• چهار شنبه 6 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 19 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 26
پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 225376
+
-

پاسداشت زبان فارسی ضرورت یک عزم ملی

علیرضا نادعلی؛ سخنگوی شورای شهر تهران


حال و هوای اردیبهشت با ادبیات فارسی پیوند خورده است؛ نخستین روزش سعدی را به یادمان می‌آورد، نیمه‌اش روز شیراز است؛ شهر حافظ و آخرین روزهایش یادآور عظمت و بزرگی فردوسی است که الحق پاسدار اول و بزرگ زبان فارسی بود، از این‌رو بامسماترین انتخاب برای روز زبان فارسی محسوب می‌شود. پیش‌تر ۲۵اردیبهشت تنها به‌عنوان روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی شناخته می‌شد اما در سال‌های اخیر با تصمیم درست و بجای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، «پاسداشت زبان فارسی» نیز به آن افزوده شد تا ضمن تجلیل از کار سترگ حکیم فردوسی به‌عنوان احیاگر زبان فارسی، اهمیت این زبان شیرین بیش از پیش مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
در اهمیت زبان فارسی همین کافی است که از 10شاعر برجسته تاریخ جهان، حداقل 5نفر آنان به زبان فارسی آثار خود را سروده‌اند. زبان فارسی، سند هویت تاریخی و ملی ما ایرانیان است و با این زبان تفاهم و همبستگی ملی به‌وجود می‌آید. نگاهی به کشورهای پیرامونی که هرکدام به‌نحوی از یک زبان ملی تاریخی نابرخوردار بوده‌اند نشان می‌دهد که فردوسی چه کار کارستانی برای این سرزمین کرده‌است.
نگهداشت زبان فارسی به‌عنوان یک وظیفه برای حفظ اصالت، هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی، امروزه موضوعی تثبیت‌شده و بدیهی است؛ موضوعی که با حساسیت و جدیت در همه‌ ارکان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی کشور مورد وفاق قرار گرفته و در صدر آن توصیه‌ها و منویات رهبر معظم انقلاب است که بارها بدان تأکید کرده‌اند. حقیقت آن است که در باب زبان پارسی مسئله تنها بر سر زبان نیست، زبان معبری برای انتقال فرهنگ و اندیشه است و این کلمه‌ها هستند که فرهنگ و هویت و فکر ما را نگاهداری می‌کنند. اگر امروز کلمات ما در مسیر زبان‌های بیگانه قربانی شود، بی‌تردید صدمه و لطمه‌ای بزرگ در انتظار فرهنگ و هویت تاریخی و ملی‌مان خواهد بود.
در روزگار معاصر، چه در حوزه‌ رسمی و چه در حوزه‌ عمومی، مغرضانه و یا از روی ناآگاهی آسیب‌هایی متوجه زبان و ادبیات فارسی شده‌ که زنگ خطر را برای این فرهنگ و زبان تاریخی به صدا درآورده است. مظاهر ساده این اتفاق را از تغییر در ادبیات روزمره‌ نسل‌های جوان‌تر تا فضا و منظر شهری می‌توان به‌وضوح و به‌کرات دید. کسب‌وکارهایی که نام‌های خارجی، ‌انگار باکیفیت‌تر جلوه‌شان می‌دهد، تا تبلیغات محیطی‌ که گویی بدون مظاهر کلامی و تصویری بیگانه جلب‌توجه نمی‌کنند. شاید بعضی عرصه‌های کلان را به‌الزام و به‌اجبار آیین‌نامه‌ها و نظارت‌های سختگیرانه توانسته ‌باشیم همچنان از این آسیب دور نگه‌داریم اما روند عمومی جامعه، در یک بی‌تفاوتی هشداردهنده، راه خود را می‌رود و یا صریح‌تر اینکه، بی‌راهه‌ خود را. لذا به‌نظر می‌رسد عزمی جدی‌تر از آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها نیاز است. پر بی‌راه نیست که باقی ‌ماندن در سپهر رقابت با زبان‌های بیگانه، علاوه بر رویکردهای سلبی نیاز به ایجاب و ایفاد شیرینی و غنای زبان فارسی نیز دارد.
