم.

چرا این همه از همسر سابقت کینه به دل داشتی؟
چون اجازه نمی‌داد بچه‌ام را ببینم. خیلی اذیتم می‌کرد. هر روز بهانه می‌آورد که بچه کلاس دارد، نیست یا با هم جایی هستند. از سوی دیگر، جدایی‌مان هم به اصرار همسرم بود. من نمی‌خواستم زندگی‌ام از هم بپاشد. خیلی برای زندگی‌ام تلاش کردم، اما همسرم مرا نخواست.

چه زمانی از هم جدا شدید؟
حدود 5‌ماه قبل.

علت جدایی‌تان چه بود؟
سر هر چیزی که بگویید با هم اختلاف داشتیم. 6سال با هم زندگی کردیم، اما فقط اولش خوب بود. تقریبا از 4سال قبل بگومگوهایمان شروع شد. من عاشق همسرم بودم، اما کم‌کم متوجه شدم که او دیگر علاقه‌ای به من ندارد. بعد هم پایش را کرد توی یک کفش و گفت طلاق می‌خواهد. من که دیدم نمی‌خواهد به زندگی ادامه دهد، موافقت کردم، اما پشیمان شدم.

چرا؟
چون اجازه نمی‌داد بچه‌مان را ببینم. به‌خاطر طلاق و پاشیدن زندگی از او کینه به دل داشتم. خودم را شکست‌خورده و تنها می‌دیدم. همین‌ها باعث شد تا نقشه انتقام‌جویی بکشم. فکر می‌کردم اینطوری آتش کینه‌ای که در دلم روشن شده خاموش می‌شود.

از روز حادثه بگو.
به بهانه دیدن بچه‌ام راهی خانه پدرزن سابقم شدم. گفتم می‌خواهم بچه را با خودم ببرم، اما مخالفت کردند. جلوی در به پدرزنم تیراندازی کردم که به‌دنبال صدای تیراندازی و فریاد او مادرزنم از خانه بیرون آمد که به سمت او هم شلیک کردم. بعد وارد خانه شدم و به سمت همسر سابقم نیز شلیک کردم. سپس دست پسرم را که بهت‌زده شاهد جنایت بود، گرفتم و از خانه رفتم.

یک پدر چطور ممکن است حاضر شود جلوی چشم فرزند خردسالش چنین جنایتی مرتکب شود؟
حماقت کردم. کارم اشتباه بود.

شغلت چیست؟
من خواننده مجالس و مهمانی‌ها هستم. درآمدم خوب بود، ولی نتوانستم زندگی‌ام را حفظ کنم.

مواد مصرف می‌کنی؟
چرا باید به این سؤال جواب بدهم؟ این سؤال خیلی شخصی است.





 

این خبر را به اشتراک بگذارید