ماجرای چشم خروس و توپ درکردن در ارگ و توپخانه
در دوره قاجار که هنوز رادیو و تلویزیون شروع بهکار نکرده بود و صدای اذان از مناره و ماذنه مساجد پایتخت پخش نمیشد، شیوههای سنتی برای بیدارکردن مردم در سحرگاه و آگاهشدن از آنها از موعد افطار رایج بود.
در عهد قاجار برای آنکه تهراننشینها و اهالی قریههای اطراف تهران بهراحتی از وقت سحر و افطار آگاه شوند، حکومت از شیوه شلیک توپ بهره میبرد.
شلیک توپ به وقت سحر و افطار شیوهای بود که در مقایسه با چاووشخوانی و طبالی یک سنتشکنی بزرگ بهحساب میآمد. قبل از این ماجرا، عدهای تحت عنوان طبال با طبلهای بزرگ به کوچه و پسکوچههای تهران میرفتند و چنان بر طبل میکوبیدند تا مردم از وقت سحر و افطار آگاه شوند. طبالها در کنار چاووشخوانها در دوره قاجار مسئولیت اطلاعرسانی عمومی درماه رمضان را برعهده داشتند، اما استقرار توپ در دو میدان بزرگ شهر، تهراننشینان را با پدیدهای جدید مواجه کرد که قبلاً در کشورهای اسلامی سنت رایجی بود.
برخی منابع مکتوب به استقرار توپهای ارتش در چند میدان تهران و شلیک توپ در وقت سحر و افطار اشاره کردهاند، اما نصرالله حدادی، تهرانشناس، معتقد است توپها فقط در دو میدان تهران مستقر بودند: «اواخر دوره قاجار دو دستگاه توپ در میدانهای ارگ و توپخانه مستقر کرده بودند، اما توپدر کردن از میدان ارگ سر و صدای بیشتری داشت و توجه مردم را جلب میکرد. هنگام سحر و افطار 3توپ شلیک میشد و تقریباً همه مردم صدایش را میشنیدند.»
آنطور که در منابع تاریخی آمده، شیوه توپ در کردن در ماه رمضان از دوره ناصرالدینشاه در تهران رواج پیدا کرد و تا دوره پهلوی اول ادامه داشت و اهالی پایتخت در سالهای ابتدایی تحتتأثیر این شیوه قرار گرفتند. چنانکه جعفر شهری در کتاب طهران قدیم این سنت نوپا را با نقل روایتی عجیب بازگو میکند و مینویسد: «غوغا و هیاهو در وقت سحر و افطار به جایی رسید که شهر یکپارچه بانگ و فریاد میشد، تا جایی که نقل است دیپلماتی اروپایی هنگام سحرگاه ماه رمضان وارد تهران میشود و با تماشای غوغا و ولوله مردم به گمان آنکه مردم به اعتراض برخاستهاند یا انقلاب شده فرار میکند و به کشورش بازمیگردد.» گفته میشود توپ قدیمی میدان ارگ هماکنون در محل سابق باشگاه افسران که امروز بخشی از ساختمان وزارت امور خارجه را در بر میگیرد نگهداری میشود.
قبل از ماجرای توپ درکردن در میدانهای ارگ و توپخانه، برخی از اهالی پایتخت برای آگاهی از وقت افطار به شیوههای مختلفی متوسل میشدند. حدادی میگوید: «قبل از شلیک توپ، برخی از مردم برای تشخیص وقت افطار از شیوه «کاهزردی» استفاده میکردند؛ به این معنی که اگر زردی کاه روی دیوار دیده نمیشد، هنگام افطار فرارسیده بود. رسم «چشمخروس» هم بود که اگر چشم خروس از حالت گرد به حالت خطی در میآمد، زمان غروب آفتاب و افطار بود. یک رسم کمتر شنیده شده هم این بود که سایه چراغ گردسوز باید زیر چراغ قرار میگرفت تا وقت افطار برسد.»
بعد از شلیک توپ در میدانهای ارگ و توپخانه، شیوههای سنتی برای پیبردن مردم تهران به وقت سحر و افطار کمرنگ شد تا اینکه سال 1322و 3سال بعد از شروع بهکار رادیو، برای نخستین بار بانگ اذان از رادیو پخش شد تا اوقات شرعی بهطور دقیق برای مردم مشخص شود.