• یکشنبه 9 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 19 شوال 1445
  • 2024 Apr 28
چهار شنبه 25 بهمن 1402
کد مطلب : 218225
+
-

علی نصیریان باردیگر ما را به چالشی دیگر فرامی‌خواند

از خاک حاصلخیز صحنه سنگلج

از خاک حاصلخیز صحنه سنگلج

علیرضا محمودی

ابوالحسن تهامی در میان انبوه آنونس فیلمفارسی که گفته در اندک فیلم‌هایی که علی نصیریان بازی کرده یک جمله تکراری را برای توصیف او به‌کار می‌برد. بازیگر ارزنده ‌تئاتر. تأکید روی ارزندگی بازیگران تئاتر نسبت به بازیگران سینما به مناقشه ریشه‌داری برمی‌گردد که از مناسبات اداری برخاسته از اداره تئاتر از ادارات وزارت فرهنگ و هنر در خیابان پارس سرچشمه می‌گیرد. اداره‌ای که علی نصیریان مدیر و سال‌ها آدم اولش بود. وقتی وزارت فرهنگ و ‌هنر در سال1343 با وزارت اول و آخری مهرداد پهلبد تعداد قابل توجهی بازیگران تئاتر به‌عنوان کارمند اداره تئاتر استخدام و حقوق‌بگیر این مجموعه شدند. این بازیگران بدنه هنری نمایش‌های تله‌تئاتر‌هایی بودند که پای ثابت برنامه‌های تلویزیون ملی ایران محسوب و به‌صورت زنده از استودیو اجرا و پخش می‌شد. انشقاق بازیگران همچون خوانندگان بدون مسئله نبود. وقتی با تاسیس رادیو، خوانندگان رادیو را پیرنیا برای گلها دستچین کرد باعث شد که خوانندگانی که محل عرضه آثارشان در اجراهای زنده باشد، مسیر دیگری را در حرفه خود پیش بگیرند و همین جدایی‌ها زمینه بروز تعریف‌های تازه در حرفه‌های هنری شد. بازیگران تئاتر برای انتخاب خود‌ شأن و منزلتی قائل بودند و این ‌شأن را دلیل حضورشان در ساختمان خیابان پارس می‌دانستند و غیبت در تماشاخانه پارس لاله‌زار منهدم شده.
وقتی در دهه1340 ستارگان سینما شهرتی فراگیر را برابر کمتر دیده‌شدن بازیگران تئاتر در جامعه هنرپیشگی ایران راه انداختند، تمایز بازیگری علمی و مبتنی برآموزش در برابر بازیگری حسی و مبتنی بر غریزه در مجلات هنری بحث داغی شد. وقتی داریوش مهرجویی به ایران آمد تا فیلم بسازد برای ساختن فیلم‌هایی که شبیه الماس33 نشود راهی اداره تئاتر شد تا بازیگران 2 تله‌تئاتر معروف را برای ساخت فیلم سینمایی دستچین‌کند. علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی شاخص‌ترین بازیگران تئاتر بودند که در میانه دهه40 با ایفای نقش‌اول فیلم‌های گاو و آقای هالو سعی کردند تا مرزهای نظری بازیگر را با ستاره به شکل عملی تبیین کنند. اقبال ستاره در تداوم ویژگی‌های شکل‌دهنده ستار‌ه بودنش بوده است و شهرت بازیگر از توانایی‌های فراوانش برای ایفای نقش‌های مختلف.
در دهه50  نصیریان بر این اساس هم سرایدار شد و هم ستارخان. هم مهرگیاه را بازی کرد و هم دایره‌ مینا را. اما کولاک با انقلاب اتفاق افتاد. وقتی صحنه از تئاتر شهر تا سینما شهرقشنگ برای هنرنمایی بازیگران اداره تئاتر فراخ شد. همه بازیگران میانسال فیلم گاو بازیگران نقش‌اول فیلم‌های دهه60 شدند. نصیریان به کمک سابقه تئاتری و مهارتش در تحلیل شخصیت و حضور جوانان جویای‌نام و کارگردانان خوشنام توانست مجموعه قابل توجهی از نمونه‌های بازیگری در سینمای ایران را ثبت کند. هنوز بازیش در نقش قاضی شارح در تلویزیون و میرزا نوروز در سینما در میان مردم نقل محافل است. هنوز دیالوگ شبانه ابوالفتح به رضا وایرال می‌شود و گفت‌و‌گوی مظفر‌الدین‌شاه با کمال‌الملک می‌چرخد. هنوز شکل انتقامش با کوبیدن مجسمه شاه بر فرق حسین پرورش را به یاد می‌آورند و هم انتظار بی‌سرانجامش برای ملاقات با شاه را در روز باشکوه. اوج این همه شکوه وقتی رقم خورد که نصیریان و انتظامی به لطف وسترن عشایری مسعود جعفری جوزانی و فیلمنامه تراش‌خورده سعید مطلبی روبه‌روی هم قرار گرفتند. داوران پنجمین جشنواره فیلم فجر از میان انتظامی برای عباس‌آقای اجاره‌نشین‌ها و نصیریان برای آقا علی‌یار، جایزه را به داریوش ارجمند تازه‌نفس دادند تا خود را از سرگیجه انتخاب بین اتفاقات ایجادشده توسط بازیگران اداره تئاتر خلاص کنند.
دهه70 دهه مهاجرت و کم‌کاری نصیریان با پرکاری دهه80 جبران شد. نصیریان در ششمین دهه زندگیش پرکارترین بازیگر بین هم‌نسل‌های  خود بود که اغلب کم‌کار و گزیده‌کار و بیکار شده بودند. در میان انواع فیلم‌سینمایی و تله‌فیلم و سریال که در این دهه بازی کرد با بازی در نقش‌اول سریال مناسبتی میوه ممنوعه شهرت فراموش‌شده‌اش را در میان مردم احیا کرد. احترامی که از به‌کار بردن کلمه ارزنده به کلمه استاد تغییر کرده بود.
در دهه90 علی نصیریان نخستین‌بار برای فیلم مسخره‌باز جایزه نقش مکمل گرفت. او روی صحنه روبه حاضران اختتامیه سی‌وهفتمین دوره جشنواره فجر از اینکه او را دوم توصیف کردند، گلایه کرد. حرفی که باعث شد همه، تاریخ جشنواره را دوباره مرور کنند. واکنش به این مرور جایزه سال بعد برای فیلم هنوز اکران‌نشده هفت‌بهار نارنج بود.
علی نصیریان باز به جشنواره برگشته و دوباره با فیلمی دیگر ما را در برابر چالش بازیگران اداره تئاتر قرار داده. از چهره‌های شاخص اداره تئاتر او هنوز صحنه را گرم نگه داشته است.
 برای من اما علی‌نصیریان یادآور دورانی از نوجوانی است که به پیشنهاد معلمی برای تمرین فیلمنامه‌نویسی نمایشنامه ایرانی می‌خواندم. انتشارات زمان نمایشنامه‌های اکبر رادی را در طراحی یکسانی مسلسل تجدید چاپ کرده بود. یکی از این نمایشنامه‌ها افول نام داشت. نمایشی درباره یک خانه اربابی‌که مهندس مدرن روستا با ارباب سنتی که پدر زنش هم هست، تضاد و تفاوت داشت. انتظامی و خوروش و نصیریان به کارگردانی نصیریان این نمایش را در تالار سنگلج سال1349 به همراه تعدادی از بازیگران تئاتر ملی روی صحنه برده‌اند. نصیریان در این نمایش نقش جهانگیر معراج را بازی کرده بود. سنت همیشگی نبود، اما انتشارات زمان عکس‌هایی از آن اجرا در انتهای کتاب با فهرست بازیگران و نقش‌ها ضمیمه کرده بود. در سال‌هایی که نصیریان با نقش‌های گوناگون سینمایی برای خودش اسم و رسمی داشت. تماشای عکس‌های نمایش افول برای من همیشه یادآور جمله‌ای کلیشه شده بود: آنها خاک صحنه خورده‌اند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید