تیتر یادداشت امروز را از فیلم درخشان فرانچسکو رزی برداشتهام. فیلمی که در دهه شصت از تلویزیون ایران پخش شد و همان زمان در ذهن بچگیام حس نفرینی که رزی در فیلمش گفت را کاملا حس کردم. نفرینی از نبود حس اعتقاد به منبعی لایزال. مسیح هرگز در ابولی توقف نکرد استعاره از جایی است که هیچ نگاه محبتآمیزی به آنجا وجود ندارد. شاید رفتن لیونل مسی از جامجهانی و پایان دوران او قهر الهه فوتبال از تماشاگرانی باشد که دلخوش به جادوی پای چپ او بودند.
آن جادوی پای چپ بچهای که انگار فوتبال را کودکانهتر از همه ما تصور میکرد، با سوت علیرضا فغانی به پایان دنیا رسید. لئو دقیقا مثل پله در «فرار به سوی پیروزی» که میگفت:«این تاکتیکها رو برای چی دارید میگید؟ توپرو به من بدید، آ...آ...آ...آ... من همهرو دریبل میکنم و میزنم تو گل!» اما انگار این فانتزی کودکانه اصیل از فوتبال دیگر تمام شده است. دیگر فوتبال را اینجوری تعریف نمیکنند. لئو مسی آخرین بازمانده این تعریف از فوتبال است. تمام تلاشش را کرد که در این چند سال آخر همینجوری که پله تعریف کرد-یا همشهریاش ُدن دیهگوی بزرگ در 1986 بازی میکرد- بازی و تماشاچی را ذوق زده کند. اما انگار دوران این حرفها گذشته است. دوران لئو دیگر به پایان خودش رسید بدون آنکه دستش به جامجهانی برسد اما این اصالت هرگز فراموش نمیشود، حتی اگر من طرفدار بارسا و آرژانتین نباشم.این اصالت خودنمایی را در خود تعریف میکند نه بیرون خود، با تمرین شادی پس از گل و عرض اندام سیکسپک و صداهای گوشخراش درآوردن هنگام گرفتن توپ طلا. جادوی لئو شاید به جامجهانی وصال نداد، اما شک نکنید، کودکان نسل بعد-نسلهای بعد- با او و دیدن بازیهایش عاشق فوتبال میشوند. لئو میشود قصه بازیکنی که هیچوقت توپش را از پاهای جادوییاش جدا نکرد. قصه بازیکنی که هیچ وقت توقف نکرد.
بعد از حذف لئو مسی، بازی وجدآور اروگوئه با سمفونی سوارز و کاوانی اندکی از بار نبودن مسی در جام را کاست. ادینسون کاوانی اگر سرحال باشد و مصدومیت بازی با پرتغال برایش جدی نباشد، از جنس همان بازیکنانی است که باید با فانوس دنبالش بگردیم. گل اولش نشان نبوغ بازیکنی فرازمینی داشت و گل دوم هم از یک انرژی خالص شکل گرفت. ته چهره سرخپوستی کاوانی از آن نقاطی است که میشود به آن اتکا کرد و ستارگی را در آن دید. حتی اگر طرفدار اروگوئه با آن چهار ستاره تقلبیاش نباشی.
کریس رونالدو هم با نمایش بیرمقش جام را ترک کرد. او فقط در بازی اولش جلوی اسپانیا آن هم کمی خوب بود. رونالدو نمایش تظاهر در فوتبالی بود که اصالت در سوی دیگرش قربانی خروسها شد. اتفاق عجیبی که در استادیوم آزادی در زمان پخش بازی پرتغال افتاده اما شاید عجیبتر از حذف رونالدو از جام باشد، حتی اگر او خودش را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال بداند-که بعد از گرفتن توپ طلای سال گذشتهاش در گفتوگوی مطبوعاتی این را عینا گفت!- باز هم از تهران روی صورتش در استادیوم آزادی لیزر میاندازند. یک لحظه فکرکنید. لیزر از استادیوم آزادی روی صورت CR7 در مونیتور پخش بازی ایران و پرتغال! من دیگر حرفی ندارم.
دو شنبه 11 تیر 1397
کد مطلب :
21770
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/P564
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved