شکایتی که راز مرد جنایتکار را فاش کرد

الهه فراهانی- روزنامه‌نگار

عامل به شهادت رساندن «پوریا احمدی» شهید مدافع امنیت که در جریان نا‌آرامی‌های سال 1401در پایتخت شهید شده بود، پس از گذشت 18‌ماه فرار در جریان یک اتفاق عجیب و به جرم تجاوز دستگیر شد.
به گزارش همشهری، سی‌ام شهریور سال 1401پوریا احمدی، یکی از بسیجیان مدافع امنیت، برای مقابله با افرادی که قصد برهم‌زدن آرامش را در خیابان پیروزی داشتند راهی ماموریت شد. در جریان نا آرامی‌های آن روزها  افرادی در حال آتش زدن سطل‌های زباله بودند که جوان بسیجی به سمت آنها رفت اما در همین هنگام تعدادی اراذل و اوباش به سمت وی هجوم بردند. آنطور که شاهدان می‌گفتند، اوباش با حمله وحشیانه به جوان بسیجی، وی را هدف ضربات متعدد چاقو قرار دادند. وقتی پیکر غرق خون او روی زمین افتاد، آنها در میان شلوغی و ازدحام جمعیت فرار کردند.
به‌دنبال این اتفاق، جوان بسیجی برای درمان به بیمارستان انتقال یافت. هرچند وی تحت درمان قرار گرفت اما تلاش پزشکان برای نجات او بی‌فایده بود و وی عصر روز دوازدهم مهر به شهادت رسید. با گزارش ماجرا به پلیس و بازپرس جنایی، تحقیقات درباره این حادثه آغاز شد. بسیجی شهید پوریا احمدی متولد 57بود و 2 دختر ۱۶ و ۹ساله داشت. شهید احمدی دومین شهید بسیجی مدافع امنیت در تهران بود اما هیچ‌کس قاتلان او را نمی‌شناخت.

بن بست تحقیقات
با تشکیل پرونده‌ای در دادسرای جنایی تهران، گروهی از کارآگاهان به دستور بازپرس پرونده در جست‌و‌جوی سرنخی از قاتلان جوان بسیجی بوند. هرچند از شاهدان تحقیق شد و دوربین‌های مداربسته‌ای که در اطراف محل حادثه وجود داشت، مورد بازبینی قرار گرفت اما ردی از مهاجمان به‌دست نیامد. چهره‌های آنها به درستی ثبت نشده و شاهدان هم به‌دلیل تاریکی شب، ازدحام و شلوغی نتوانسته بودند صورت آنها را
به خوبی ببیند. همه تحقیقات به بن بست رسیده بود و هیچ ردی از عاملان این جنایت به‌دست نیامد تا اینکه چند روز قبل اتفاقی عجیب رخ داد که به دستگیری متهم اصلی و تحت تعقیب این پرونده منجر شد.

شب چهارشنبه سوری
شب چهارشنبه سوری 1402بود که مردی با کلانتری 132نبرد تماس گرفت و گفت، فردی دخترش را مورد آزار و اذیت قرار داده است. وی توضیح داد: دخترم به خانه مادربزرگش رفته بود و چون مادرم به شهرستان سفر کرده و دخترم تنها بود، به آنجا رفتم تا او را به خانه برگردانم اما با صحنه هولناکی مواجه شدم. مردی غریبه در خانه‌ام بود و دخترم نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود. مرد غریبه با دیدن من قصد فرار داشت اما من درها را قفل‌کرده‌ام و مانع فرار او شده‌ام. دخترم که حال مناسبی ندارد به من گفت که مرد غریبه پس از مسموم کردن او، نقشه شیطانی‌اش را اجرا کرده است.

خواستگار خطرناک
پس از این تماس، مأموران فورا راهی آدرس مورد نظر شدند و مرد متجاوز را دستگیر کردند. او سابقه شرارت و درگیری داشت و مأموران برای کشف حقایق بیشتر به تحقیق از دختر جوانی که  قربانی او شده بود،پرداختند. این دختر در تحقیقات، ‌ابعاد بیشتری از اتهامات گسترده جوان شرور را فاش کرد. وی گفت: چند وقت قبل از طریق فضای مجازی با مهران آشنا شدم. چندبار با او قرار گذاشتم و با او صحبت کردم. او خیلی خوب صحبت می‌کرد، ‌طوری‌که اعتماد مرا با چرب‌زبانی‌هایش جلب کرد. حتی از من خواستگاری کرد و قول و قرار ازدواج گذاشتیم. وی ادامه داد: شب چهارشنبه‌سوری با مهران قرار گذاشتم. با هم در خیابان بودیم و  ‌دیدم او چطور نارنجک‌های دستی را به سمت مردم پرتاب می‌کند. با دیدن چهره جدید مهران، وحشت به جانم افتاده بود. او می‌گفت همه این کارها را برای خنده وهیجان انجام می‌دهد. می‌گفت هر سال در آستانه شب‌های منتهی به چهارشنبه سوری‌، خودش نارنجک دست‌ساز درست و به سمت مردم پرتاب می‌کند تا با دیدن ترس و وحشت آنها شاد شود! آن شب با مهران به خانه مادربزرگم رفتیم. او به من قهوه داده بود که با خوردنش تقریبا هوشیاری‌ام را از دست داده بودم و مدام سرگیجه داشتم. در آنجا مرا مورد آزار و اذیت قرار داد تا اینکه پدرم رسید و او را در اتاق زندانی کرد و مانع فرار او شد.  این دختر ادامه داد: من وقتی به مهران اعتراض کردم که چرا جان مردم را با پرتاب نارنجک به خطر می‌اندازی با افتخار گفت که در جریان ناآرامی‌های تهران، یک بسیجی را در منطقه پیروزی با ضربات چاقو به قتل رسانده و پرتاب نارنجک  در برابر قتلی که انجام داده چیز خاصی نیست. آنجا بود که متوجه شدم مهران در این مدت کوتاه برایم نقش بازی کرده و من چه‌قدر ساده لوحم که نتوانستم متوجه خطرناک بودن خواستگارم شوم.

بازجویی
پس از اظهارات این دختر جوان، بخشی از پرونده که مربوط به اتهام تجاوز شرور خطرناک بود به دادگاه کیفری فرستاده شد و بخش دیگر روی میز بازپرس ویژه قتل رفت. بررسی‌ها حکایت داشت که وی همان شروری است که در شهریور سال 1401به پوریا احمدی حمله کرده و با ضربات چاقو وی را به شهادت رسانده بود. شاهدان هم با توجه به مشخصات ظاهری فرد تأکید کردند که او قاتل است. با این حال متهم دستگیر شده اصرار بر بی‌گناهی داشت اما وقتی شواهد را علیه خود دید، چنین گفت: من آن شب در خیابان حضور داشتم.  با دوستانم به  جوان بسیجی حمله   و او را دوره کردیم، اما ضربه‌های اصلی را دوستانم زدند نه من!
این متهم با قرار قانونی بازداشت شده و همه شواهد نشان می‌دهد که او عامل به شهادت رساندن بسیجی مدافع امنیت است. تحقیقات توسط تیم جنایی پایتخت ادامه دارد.