آثار استثنایی
گشت و گذاری در نمایشگاه نوروزی آثار دانش آموزان با نیازهای ویژه
رابعه تیموری- روزنامه نگار
دانشآموزان مقطع متوسطه دوم هستند، اما با مطالب سخت و چغر کتابهای فیزیک، شیمی و زیستشناسی سروکار ندارند. رشتههای تحصیلی آنها هم علوم انسانی ، ریاضی فیزیک و علوم تجربی نیست. مدرسه زهره و همکلاسیهایش جزء مدارس کاردانش و فنیحرفهای هم به شمار نمیآید، اما در مقطع متوسطه مهارتهایی را میآموزند که بعد از فارغالتحصیلی بتوانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند. آنها دانشآموزانی با نیازهای ویژه (معلول جسمی و ذهنی) هستند که در مدرسه استثنایی اقدس موفقیان و در رشتههای «کمک کار دوخت سرویس آشپزخانه» و «هنر در خانه» تحصیل میکنند. دانشآموزان این مدرسه جنوب شهری، در آستانه سال نو آموختهها و دستسازههای خود را در قاب نمایشگاهی عرضه کردهاند تا توانمندیهای خود در بازار کار را محک بزنند.
پیش از برگزاری نمایشگاه، زهره و سارا نگران بودند که هنر دستشان مشتری نداشته باشد، ولی حالا که تعداد زیادی از سرویسهای آشپزخانهای که دوخته بودند فروش رفته، از پای چرخ خیاطی بلند نمیشوند. وسواسشان برای بهتر دوختن هم بیشتر شده و هر لحظه صدبار خانم مربی را صدا میزنند تا مطمئن شوند کارشان مشتری پسند از آب در میآید: «خانم کنارههای این را بدوزم که بیشتر بخرند؟» سعیده هاشمی به این سؤال و جوابهای بیپایان شاگردانش عادت دارد. او 5سال در مدارس استثنایی تدریس کرده و میداند حتی اگر از سر پرمشغلگی جواب آنها را دیرتر بدهد، حتما تاخیر و تعلل او را بهحساب نابلدی و ناتوانی خودشان میگذارند.درحالیکه هاشمی و شاگردانش در طبقه دوم مدرسه مشغول دوختودوز هستند، دیگر معلمان و دانشآموزان مدرسه در زیرزمین در حال تبلیغ و فروش تولیدات بچهها هستند.
خیاطان و آشپزان تازه کار
نمایشگاه را در سالن انتهای زیرزمین راه انداختهاند. روی میزهایی که دورتادور سالن چیده شدهاند، انواع ساکهای خرید پارچهای، سرویسهای دمکنی، جاسوزنی، بندهای عینک و گل سرهای عروسکی به چشم میخورند. روی هر یک از آنها هم نام تولیدکنندهاش نوشته شده است. روی تعدادی از اجناس هم برچسب «فروخته شد» چسبانده شده و گویا بعد از ظهر که نمایشگاه به پایان میرسد، این اجناس را به خریدارانشان تحویل میدهند. اغلب مشتریان، اولیای دانشآموزان همین مدرسه هستند، ولی تعدادی از معلمان سایر مدارس هم برای خرید و بازدید به نمایشگاه آمدهاند.شویدهای خشک شده کاملأ فروش رفتهاند و فقط یکی دو بسته باقی مانده است. دانشآموزان رشته هنر در خانه هفتهای یکبار به آشپزخانه میروند و در آنجا فوتوفن پخت غذاهایی مانند کوکو سیبزمینی ،کته و روش خشککردن و بستهبندی سبزیجاتی مانند شوید و پونه را میآموزند. فروش کیفهای گلیمی هم که مژگان و بارانا بافتهاند خوب بوده است، اما هنر زهرا در درستکردن سرویسهای آشپزخانه، به دوختودوز خیاطان حرفهای پهلو میزند.
مربیگری مادرانه
خانم ناظم به همان اندازه که اهل تخفیف دادن و کنارآمدن با مشتری است، در تبلیغ تولیدات بچهها هم همت دارد: «این روقوریها را زینب و فاطمه درست کردهاند که هردو در تولیدی لباس کار میکنند. همین روقوریها را در بازار کمتر از 100هزار تومان پیدا نمیکنید...» ملیحهسادات کاشی وقتی میشنود یکی از دانشآموزان مدرسه صاحب کسب وکاری شده و میتواند روی پای خودش بایستد، خستگی 16سال خدمت در مدارس استثنایی از تنش در میرود. کاشی جذبه خانم ناظمها را ندارد، ولی با همان جانم و چشمم گفتنهایش خوب میتواند بچهها را به حرف شنوی وا دارد. در هر گوشه نمایشگاه کاری زمین مانده باشد، حتما فاطمه جارچیان آنجا پیدا میشود.