با گذشت نزدیک به 3دهه از تصویب و ابلاغ قانون منع استفاده از عنوان‌ها و اصطلاحات بیگانه، بیشتر دستگاه‌ها به این وظیفه قانونی مستقیم یا غیرمستقیم، کم‌توجه یا بی‌توجه بوده‌اند و بیشتر اقدام‌های انجام‌شده ‌ مربوط به سال‌های اخیر بوده است. این در حالی است که قانون ممنوعیت به‌کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه بیش از2دهه پیش در قوه‌ مقننه به‌تصویب رسیده و قوه مجریه نیز آن‌را اجرایی کرده ‌است اما در عمل حتی در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی، پاسداشت زبان فارسی آنگونه که غایت مطلوب مقنن اساسی در اصل۱۵ بوده، به نحو مطلوبی تأمین نشده ‌است. وجود عناوین بیگانه پراکنده در سردرها، پوسترها، فضاهای داخلی کسب‌وکارها، فضای مجازی و نیز فضاهای علمی و تخصصی به‌گونه‌ای که بعضا در مکاتبات اداری نیز رد پایشان آشکار می‌شود، همه نشانه‌های بارز هجمه زبانی و فرهنگی به زبان فارسی است و تنها راه برون‌رفت از این موضوع نهادینه‌ کردن آن در اذهان مردم و آگاهی دادن به آنان با یک برنامه‌ جامع و گسترده و چندوجهی است، به‌گونه‌ای که به یک فرهنگ و عادت مطلوب تبدیل شود. در چنین مقابله روزافزونی، ناگزیر به فرهنگسازی و تعالی تمامی ظرفیت‌های زبانی، این گنج تمام‌نشدنی مقدم بر هر اقدامی است شهرداری‌ها و به‌ویژه شهرداری تهران به‌عنوان مهم‌ترین نهاد مدیریت شهری که نقطه پربسامد تعامل مردم و حاکمیت نیز به‌شمار می‌روند، در صدر نهادهای عمومی قرار دارند که پاسداشت زبان فارسی را باید با اراده‌ای جامع و مانع پی بگیرند.
شهرداری‌ها نباید تنها به مجموعه‌ای کنترل‌گر برای اعمال خشک قوانین و پلیس زبانی تقلیل پیدا کنند، بلکه اصولی‌تر و درست‌تر آن ‌است که علاوه بر وظایف نظارتی، با اجرای برنامه‌ها و مشوق‌هایی خلاقانه تمایل و مشارکت شهروندان و صاحبان کسب‌وکار را در این کارزار ملی ایجاد کند. ارتقای دانش عمومی شهروندان درباره‌ ضرورت زبان فارسی، برگزاری رویدادها و برنامه‌های فرهنگی، هنری و علمی، تولید محتوای خلاقانه با استفاده از ظرفیت‌های بالقوه زبان فارسی، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای ارتقای فرمی و روزآمدکردن رسم‌الخط فارسی در بسترها و زیرساخت‌های فناوری‌محور و آشتی نسل جدید با ظرفیت‌های پویای زبان فارسی، می‌تواند از مهم‌ترین رئوس و سرفصل‌های این جنبش عظیم ملی باشد.
اگرچه در زمینه پاسداشت زبان فارسی اقدام‌های مناسبی در 2حیطه نهادسازی (مانند فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی) و قانون‌گذاری انجام شده است، اما در بعد اجرا (اقدام‌های اجرایی، ضمانت اجرا و نظارت بر اجرا) چالش و ضعف جدی وجود دارد و به‌نظر می‌رسد لازم است تا تمامی سازمان‌ها و نهادهای ذیربط ضمن همکاری بیشتر با شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی، در راستای حفظ و صیانت، توجه و اهتمام ویژه‌ای داشته باشند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید