• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
دو شنبه 27 فروردین 1403
کد مطلب : 222399
+
-

400هزار چاه غیر مجازداریم

هدایت فهمی، معاون سابق آب وزارت نیرو: میزان اضافه‌برداشت از سفره‌های زیرزمینی 6میلیارد متر مکعب است

گزارش
400هزار چاه غیر مجازداریم

الهام مصدقی‌راد-روزنامه‌نگار

بیشترین میزان آب کشور صرف حوزه کشاورزی می‌شود. کشاورزی و تولید غذا مسئله‌ای حیاتی و استراتژیک برای هر کشوری است؛ اما در کنار آن منابع آبی و مدیریت صحیح آن نیز موضوع مهم و استراتژیک دیگری است که با توجه به شرایط اقلیمی باید مورد توجه قرار گیرد. قرارگرفتن ایران در منطقه‌ای جغرافیایی که میانگین بارش سالانه‌اش 230میلی‌متر و یک‌سوم میانگین جهانی است و از چند سال قبل با خشکسالی دست‌به‌گریبان بوده است، اهمیت توجه به مدیریت منابع آب را به‌ویژه در حوزه کشاورزی چندبرابر می‌کند. اما درست در همین نقطه با بحران مواجهیم. کشت محصولات آب‌بر در مناطق کم‌بهره از آب، استفاده از روش‌های سنتی و منسوخ آبیاری و افزایش چاه‌های آب مجاز و غیرمجاز در دهه‌های اخیر ازجمله مواردی است که به بحران آب در کشور دامن زده است. هدایت فهمی، دانش‌آموخته دکتری آب، استاد دانشگاه و معاون سابق آب و آبفای وزارت نیرو، معتقد است تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشور بیشتر از آماری است که اعلام می‌شود. او در گفت‌وگو با همشهری از برنامه‌های مدیریت منابع آب می‌گوید که در قالب برنامه‌های ارائه‌شده از سوی وزارتخانه‌های مختلف، ‌در تناقض با یکدیگر قرار دارند و نگاه محلی و نه ملی برخی نمایندگان مجلس نیز به این اشکالات و عدم‌تحقق برنامه‌ها دامن می‌زند. فهمی معتقد است در کنار توجه به برنامه‌ریزی درست باید حمایت از کشاورزان را افزایش داد تا مشارکت آنها در اجرای سیاست‌های کاهش مصرف آب پررنگ شود و برنامه‌ها به نتیجه مطلوب برسد؛ درغیراین‌صورت بحرانی جدی در انتظار است.

گفته می‌شود تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشور در حال حاضر حدود 800هزار حلقه است. این آمار را تایید می‌کنید؟
در سال1350 ما 47هزار چاه داشتیم. سال1357 شد 60هزار چاه. سال62 به 162هزار حلقه رسید. سال1370 تعداد چاه‌ها به عدد 225هزار حلقه افزایش یافت. سال1380 شد 450هزار حلقه و در سال1390 تعداد چاه‌های کشور 736هزار حلقه اعلام شد. با توجه به این آمار، ‌هم‌اکنون تعداد چاه‌ها باید به بیش از یک‌میلیون حلقه چاه مجاز و غیرمجاز رسیده باشد که از این تعداد، 600 تا 700 هزار چاه مجاز و بقیه غیرمجازند.
آمار چاه‌های سال‌های قبل مربوط به چاه‌های مجاز است یا شامل غیرمجازها هم می‌شود؟
چاه‌های مربوط به سال‌های قبل تقریبا همگی مجازند چون چاه غیرمجاز نداشتیم.

چاه‌های غیرمجاز از چه زمانی ایجاد شدند؟
فرایند چاه‌زدن در ایران نیازمند مجوز است. چاه نباید در منطقه ممنوعه باشد و باید مشخص باشد که برای چه مصرفی است و ظرفیتش هم در آن آبخوان وجود داشته باشد؛ بر این اساس مجوز داده می‌شود. در بسیاری از موارد، به‌دلیل همین نکات مجوز داده نمی‌شود و افراد اقدام به حفر چاه به‌صورت غیرمجاز می‌کنند. معمولا برداشت آب از این چاه‌ها به‌صورت موردی زیاد است چراکه پروانه ندارند و بازرسی از آنها انجام نمی‌شود. اما درمجموع برداشت آب از چاه‌های مجاز بالاست چراکه تعداد این چاه‌ها زیاد است.

گستردگی چاه‌های آب کشور به چه صورت است؟
بیشتر چاه‌ها در مناطق خشکی که آب سطحی کم دارند حفر شده‌اند، مانند کرمان، یزد، خراسان‌ها و شرق کشور؛ در غرب هم تا حدودی وجود دارد. شمال آذربایجان‌ها هم تعداد غیرمجازها بالاست. وقتی در منطقه‌ای آب سطحی کمتر باشد، بیشتر به آب زیرزمینی روی آورده می‌شود و تعداد چاه‌ها در این نقاط بیشتر است. در تهران هم اضافه‌برداشت داریم.

اضافه‌برداشت‌هایی که منجر به فرونشست می‌شود؟
بله. به‌ازای هر 10متر که سطح ایستایی ‌آب در آبخوان پایین می‌آید، از ۲۰سانتی‌متر تا نیم‌متر فرونشست خواهیم داشت. در برخی مناطق به‌خاطر بافت زمین‌شناسی به ازای هر 10متر کاهش سطح ایستایی آب، تا یک متر فرونشست داریم و در درازمدت چندین متر فرونشست رخ داده است. در برخی مناطق سالانه ۴۰سانتی‌متر تا نیم‌متر فرونشست داریم.
چقدر از آبخوان‌ها اضافه‌برداشت داریم؟
سالانه حدود 6میلیارد مترمکعب اضافه‌برداشت داریم. اگر آمار سال‌های قبل را به‌صورت تجمعی در نظر بگیریم، 160 تا 170میلیارد مترمکعب به‌صورت تجمیعی از آبخوان‌ها اضافه‌برداشت شده است.

این مسئله بحران جدی ایجاد خواهد کرد؛ کمااینکه تاکنون نیز در نقاط متعددی از کشور فرونشست‌های جدی رخ داده است. قوانین و اسناد بالادستی در این خصوص چه راهی در پیش گرفته‌اند؟
باید فکری جدی کرد. تاکنون چندین برنامه لحاظ شده است. در شورای‌عالی آب برنامه تعادل‌بخشی آب زیرزمینی تصویب شد اما مثل برخی دیگر از طرح‌ها چند سال بعد از تصویب فراموش شد. این مسئله مهمی است و باید یک استراتژی پایدار در وزارت نیرو در نظر گرفته شود. درباره فعالیت‌های کشاورزی مخصوصا کاشت برنج و محصولات آب‌بر در مناطق خشک و نیمه‌خشک باید به‌طور جدی تجدید نظر شود. اما همچنان در استان‌های کم‌آب ‌برنج کشت می‌شود. در برنامه ششم توسعه پیش‌بینی شده بود که مصرف آب کشور در منابع تجدیدپذیر به‌میزان ۱۱میلیارد مترمکعب کاهش یابد؛ اما برنامه در عمل موفق نشد چراکه به مشارکت بهره‌برداران در اجرای برنامه‌ها توجهی نمی‌شود. ما فکر می‌کنیم مدیریت آب فقط کار دولتی است اما دولت امکان جامع مدیریت فراگیر بدون مشارکت بهره‌برداران را ندارد. برنامه این نیست که روی کاغذ نوشته شود. برنامه‌های توسعه‌ای ما در این حوزه هیچ‌گاه تا 60درصد محقق نشده‌اند.

فقط عدم‌مشارکت بهره‌برداران و کم‌توجهی به این حوزه عامل موفق‌نشدن برنامه‌های کاهش مصرف آب بوده یا مشکلات دیگری هم وجود دارد؟
کم‌کاری دولت‌ها، مشارکت‌نکردن بهره‌برداران و بی‌توجهی به معیشت کشاورزان مهم‌ترین عواملند. کاهش مصارف غیرضروری آب در حوزه کشاورزی با معیشت کشاورزان سروکار دارد که بدون توجه به این مهم، برنامه‌ها در حد شعار باقی می‌مانند. از طرفی گاهی برنامه‌های برخی بخش‌های موثر در این حوزه در تضاد با یکدیگرند. در برنامه ششم با دو سه ماده اختلاف، شاهد 2رویکرد متفاوت در حوزه کشاورزی بودیم. وزارت جهادکشاورزی بر توسعه سطح زیر کشت و آبیاری در اراضی شیب‌دار تاکید می‌کرد، وزارت نیرو بر کاهش مصرف آب. انگار از 2کشور مختلف برنامه ارائه شده است. هر وزارتخانه هم می‌خواهد رزومه خودش را بالا ببرد. در سازمان برنامه و بودجه و مجلس هم توجهی به این تناقضات نشد.

بیشترین میزان آب کشور در حوزه کشاورزی مصرف می‌شود؛ پس چرا بهره‌وری آب در حوزه کشاورزی ایران کمتر از دیگر کشورهاست؟
میزان بهره‌وری آب در حوزه کشاورزی ما حدود یک‌کیلوو200گرم در هر مترمربع است؛ اما در دنیا این میزان 2ونیم‌کیلوگرم است. دلیل عمده این  مسئله، سیستم‌های سنتی آبیاری در ایران است که به شکل غرقابی است و با مصرف زیاد و تبخیر بالا همراه است. اما در دنیا بیشتر به کشت گلخانه‌ای روی آورده‌اند که هم مصرف آب و ‌تبخیر کمتر است و هم اشتغال بیشتری در پی دارد. اگر نوع خاک، شیوه آبیاری، مدیریت آب و خاک و... درست انجام شود، ما هم به بهره‌وری 2کیلوگرم خواهیم رسید. از طرفی باید به استفاده از پساب‌ها و فاضلاب تصفیه‌شده نیز بیشتر توجه کنیم. از پساب می‌توان در حوزه صنعت و حتی در برخی موارد کشاورزی استفاده کرد.

اگر شرایط به همین منوال پیش رود و اقدام موثری انجام نشود، چه رخ خواهد داد؟
اگر با همین دست‌فرمان پیش برویم با توجه به حجم اضافه‌برداشت از آبخوان‌ها دچار بحران ملی می‌شویم و با فرونشست‌های جدی، افزایش کانون‌های گردوغبار، افزایش فرسایش خاکی، شورشدن بیشتر خاک و... مواجه خواهیم شد. آبخوان‌های کشور در ۲۰سال آینده خشک و غیرقابل بهره‌برداری خواهند شد. برنامه سازگاری با اقلیم را باید به‌صورت جدی دنبال کرد. نظارت بر برداشت آب چاه‌ها، جلوگیری از حفر چاه‌های غیرمجاز، نصب کنتورهای هوشمند، استفاده از پساب‌های تصفیه‌شده، آبخوان‌داری و... را باید به‌صورت ویژه مدنظر قرار داد. امروزه بحث آب، انرژی، غذا و اقلیم با هم پیوند دارند و هرکدام بر دیگری تاثیر می‌گذارند و باید آنها را به‌صورت همبست دید.

مشارکت فراگیر مردمی، تغییر در نوع کشت، ‌تغییر در شیوه آبیاری و روی‌آوردن به کشت گلخانه‌ای نیازمند آموزش و ترویج بیشتر از سوی جهادکشاورزی است؛ اما شاید چون به معیشت کشاورزان گره خورده، به نتیجه نرسیده است.
بله، البته بیشتر افرادی که به کشاورزی مشغولند، سالخورده‌اند. جوان‌ها به شهر‌ها مهاجرت کرده‌اند. کشاورزان پیر و سالخورده نیز عموما براساس آنچه از گذشته آموخته‌اند کشاورزی می‌کنند و تغییر رویه کاری آنها راحت نیست؛ اما دولت باید اعتماد ایجاد کرده، کمک‌های موثر و مستقیمی به آنها کند تا نگرانی‌های مالی‌شان برطرف شود و به روش‌های نوین روی آورند. به‌عنوان مثال تغییر سیستم آبیاری به سیستم تحت فشار و با لوله، اقدامی پرهزینه و نیازمند نگهداری است و کشاورزان در این حوزه نیازمند کمکند. جز مسئله آب، ما با موضوع فرسایش خاک حاصلخیز هم مواجهیم. سالانه 2میلیارد تن از اراضی جنگلی دچار فرسایش می‌شوند که معادل 100هزار میلیارد تومان خسارت مالی است. در 11 استان کشور نیز 100نقطه آلوده‌سازی‌ خاک به‌دلیل فعالیت‌های شهری و صنعتی وجود دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :