• یکشنبه 9 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 19 شوال 1445
  • 2024 Apr 28
چهار شنبه 25 بهمن 1402
کد مطلب : 218230
+
-

گفت و گو با علی ثقفی کارگردان فیلم پرویز خان

برای نقش دهداری شباهت مهم نبود ، مهارت بازیگری اهمیت داشت

برای نقش دهداری شباهت مهم نبود ، مهارت بازیگری اهمیت داشت

ناصر احدی

کمتر فیلم‎ فوتبالی ایرانی است که تماشاگرانش را سرخورده نکرده باشد و صحنه‌های فوتبالی‎اش درست از آب درآمده باشد و فوتبال‎نابلدی بازیگران و سازندگانش مایه تفریح‌ و خنده نشده باشد. اما علی ثقفی، کارگردان فیلم «پرویزخان»، می‌گوید او به‌رغم همه سختی‌های ساخت فیلمی که 30دقیقه‌اش در استادیوم و زمین فوتبال می‌گذرد با همراهی گروهش توانسته در نخستین تجربه سینمایی‌اش موفق شود. درباره موفقیت یا شکست ثقفی باید پس از دیدن فیلم اظهارنظر کرد. فعلا همین‎قدر می‌دانیم که «پرویزخان» فیلمی درباره مقطعی از زندگی پرویز دهداری، مربی نامدار فوتبال است که به جریان استعفای جمعی از بازیکنان تیم ملی در اعتراض به رفتارهای او و جایگزینی آنها با تعدادی بازیکن جوان با تصمیم غیرمتعارف دهداری می‌پردازد. با ثقفی درباره این فیلم گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

معمولا با کارگردانان فیلم‌اولی که حرف می‌زنم، می‌خواهم که خیلی مختصر سابقه‌ای از خودشان بدهند.
متولد1363 هستم و لیسانس ادبیات نمایشی و فوق‌لیسانس کارگردانی از دانشگاه تهران دارم. 9فیلم نیمه‌بلند 30دقیقه‌ای و یک تله‌فیلم ساخته‌ام و فیلم‌های کوتاه‌ام در جشنواره‌های مختلف از فیلم کوتاه تهران گرفته تا جشنواره مقاومت جایزه گرفته‌اند. مستند هم زیاد کار کرده‌ام، به‌خصوص مستند فوتبالی که تجربه آنها در ساخت «پرویزخان» به کمکم آمد.

ساخته شدن «پرویزخان» بعد از پشت سر گذاشتن چه مراحلی ممکن شد؟
به ما گفته بودند روند فیلمساز سینمایی‌شدن این است که در جشنواره‌های فیلم کوتاه موفق شوید و فیلمنامه آماده باشید. این مسیری بود که ما فکر می‌کردیم باید برویم جلو و در آن به موفقیت برسیم. راستش من همه این مسیرها را رفتم. در جشنواره‌های فیلم کوتاه فیلم‌هایم موفق می‌شد و جایزه می‌گرفت، ولی عملا هر کاری می‌کردم که فیلم بلند بسازم نمی‌شد. با دفاتر فیلمسازی روی فیلمنامه‌های بلندم مذاکره می‌کردم اما متأسفانه پاسخ‌ها فقط این بود که سرمایه‌گذار داری یا نه؟ بعد فهمیدم ساخت فیلم بلند از مسیری که من فکر می‌کردم نیست. می‌گفتند فیلمنامه‎ات خوب است، فیلم کوتاه هم زیاد ساخته‌ای و جایزه هم گرفته‌ای، ولی خب حالا سرمایه‌گذار داری؟ این پاسخی بود که سالیان سال با آن مواجه می‌شدم.
در یک دهه اخیر فقط داشتن فیلمنامه یا تجربه فیلمسازی کافی نیست و داشتن سرمایه‌گذار برای فیلمسازی از همه شرایط لازم‌تر و مهم‌تر شده است.
بله، ما هم بلد نبودیم. فقط رفته بودیم و فیلم ساخته بودیم. اینکه سرمایه‌گذار از کجا بیاوریم و بقیه از کجا می‌آورند من هنوز هم بلد نیستم. اگر بلد بودم، می‌آوردم که فیلم‌هایم را بسازم.

چطور گره کار باز شد که توانستی «پرویزخان» را بسازی؟
باید از مسئولان سازمان اوج تشکر کنم. گره کار این‌طوری باز شد که در یکی از جشنواره‌هایی که فیلم کوتاهم جایزه گرفت، به طرز اتفاقی امکان ارتباط با دوستان اوج ایجاد شد که گفتند ما شخصیت‌های غیردفاع‌مقدسی هم می‌خواهیم کار کنیم که نام پرویز دهداری  به میان آمد و می‌دانستند که من مستند فوتبالی هم ساخته‌ام. دیگر رفتم مشغول نگارش فیلمنامه شدم و اول هم خیلی معلوم نبود که چه می‌شود، ولی هرچه بیشتر رفتیم جلو، بیشتر ترغیب شدم و بارها و بارها فیلمنامه بازنویسی شد.

پیشنهاد از طرف اوج بود یا خودتان نام دهداری را مطرح کردید؟
آنها می‌خواستند غیر از شخصیت‌های دفاع‌مقدس درباره شخصیت‌های ملی هم فیلم بسازند و چند شخصیت نام بردند که نام پرویز دهداری در میان آنها بود و چون می‌دانستند من مستند فوتبالی ساخته‌ام و خودم هم این شخصیت را می‌شناختم، این پیشنهاد را به قول معروف بغل کردم. دغدغه ساخت فیلم فوتبالی سال‌ها همراهم بود که بالاخره ممکن شد.

برای ساخت فیلم چقدر تحقیق کردید؟
تحقیق و نگارش فیلمنامه روی هم نزدیک به 2سال زمان برد.

منابع تحقیق‌تان چه بود؟
از هر منبعی که فکر کنید تحقیق کردم، از روزنامه‌های سال1365 تا افراد مطلع تا دخترخانم و خانواده‌شان تا رضا وطن‌خواه که در آن دوره نزدیک‌ترین همراه و دستیارش بود تا ‎شاگردانش. در روزنامه‌ها و نشریات سال‌های مختلف هم زیاد درباره آن مقطع زندگی آقای دهداری و خود ایشان نوشته‌اند و من همه‌شان را خواندم. سعی کردم مدام اطلاعات کسب کنم. البته تحقیق این فیلم فقط اینها نبوده. درباره کاراکترهای دیگر فیلم، شرایط اجتماعی، شرایط سیاسی و چیزهای مختلف تحقیق کردم. در تحقیقاتم پرسش‌هایی طراحی کردم که در این قصه به چه چیزهایی نیاز دارم و رفتم دنبال پاسخ‌هایشان. مدام پاسخ‌هایی به‌دست می‌آمد و یادداشت برمی‌داشتم. خیلی سخت بود و البته بعضی چیزها به فراخور درام تغییر کرد.

با گروه بازیکنان مستعفی هم حرف زدید؟
بله، تمام دفاعیاتی را که گفتند، در فیلم هست، ولی سعی کردم اسم هیچ‌کدام‌شان را نیاورم. شخصیت «کامیاب» که در فیلم هست، ترکیبی از چند تا از آن بازیکنان است به اضافه تخیل نویسنده که به شخص خاصی چیزی اطلاق نشود.

اتفاقا می‌خواستم بپرسم قهرمان فیلمی که شخصیت اصلی‌اش پرویز دهداری است که به معلم اخلاق شهره است، پس قاعدتا نقش منفی‌هایش باید بشود محمد پنجعلی و عبدالعلی چنگیز و حمید درخشان که از تیم ملی استعفا داده بودند.
شخصیت‌های واقعی در فیلم هستند، ولی اسم‌ها را عوض کردیم و کمی هم کاراکترها را تغییر دادیم چون نمی‌خواستم به شخص مشخصی نسبتی بدهم. ممکن است قصه کمی عقب و جلو شود و شاید درست نباشد. ضمن اینکه موضوع ما هم نیست. من نمی‌خواهم فیلم جنجالی درباره این چیزها بسازم. موضوع فیلم من چیز دیگری است. این است که از بردن نام شخص خاصی پرهیز کردم. ولی از طرف دیگر، کسانی مثل احمدرضا عابدزاده، سیروس قایقران، کریم باوی و جواد زرینچه همه با اسم‌های واقعی‌شان در فیلم حضور دارند.

در واقع نقش‌مثبت‌ها با اسم‌های واقعی خودشان هستند، ولی اسم نقش‌منفی‌ها را تغییر دادید.
نه تنها اسم‌شان را تغییر دادم، جاهایی کمی کاراکترشان را هم تغییر دادم تا مستقیما یک نفر خاص را نشانه نروم. کاراکتر منفی فیلم ما نه اسمش و نه شخصیتش شبیه هیچ‌یک از بازیکنان مستعفی نیست.

پس بعضی جاهای فیلم کاملا مابازای بیرونی دارد و بعضی جاها تغییر داده شده. این‌طوری بالانس فیلم از نظر تطابق با واقعیت به هم نخورده؟
چاره‌‎ای نداشتیم. فقط اسم مستعفی‌ها عوض نشده؛ کاراکترهای دیگری هم هستند که اسم‌شان عوض شده، ولی مبنای واقعی دارند. این کار دلایل مختلفی هم دارد. اشکالی هم ندارد، چون داری نسبت منفی به کسی در فیلم می‌دهی، ممکن است مدیونش شوی چون درام می‌طلبد کاری کنی که خودت هم می‌دانی واقعیت نداشته. فیلم ما بر مبنای واقعیت است، ولی بسیاری از چیزهایی که در فیلم می‌بینید خود اتفاق واقعی است. من فقط به نفع درام چیزهایی را عوض کرده‌ام. این‌طوری بگویم چیزهایی را که دراماتیک بود وارد قصه کرد‌م. چیزهایی بوده که واقعیت داشته، ولی چون دراماتیک نبوده و جذابیت نداشته، انداخته‌ام کنار. همه بازیکنان را که نمی‌‎توانستم بولد کنم. فیلم ما 2ساعت است. در 2ساعت که نمی‌توانستم به همه بازیکنانی که دهداری انتخاب می‌کند نزدیک شوم. چند نفرشان را جدا کردم که داستان‌های جذاب‌تری داشتند.

فیلم شما هم فوتبالی است و هم به‌نوعی تاریخی. درام‌های ورزشی و تاریخی هم چالش‌های تولیدی خاص خودشان را دارند. کمی از این چالش‌ها بگویید.
ما خیلی تلاش کردیم همه‌چیز واقعی باشد و من خیلی تلاش کردم فیلمی بسازم که شبیه فیلم‌های دیگر نباشد. فیلم ما بسیار فیلم سختی بود. ما در این فیلم وارد فضایی شدیم که واقعا ناشناخته و تجربه‌نشده است در بخش‌هایی از سینمای ایران. ما یک بازی فوتبال را تقریبا در این فیلم بازسازی می‌کنیم و نزدیک به بیش از 30دقیقه فیلم در استادیوم فوتبال است و دوربین وسط زمین. اینها به زبان آسان است، ولی کار دشواری است. خود بازی فوتبال را دکوپاژ کردن خیلی سخت است. حالا شما فکر کنید ما قرار است یک بازی را در سال1365 در کشور قطر بازسازی کنیم. با سختی‌ها و چالش‌های زیادی روبه‌رو بودیم و پر از سؤال‌های بی‌جواب در همه بخش‌ها. مثلا در بخش ویژوال، در بخش صحنه، در بخش لباس. خوشبختانه منبع همه گروه‌ها شد فیلم واقعی بازی ایران و کویت. این فیلم را در اختیار گروه‌های مختلف فیلم قرار دادیم و همه سعی می‌کردند از روی آن الگوبرداری کنند که نعل‌به‌نعل همان اتفاق بیفتد، ولی خیلی مسیر سختی داشتیم. بچه‌ها برای از سر راه برداشتن موانع واقعا می‌جنگیدند.

چطور از پس این موانع برآمدید؟
باید از عواملم تشکر کنم که کم نیاوردند و همه عاشقانه جنگیدیم که به نتیجه برسیم. نشد در ذهن‌شان نبود. اگر نشد در ذهن‌شان بود، خیلی چیزها به نشد می‌رسید. مثلا در بخش ویژوال واقعا معمای لاینحل داشتیم. من پلان‌هایی در زمین بازی طراحی می‌کردم که فیلمبردارم نه می‌توانست ریل بیاورد، نه تجهیزات حرکتی. بعد می‌نشستیم با هم فکر می‌کردیم و راه‌حلی پیدا می‌کردیم. بگذارید مثال دیگری از موانع بزنم. بازیگران‌تان می‌خواهند در زمین نقش فوتبالیست را بازی کنند. شما وقتی می‌گویید کات، اینها بدن‌‎های‌شان سرد می‌شود. اگر بخواهند یکسره گرم کنند، چون 12ساعت آفیش هستند، دیگر جانی برایشان نمی‌ماند. اینها چیزهایی است که شاید کسی به آن فکر نکند، ولی موانع پیش پای ما بوده است.

انتخاب بازیگرانی شبیه به بازیکنانی که نام واقعی‌شان در فیلم استفاده شده هم حتما یکی دیگر از مشکلات فیلم بود.
ما باید کسانی را پیدا می‌کردیم که هم بازیگر بودند، هم شبیه بودند و هم می‌توانستند فوتبال بازی کنند. فوتبالیست بودنشان مهم بود. در عمل خیلی کار سختی بود. ما کسی را داشتیم که نمی‌توانست درست پاس بدهد و مدت‌ها با مربی تمرین کرد و آخرسر هم نتوانست و مجبور شدیم عوضش کنیم. کسی که نمی‌توانست فوتبال بازی کند، حتی اگر بازیگر خوبی بود، عوضش می‌کردیم.

مربی فوتبال هم در گروه داشتید پس.
بله، این بچه‌ها یک‌ماه تمرین فوتبال کردند. من در آن یک‌ماه می‎رفتم و دکوپاژ می‌کردم. تمام صحنه‌های فوتبالی را با هندی‌کم یک‌بار گرفتم، ولی باز هم با بحران‌های جدی سر فیلمبرداری مواجه می‌شدیم.

بخشی از کار فیلمسازی حل همین بحران‌هایی است که خیلی هم ربطی به اندازه نما و زوایه دوربین و انتخاب‌های زیبایی‌شناختی ندارد.
اینها اجرای ایده است. ایده‎ای باید طراحی شود که بشود اجرا کرد. ما چیزهایی داشتیم که قبلا تجربه نشده بود و نمی‌توانستیم به تجربیات پیشین اتکا کنیم.

اجرای صحنه‎های فوتبالی هم معمولا در فیلم‌های ایرانی خیلی بد است.
چون کار خیلی سختی است. حتی در نمونه‎های خارجی هم فیلم‌ها خیلی وارد زمین بازی نمی‌شوند. همین سریال «تد لاسو» را ببینید که خیلی وارد زمین بازی نمی‌شود. فکر می‌کنید دلش نمی‌خواهد؟ حتما می‌خواهد، اما این کار حتی برای آن‌وری‌ها هم خیلی مشکل است. امیدوارم مخاطبانی که فیلم را می‌بینند، این سختی‌ها به چشم‌شان بیاید. چون گاهی ممکن است فراموش شود.

روند و پروسه تولید هرقدر هم سخت باشد، نتیجه نهایی است که به چشم می‌آید و تماشاگر حق دارد که فیلم را با نتیجه نهایی قضاوت کند. حالا اگر نتیجه نهایی خوب باشد، شاید به این هم فکر کند که چقدر سختی کشیده شده برای گرفتن یک نما.
اگر همه فکر کنند این کارها سخت است و به قول شما فقط نتیجه مهم است و فرقی ندارد چه در آپارتمان فیلم بسازی و چه در زمین فوتبال، همه می‌روند همان آپارتمان را انتخاب می‌کنند. بالاخره باید فضاهای تازه‌ای در سینمای ایران تجربه شود.

در سینمایی که باید سرمایه‌گذار را خود فیلمنامه‌نویس و کارگردان بیاورد، همین اتفاق هم می‌افتد یا باید مثل فیلم شما سازمان و نهادی حاضر به سرمایه‌گذاری شود.
من واقعا باید از مسئولان سازمان اوج تشکر کنم از اعتمادی کردند و همینطور تهیه‌کننده فیلم.

سعید پورصمیمی را چطور برای نقش دهداری انتخاب کردید؟
من خیلی روی این فیلمنامه وقت گذاشته بودم و مهم‌ترین بخش دهداری این بود که کسی بتواند این شخصیت را بازی کند که بازیگر خوبی باشد و بتواند این شخصیت را پیچیده خلق کند. کاراکتری که من نوشته بودم و با آن مواجه شده بودم، چندوجهی بود و دراماتیک. برای همین مهم بود بازیگر خوبی این نقش را بازی کند. کسی که خیلی شبیه آقای دهداری باشد، اصلا در میان بازیگران خوب سینمای ایران نداشتیم. این شد که رفتیم سراغ کیفیت بازی و رسیدیم به آقای پورصمیمی که خیلی هم بی‌شباهت نیست به مرحوم دهداری و خیلی خوشحالم که ایشان این نقش را بازی کردند.

خود آقای پورصمیمی فوتبالی هست و شناختی از دهداری داشت؟
نه، ولی در روند پیش‌تولید کلی درباره این کاراکتر حرف زدیم با هم. آقای پورصمیمی دو سه روز بعد از خواندن فیلمنامه گفتند من می‌آیم و در آن دو سه روز تا به ما جواب دهند، رفته بودند و تحقیق کرده بودند که دهداری کیست. وقتی که وارد پروژه شدند، واقعا وقت و انرژی زیادی گذاشتند. کلی جلسات روخوانی و تمرین در پلاتو داشتیم که لطف می‌کردند و همه را تشریف می‌آوردند. خیلی انرژی و انگیزه به بقیه گروه و بازیگران جوان می‌دادند. سر تمرین تیم‌های فوتبالی می‌رفتند تا شکل مربیگری شاگردان آقای دهداری را در کنار زمین ببینند. در تولید هم همیشه خیلی آماده سر صحنه بودند. دیالوگ‌هایشان را کامل حفظ بودند و من خیلی از ایشان یاد گرفتم و همکاری با ایشان افتخاری برای من بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید