اوراق امتحانی این روزها!
سیدسروش طباطباییپور
معلمها سر کلاس خیلی حرف میزنند و روزنامهنگارها، قلم و حالا ترکیبش، همین میشود که میخوانید. اینها برگی از یادداشتهای روزانه یک معلم ساده است و یک روزنامهنگار خطخطی.
بچهها خیال میکنند روزهای امتحان، روزهای سختی برای آنهاست و روزهای آسانی برای معلمها، اما زهی خیال باطل! در دنیای معلمی، گندترین کار دنیا مراقبت سر جلسه امتحان است. باید یک ساعت زل بزنی به بچههایی که با تمرکز مشغول نوشتناند، اما تو علاف و بیکاری. تازه اگر کسی خسته شد و خمیازهای هم کشید برای اینکه نظم جلسه به هم نخورد، باید به دانشآموز خمیازهکش، چشمغرهای بروی که چرا خسته شدی و در آن شرایط، تنها هیجان معلمی که سر جلسه امتحان کاشته شده، کار کثیف و زشت مچگیری است! باید حواست باشد که دانشآموزی موبایلنویسی نکند، چپ و راستنویسی نکند و جلو و عقبنویسی نکند.
تازه بدبختی معلمها در روزهای آزمونهای پایانی سال وقتی آغاز میشود که بچهها، خوشحال و خندان، برگههایشان را تحویل میدهند و سرخوش به خانههایشان باز میگردند. در این هنگام معلمها باید برگههای بیزبان را پهن کنند و آنقدر به آنها زل بزنند تا برگههای امتحان به زبان بیفتند و با آقای معلم حرف بزنند و او هم متناسب حرف حسابشان نمرهای درخور شأن شان بدهد.
تازه؛ بهخاطر دستهگل جدید اداره آموزش و پرورش و شرایط جدید آزمونهای نهایی بچههای متوسطه دوم، کار تصحیح اوراق امتحانی برای معلمها سختتر هم شده است. برگههای امتحانی بچههای شهر الف اسکن میشود و فایل آن بهدست معلمهای شهر ب میرسد و اسکن برگههای شهر ب بهدست معلمهای شهر جیم. دلیلش هم آن است که نکند معلمی همشهریبازی درآورد و الکی پلکی به دانشآموزان همشهریاش نمره بدهد و بهخاطر تأثیر مستقیم نمره آزمونهای نهایی در کنکور سراسری، بچههای شهرش را مستقیم وارد دانشگاه کند.
و حالا معلمهای شهر الف، باید پای کامپیوترهای قدیمی مدرسههای شهر الف بنشینند و به مانیتورهای ریز و درشت مدارس شهر الف زل بزنند و روی صندلیهای چوبی مدارس شهر الف اینپا و آنپا شوند تا شاید بتوانند از خطوط کجومعوج بچههای شهر ب سر دربیاورند و برگههایشان را عادلانه تصحیح کنند.
حالا اگر اسکنر مدارس شهر الف یا ب یا جیم مشکل داشت و چشمهای معلمها کمسو بود و صندلیهای مدارس، زمخت... حالا پیدا کنید پرتقالفروش را!