• پنج شنبه 31 خرداد 1403
  • الْخَمِيس 13 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 20
سه شنبه 22 خرداد 1403
کد مطلب : 227141
+
-

لذت اول آسیا بودن

فرزانه فصيحي که بعد از 6‌سال تلاش به رنک اول آسيا رسيده، از سختي‌هاي ديده نشده کارش مي‌گويد و از نقشه‌هايي که براي المپيک پاريس دارد

لذت اول آسیا بودن

لیلی خرسند

رسیدن به رنک یک آسیا آن هم کمتر از 2 ماه مانده به شروع بازی‌های المپیک پاریس اتفاق خوبی برای فرزانه فصیحی بود. دونده دوی 100متر ایران، حالا هم با روحیه بهتری خودش را برای رفتن روی پیست پاریس آماده می‌کند و هم به افتخاری کم‌سابقه رسیده. قبل از او در دوومیدانی ایران فقط احسان حدادی بود که در پرتاب دیسک‌ در صدر بهترین‌های آسیا ایستاد. فصیحی پرده را از صدر جدول سرعتی‌ترین دونده‌های آسیا کنار می‌زند و واقعیت‌هایی را نشان می‌دهد، سختی‌هایی را که در این مسیر داشته و مهم‌تر از آن تلاش‌هایی که کرده. فصیحی از شرایطی که قبل از المپیک دارد هم صحبت می‌کند، از روحیه بالایش. او قبل از شروع دو، می‌گوید قرار نیست اتفاق خاصی در پاریس بیفتد چرا که اتفاق قبل از آن افتاده.

   آن بالا در صدر آسیا خوش می‌گذرد؟
خیلی خوب است. اینکه بعد از احسان حدادی نخستین ایرانی هستم که در دوومیدانی به رنک اول آسیا می‌رسم، خیلی خوب است. حدادی مدال‌های باارزشی گرفته ولی من هم خوشحالم که کنار او به این عنوان رسیده‌ام.

   داشتن رنک اول آسیا شاید در بعضی از رشته‌ها مهم نباشد اما برای یک دونده ایرانی، برای یک دونده سرعت این اتفاق خیلی مهمی است.
حتی در خود دوومیدانی‌ هم ماده‌هایی هستند که نفر اول آسیا شدن سخت نیست، چه برسد به بعضی از رشته‌ها که ایرانی‌ها در آنها تخصص دارند. دوومیدانی را نمی‌شود با رشته‌هایی مثل کشتی مقایسه کرد. به هر حال ایران در این رشته‌ها صاحب‌ نام و تاریخ است اما در دوومیدانی اینطور نیست، به‌خصوص در دوهای سرعت. در 100متر غول‌های بزرگی در آسیا هستند و به‌خاطر همین است که حضور من در رده بالای رنکینگ، خیلی باارزش است.

   رسیدن به این رنک چقدر زمان برده و چه هزینه‌هایی برایش کرده‌ای؟
خیلی؛ هم برایش خیلی هزینه‌ کرده‌ام و هم خیلی وقت گذاشته‌ام. پشت این اتفاق سختی‌هایی بوده که دیده نمی‌شود. این رنک دستاورد بزرگی است و قطعا چالش‌هایی که در رسیدن به آن وجود داشته هم بزرگ است. 6سال است که یک جلسه تمرینی را هم از دست نداده‌ام. بعد از هر فصل یک تا 2هفته استراحت کرده‌ام، استراحتی که صرف بخور و بخواب نبوده. در این راه‌ هزار چالش بوده، نرسیدن بوده، نشدن بوده، اشک و دعوا بوده و... اینها را کسی ندیده.

   کلا زندگی عادی نداشتی؟
نه نداشته‌ام. گاهی وقت‌ها پیش می‌آید که خسته می‌شوم. یک روزهایی بوده که اصلا دوست نداشتم ادامه بدهم اما آن همه راه آمده بودم و باید ادامه می‌دادم. مثل بچه‌ای که به دنیا آورده‌ای و مجبوری که به سروسامان برسانی‌اش.

   تغییراتی هم که در راس فدراسیون بوده، خودش بیش از هر چیزی به ورزشکاران این رشته و به‌خصوص شما که برنامه مشخصی داری، لطمه زده است.
درست است. اگر اشتباه نکنم در این مدت فدراسیون 6 رئیس و سرپرست داشت. برای هر کسی که مسئول می‌شد باید از اول برنامه‌هایم را توضیح می‌دادم تا توجیه شود. این کار زمان می‌برد و خسته‌کننده بود.

   خب برای المپیک چه کار می‌کنی؟ سهمیه در چه شرایطی است؟
سهمیه‌ را دارم. من همان زمستان سال قبل تقریبا رفتنم را به پاریس قطعی کردم. این بار از یک سال قبل برای گرفتن سهمیه برنامه‌ریزی کرده بودم و نمی‌خواستم همه‌چیز را به 3-2ماه آخر موکول کنم. سال قبل که در مسابقات داخل سالن قهرمان آسیا شدم، سهمیه‌ام تقریبا نهایی شد. الان هم با حضور در رنک یک آسیا، همه‌‌چیز تمام است و تا شروع بازی‌ها هم فقط 2مسابقه دیگر دارم.

   قرار است در پاریس اتفاق خاصی بیفتد؟
المپیک هم مثل مسابقات قهرمانی جهان متفاوت است. من هر روز نسبت به قبل آماده‌تر می‌شوم و می‌دانم که کار خیلی سختی ندارم. المپیک مثل مسابقات آسیایی نیست. از حالا مشخص است که فینال تقریبا آمریکایی - آفریقایی است. دو مثل ریاضی است و عدد و رقمش مشخص است و قرار نیست معجزه‌ای بشود. خیلی وقت‌ها افراد یادشان می‌رود که رسیدن به المپیک برای رشته‌ای مثل دوومیدانی و در ماده‌ای به اسم دوی 100متر خودش دستاورد بزرگی است و می‌پرسند خب در المپیک چه کار می‌کنی؟ من کارم را با رفتن به المپیک انجام داده‌ام. حقیقت این است که نتیجه گرفتن در المپیک سخت است و تنها برنامه من این است که آنجا بتوانم با یک عدد خوب بدوم.

   مثلا چطور بدوی؟
طوری که مردم به وجد بیایند و هیجانی شوند.

   به صدر آسیا رسیده‌ای و دیگر همه قانع شده‌اند دونده 100متری؟
دیگر نمی‌توانند من را نبینند یا باور نکنند. اگر کسی باز هم بگوید من دونده 100متر نیستم یا از موضوع پرت است یا هیچ اطلاعاتی از ورزش ندارد.

اینجا آرامش دارم
   تمرین کردن دور از خانواده و خارج از ایران چطور بوده؟
به همه‌‌چیز عادت کرده‌ام. اینجا آرامش دارم. می‌توانم روتین برنامه‌هایم را حفظ کنم. سر وقت غذا می‌خورم، تمرین می‌کنم و به استراحتم می‌رسم. من با صدم و هزارم ثانیه کار دارم. اگر کمی برنامه‌ام به هم بریزد، چند صدم عقب می‌‌افتم و این بد است.

   غیر از ورزش چه کار می‌کنی؟ اصلا فرصتی برای برنامه‌های دیگر داری؟
بلگراد شهر خیلی سرسبزی است، طبیعتش روحت را تازه می‌کند. موقع بیکاری بیشتر قدم می‌زنم. مردم خونگرمی هم دارد.
 
   در این مدت با وجود انتقادهایی که شده، همسرت همیشه کنارت بوده. چقدر حضورش تأثیرگذار بوده؟
بدون همسرم نمی‌توانستم به اینجا برسم. سال اولی که به صربستان آمدم، قرار بود من بمانم و او برگردد. اگر این اتفاق می‌افتاد، من هم برمی‌گشتم. او برای من فراتر از همسر بوده. در این مدت من فقط روی تمرین تمرکز کرده‌ام و او بقیه‌ کارهایم را انجام داده، از گرفتن اسپانسر تا برنامه‌ریزی مسابقات، پیگیری نامه‌ها و... .

   همه کارهایی که برای المپیک باید انجام می‌دادی، انجام شده؟ مشکلی نیست؟
الان دیگر وقت صحبت کردن از مشکلات نیست. همه کارهایی که باید می‌کردم را کرده‌ام. شاید اگر سال قبل این سؤال را می‌پرسیدید حرف‌های زیادی برای گفتن داشتم ولی الان نه.

اشتباه کردم
   تفاوت شما با بقیه این است که بیشتر کارهایت را خودت انجام می‌دهی؟
بله، ولی اینطوری هم سخت است و بعد یک مدت وظیفه‌ات می‌شود. در همه جای دنیا اینطور است که فدراسیون به ورزشکار برنامه می‌دهد ولی اینجا من به فدراسیون برنامه‌ام را می‌دهم.

   اما این تنهایی کار کردن بعضی وقت‌ها به نفع‌ شما شده. مثل مسابقات نیجریه که تیم در بدترین شرایط اعزام شد و رقابت‌ها در پایین‌ترین سطح بود.
آنجا بچه‌ها واقعا بدشانسی آوردند. لیبل مسابقه عوض شد و این به ضرر بچه‌ها بود. این مسابقه در برنامه من نبود. وقتی خودت کارها را انجام می‌دهی و چیزی خراب می‌شود، خودت با خودت طرفی و می‌گویی خودم نتوانستم.

   تا حالا برنامه‌ای داشته‌ای که مثل برنامه نیجریه فدراسیون شود؟
واقعیت این است که نه، تا حالا اشتباهی نشده. تنها اشتباهم این بود که سال گذشته حضورم را در مسابقات قهرمانی جهان در گلاسکو به فدراسیون واگذار کردم و آنها هم بدون‌ اینکه ایمیل‌شان را چک کنند، از حضور من در مسابقات جلوگیری کردند.

توکیو نخستین تجربه المپیکی من بود. وقتی آنجا رفتم انگار خواب بودم. بهتر است بگویم بیشتر در جو مسابقه بودم، همه‌‌چیز برایم جالب بود. این دوره حواسم جمع‌تر است. مسابقات بزرگ بیشتر داده‌ام. تفاوت بزرگ این است که من در توکیو سهمیه یونیورسالیتی داشتم اما این بار خودم سهمیه گرفتم. همان موقع که از توکیو برگشتم به‌خودم گفتم باید برای پاریس خودم سهمیه بگیرم و گرفتم.






 

این خبر را به اشتراک بگذارید