ماجراهای یک حرفه 500ساله با 33چشمه
شغل: دلاکی
ویژگی: ارائه خدمات بهداشتی به عموم مردم
اگر پای صحبت دلاکهای قدیمی بنشینید، حتماً از تعطیلی تدریجی حمامهای پایتخت گله میکنند. تعطیلی حمامهای تهران شروع کسادی کسبوکار دلاکها بود و امروز تقریباً حمامی وجود ندارد که دلاکی در آن مشغول کار باشد.
دلاکی را میتوان در فهرست شغلهایی قرار داد که پیشینه چندصد ساله دارد. برخی پژوهشگران بر این باورند که دلاکها از دوره صفویه که حمامهای عمومی یکی پس از دیگری در جغرافیای آن زمان تهران ساخته شد کارشان را شروع کردند و آرامآرام دایره فعالیتشان گستردهتر شد و به خارج از حمامهای عمومی رسید.
نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهرانشناس، درباره پیشینه تاریخی دلاکی در تهران میگوید: «پیدایش حمام در ایران سابقه چندهزارساله دارد. ایرانیان باستان به این نتیجه رسیده بودند که پوست بدن انسان بعد از چند روز غشای مرده پیدا میکند و باید از بدن زدوده شود. ساخت حمام در تهران سابقه کمتری دارد و به عصر صفوی برمیگردد؛ کما اینکه حمام خانم یا حمام قبله در همان دوره تاریخی در تهران ساخته شده و شغل دلاکی پدید آمده است. بنابراین، میتوانیم بگوییم دلاکی در تهران چیزی حدود 500سال قدمت دارد.»
دلاکها از دوره صفویه تا چند دهه قبل که کسبوکارشان رونق نسبی داشت، افرادی همهفنحریف بودند که علاوه بر مشت و مال، گاهی کار شکستهبندی، کوتاهکردن مو، کشیدن دندان و حجامت را هم انجام میدادند و لابهلای کارشان مردم را از اخبار و وقایع روز هم آگاه میکردند. بهعبارتی، دلاکها افرادی بودند که با روشهای کاملاً سنتی در این صنف فعالیت میکردند. حدادی میگوید: «کتاب «فرهنگواره گرمابه»، نوشته علیرضا لطفی و حسین مسجدی مرجع مناسبی برای پیبردن به سابقه و فوت و فن کار دلاکها در تهران قدیم است. این کتاب از دریچه نگاه سیاحان مشهور اروپایی این شغل را بررسی کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست. هانری رنه دالمانی، سیاح معروف فرانسوی که در دوره حکومت قاجار به تهران آمده بود در بخشی از سفرنامهاش به این نکته اشاره کرده که اصلیترین کار دلاکها، کیسهکشی و مشت و مال بوده اما کارهایی مثل حجامت، زالوانداختن، رگزنی، سرتراشی و ریشتراشی، ختنه نوزادان پسر، مداوای شکستگیها و دررفتگیهای استخوان، دندانکشیدن و جاانداختن ناف را هم که برخی اطبا از انجام آن امتناع میکردند، برعهده میگرفتند.»
شغل دلاکی در انحصار مردان نبوده و زنان دلاک هم در حمامهای زنانه گوش دختران را سوراخ میکردند.
حدادی معتقد است که دلاکها بنا به دلایلی در فرهنگ عامه مردم، افراد محترمی بودند: «آنطور که سیاحان اروپایی روایت کردهاند، دلاکهای تهرانی مسئولیتهای مهمی ازجمله دلالت ازدواج هم داشتهاند که از نگاه عموم مهم جلوه میکرد. آنها بین خودشان زبانی رمزگذاریشده داشتند و دو فرد دلاک، گاهی که میخواستند کسی متوجه گفتوگوهایشان نشود، به زبان مخصوص خودشان صحبت میکردند. این اطلاعاتی است که سیاحان مختلف به ما میدهند و در کتاب فرهنگواره گرمابه به آن اشاره شده است. جیمز موریه، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی، در بخش دیگری از همین کتاب به نقل از حاجیبابا، یکی از مشهورترین دلاکهای ایرانی، روایت کرده که در 33چشمه دلاکی استاد بود که منظور همان 33عملی است که دلاکها در شهرهای مختلف انجام میدادند و آرامآرام به تهران هم رسیده بود.»