نقش پررنج سفال
کارگاههای نقاشی روی سفال یکی پس از دیگری تعطیل میشوند
حیدر صادقی|خبرنگار -همدان :
نقاشی روی سفال یکی از مشاغل هنری قدیمی در همدان است. نمیتوان تاریخچه دقیقی برای شغل نقاشی روی سفال در شهر همدان متصور شد، اما با توجه به گفتههای شفاهی فعالان این حوزه به نظر میرسد لااقل در یک قرن گذشته این کار در همدان رواج داشته است. این روزها نقاشی روی سفال شرایط خوبی ندارد؛ از یک سو ورود تولیدات چینی و از طرف دیگر گرانی مصالح و استقبال نکردن مخاطب در کنار بیتوجهی متولیان صنایع دستی دست به دست هم دادهاند تا این هنر رو به فراموشی برود. محمود زارعی یکی از استادکاران نقاشی روی سفال و سازندگان کاشی هفترنگ است. او متولد سال 1337 در همدان است و از نوجوانی به این کار مشغول است، اما این روزها نگران از بین رفتن این شغل است. با هم دغدغههای این هنرمند همدانی را میخوانیم.
در زمان گذشته وارد شغل شدن به صورت استاد و شاگردی بود. شما هم از این شیوه پیروی کردید؟
بله. اولین کارگاهی که من تجربه کردم نزد حاج محمد حمیدی در خیابان شورین بود و بعد از آن در همان خیابان نزد زندهیاد عباس اسلامیان پدر شهید اسلامیان مشغول یادگیری و فعالیت در این حرفه شدم. تا سال 1359 نزد افراد مختلفی از جمله آقای مینایی بودم. سال 59 کارگاه فعلی را در خیابان بوعلی از آقای حسین حمیدی خریدم و از آن سال در این کارگاه به کار نقاشی روی سفال مشغولم.
وقتی شما نقاشی روی سفال را آغاز کردید چه تعداد افراد به این کار مشغول بودند؟
آن زمان کارهای آقای اسلامیان بسیار عالی بود. برادران حضرتی کانون هنرهای زیبا را داشتند، حسین حمیدی دنیای سرامیک را داشت و سرامیک زیبا مربوط به برادران مینایی بود. تعداد استادانی که کار میکردند بسیار اندک بود. کمتر از 10نفر بودند و بقیه هم تکرار و تقلید بود.
در گذشته کاربرد تولیدات شما در کجا بود؟
هم جنبه تزئینی داشت که به دلیل زیبایی در طراحی دکور و چیدمان استفاده میشد و هم جنبه ابزاری و کاربردی داشت مانند قدح، کاسه و بشقاب. مردم سالها از این تولیدات استفاده میکردند.
سفال را خودتان تولید میکردید؟
ساخت سفال مربوط به لالجین بود. سفالگران لالجینی کارها را به صورت بیسکویت لعابخورده به همدان میفرستادند و در همدان با ذوق و سلیقه روی آنها کار میکردند و ارزش افزوده پیدا میکرد. سفال خام بیارزش نیست، اما آن زمان این نقاشی بود که باعث بالا رفتن قیمت و زیباتر شدن سفال میشد.
وضعیت صادرات چگونه بود؟
به طور کلی صادرات زیادی نبود، اما محصولاتی تولید میشد که با افتخار به خارج از کشور میرفت. وقتی اثری در یک هتل لندن دیده میشد متوجه میشدید که کار کدام نقاش همدانی است. کارهای سفالگران همدانی مانند قلمزنی اصفهان شناسنامه داشت.
لعاب رنگ به چه شیوهای اجرا میشد. از لعاب طبیعی استفاده میکردید؟
دو گونه رنگآمیزی داشتیم؛ یکی نقاشی رنگ روغن و دیگری نقاشی پختهشده یا کورهای. مواد اصلی رنگآمیزی پختهشده از کشورهای اروپایی میآمد اما رنگ یا لعاب گیاهی مربوط به قرن گذشته است. از زمانی که ما شروع به کار کردیم از رنگ گیاهی استفاده نمیشود. ما با رنگ پلاستیک کار میکنیم و روی آن روغن جلا میزنیم یا از رنگ روغن ساختمانی استفاده میکنیم.
نگاهتان به کارهایی که در جوانی کردهاید چگونه است؟
گلدانهایی که در گذشته تولید کردیم و به بنکداران دادیم امروز اگر پیدا شود، عتیقه است به دلیل اینکه نظیر ندارد. نه سازنده آن کارها حضور دارند نه ما مصالح داریم و نقاش نیز وجود ندارد. کاری از عباس اسلامیان داریم که مخصوص نگهداری سرکه است. به قدری زیباست که تکرارنشدنی است.
خودتان اقدام به صادرات نکردید؟
کارهای ما دو بار به آلمان صادر شد. استقبال بسیار زیادی شد اما چون شکستنی است و در شغل ما مشکل بستهبندی وجود دارد، صادرات متوقف شد.
برای نقاشی از چه چیزهایی استفاده میکردید یا الهام میگرفتید؟
وقتی از بزازخانه عبور میکردیم از نقش پارچهها الهام میگرفتیم یا نقش قالیها درکارهای ما بسیار نمود پیدا میکرد.
شاگرد هم میپذیرید؟
گاهی شاگردانی مراجعه میکنند اما برخی ادامه نمیدهند چون حوصله ندارند و ازطرفی این حرفه درآمد چندانی نیز ندارد. اما برخی از خانمها ادامه میدهند و تعدادی هم در حال حاضر فعالیت میکنند. حال اگر مرحله به مرحله با دست طراحی کنید، قلمگیری و لعابزنی و رنگزنی کنید، بسیار زمانبر است و کسی حوصله ندارد به همین دلیل است که چند کارگاه بیشتر در همدان نمانده است. اکنون مرتضی مینایی روی شیشه کار میکند و یحیی میمنیی نقاشی روی سفال کار میکند.
امروز وضعیت کار نقاشی روی سفال در همدان چگونه است؟
این روزها این حرفه دچار ورشکستگی شده است حتی کارگاه خانگی ما تعطیل است. مواد و جوهری که با 160 هزار تومان خریداری میکردیم امروز 560 هزار تومان است. به طور کلی رکود دامنگیر این کار شده است. حتی خانمهایی که در کارگاههای خانگی کار میکنند، تعطیل هستند. حتی کاری که به عنوان میناکاری سفال نام برده میشود شرایط خوبی ندارد.
از نظر اجرای کار هنری هم با افول مواجه شده است؟
امروز این حوزه بسیار پیشرفت داشته و کارگاههای خوبی در لالجین و همدان برپا شده است. افراد زیادی موفق شدهاند کارهایی تولید کنند که با کار بزرگانی از نطنز، میبد و شهرضا برابری میکنند. هرچند آنها هم ماشینی شدهاند اما کارگاههای اندکی داریم که به کار هنری مشغولند.
تعداد افرادی که در کارگاه شما کار میکنند چند نفرند؟
مجید و رضا زارعی دو برادرم در کنار من کار میکنند. مجید استادکار کاشی هفترنگ است و کارهایش طرفداران زیادی دارد. ساخت کاشی هفترنگ را برادرم از دهه 70 در این کارگاه شروع کرده است. دشوار بود و غیرقابل باور چون در همدان کسی کار نمیکرد اما با پشتکار برادرانم این اتفاق افتاد. سابقه کار کاشی هفترنگ که در مسجد، حسینیه و کتیبه استفاده میشود در همدان وجود نداشت و به شهرهای دیگر مانند اصفهان سفارش میدادند.
شما هم در کار کاشی هفترنگ وارد شدید؟
به فراخور حال هم سفال و سرامیک کار میکنم هم کاشی هفترنگ.
سفال چینی
محمود زارعی درباره ورود سفال چینی به همدان میگوید: چین هم صنایع دستی دارد اما به دلیل اینکه کارشان محدود است به پای همدانیها و لالجینیها نمیرسد، اما آنچه به لالجین میآید کار صنعتی چین است و نمیتوان به آن کار سنتی گفت. با کمال تاسف سفال لالجین با 7 قرن سابقه آلت دست صنعتگران چینی شده است. امروز در لالجین مغازههای مجلل بزرگی وجود دارد، اما در آنها جنس چینی فروخته میشود به دلیل