تقلای مطبوعات جهان عرب برای بقا
چگونه روزنامههای تونس، الجزایر، مصر، عربستان، اردن و لبنان طی 10سال گذشته با بحرانهای مالی مواجه شدهاند؟
سیاوش فلاحپور | خبرنگار:
طی سالهای اخیر اخبار و گزارشهای متعددی از بحران مطبوعات و روزنامهنگاری در جهان منتشر شده است؛ اخباری که حکایت از ورود رسانهها به عصری جدید با فرصتها و تهدیدهای ناشناخته دارد. در این گذرگاه تاریخی، بخش قابلتوجهی از مطبوعات با تکیه بر روشها و رویکردهای تازه توانستهاند ادامه حیات خود نزد افکار عمومی را تضمین کنند؛ اگرچه بخشی دیگر در این زمینه توانایی نداشته و برای همیشه به بخشی از تاریخ رسانه تبدیل شدهاند. این تحولات در مطبوعات جهان عرب که در حوزه رسانه تا حد زیادی نسبت به سایر بخشهای خاورمیانه پیشگام بهحساب میآید نیز بازتاب داشته است. طی سالهای گذشته بخش عمده مطبوعات عربی با بحرانهای جدید ناشی از افزایش قیمت کاغذ، کاهش خواننده و توسعه رسانههای دیجیتال مواجه شدهاند؛ این بحرانها به شکل جدی در تونس، الجزایر، مصر، عربستان، اردن و لبنان بهعنوان پایگاههای سنتی و قدرتمند رسانهای در جهان عرب بازتاب داشته است.
مطبوعات تونس از نخستین قربانیان انقلاب سال 2011این کشور بودند؛ چراکه بحران اقتصادی در حوزه خدمات خصوصی به شکل مستقیمی بر قیمت کاغذ و سایر ملزومات چاپ کاغذی تأثیر گذاشت. طی این سالها برخی از روزنامههای مشهور تونسی ازجمله «الضمیر»، «البیان» و «التونسیه» درحالیکه طی ماههای اخیر انتشار زیر 100هزار نسخه تیراژ داشتند، ناچار به تعطیلی شدند و روزنامههای مشهوری همچون «کلمه» نیز صرفا با تکیه به حمایتهای دولتی قادر به ادامه حیات هستند.
در الجزایر نیز اوضاع کمابیش به همین ترتیب است. روزنامههای این کشور طی دهههای گذشته تا حد زیادی با تکیه بر حمایتهای دولتی بهکار خود ادامه میدادند و آغاز بحران اقتصادی این کشور، مطبوعات را به یکی از نخستین قربانیها تبدیل کرد. طارق یحیاوی، یکی از روزنامهنگاران مشهور الجزایر در این زمینه میگوید: دولت طی 10سال گذشته بهتدریج حمایتهای خود را از مطبوعات ذیل عناوین مختلف کاهش داده است. بر این اساس، هفتهنامه «مجاهد» که در دوران اشغال الجزایر بهدست فرانسه از سال 1956آغاز بهکار کرده بود طی سالهای اخیر به کلی تعطیل شد. به باور یحیاوی، کاهش گسترده تبلیغات دولتی در روزنامهها و مطبوعات الجزایری یکی دیگر از دلایل مهم بحران مطبوعات در این کشور طی یکدهه گذشته بوده است.
اما مصر همچون سایر حوزهها در بحران مطبوعات نیز شاهد صحنهای بهمراتب پیچیدهتر از دیگر کشورهای عربی است. این کشور از پیشگامان مطبوعات در جهان عرب و سرتاسر قاره آفریقا به شمار میآید و خاستگاه رسانههای مکتوب مصری به اواخر قرن 19برمیگردد. بر این اساس نحوه مواجهه رسانههای مصری با بحران جهانی مطبوعات متنوعتر از کشورهایی همچون تونس و الجزایر بوده است؛ درحالیکه روزنامههای متعددی در مصر طی یک دهه گذشته به دلایل مختلفی ازجمله کاهش اقبال مردمی، بحرانهای اقتصادی و فشارهای دولتی (بهویژه بعد از انقلاب و کودتا) تعطیل شدند (مجموعه تیراژ روزنامههای این کشور از 2.5میلیون نسخه روزانه در سال 2010اکنون به زیر 500هزار نسخه رسیده است) اما روزنامه مشهور «التحریر» در سال 2015با توقف چاپ کاغذی وارد عرصه چاپ اینترنتی شد. از سوی دیگر، روزنامه «المصریون» در سایه بحرانهای اقتصادی و فشارهای شدید حکومتی (بهدلیل گرایشهای اخوانی این روزنامه) به هفتهنامه تبدیل شد (این هفتهنامه در سطح منطقهای بسیار پرطرفدار است). روزنامه «مصریالیوم» از دیگر روزنامههای بسیار بزرگ و مشهور مصری اما ترجیح داد با حفظ ساختار خود، بخشی از بدنه این روزنامه را تعدیل کند تا به این ترتیب قادر به حفظ بقای این رسانه در قالب متعارف باشد. روزنامه «الوطن» نیز با حفظ ساختار خود دست به کاهش حقوق کارمندان و نویسندگان این رسانه زد. با این حال رسانههایی همچون «الیوم السابع» (که ازجمله رسانههای نزدیک به دولت فعلی مصر به شمار میآید) در سایه حمایتهای حکومتی تاکنون مشکل چندانی برای ادامه کار خود نداشته است. تمام اینها درحالی است که روزنامه «الاهرام» (یکی از مشهورترین و موفقترین مطبوعات جهان عرب) بدون تغییر چشمگیر، بهدلیل در اختیار داشتن مخاطب گسترده همچنان در قالبهای پیشین به حیات خود ادامه میدهد. این روزنامه 3چاپ داخلی، منطقهای و بینالمللی داشته و نسخ اینترنتی آن صرفا با خرید اشتراک قابل مشاهده است. عربستان سعودی بهدلیل ساختار اقتصادی به کلی متفاوت از کشورهای عربی مذکور، تجربه مختلفی از مواجهه با بحران مطبوعات داشته است.
مطبوعات این کشور نفتخیز طی سالهای گذشته علاوه بر فروش، تا حد زیادی به حمایت مؤسسات مطبوعاتی تکیه داشتهاند که زیرنظر آنها فعالیت میکنند (عمدتا نهادهای امنیتی در پوشش مؤسسات مطبوعاتی). به گفته مدیر مسئول روزنامه الجزیره، اگرچه مطبوعات سعودی هم شاهد بحرانهای مشابه سایر کشورهای عربی بودهاند اما بعید است طی سالهای نزدیک آینده موج تعطیلی یا تغییر ساختار گسترده مطبوعات به این کشور برسد. اگرچه روزنامه «الحیاه» بهعنوان یکی از مهمترین روزنامههای عربی که تا حد زیادی نسبت به سایر مطبوعات سعودی مترقیتر به شمار میرفت طی چندماه گذشته پس از سالها انتشار نسخه کاغذی خود را به پایان رساند اما سایر روزنامههای نزدیکتر به دولت این کشور همچون «الشرق الاوسط»، «عکاظ» و «الریاض» همچنان به فعالیتهای خود در ساختار سنتی ادامه خواهند داد.
بحران مطبوعاتی جهان عرب در اردن نیز طی سالهای گذشته منجر به تعطیلی روزنامه مشهور «العربالیوم» در سال 2013شد؛ رخدادی که انجمن روزنامهنگاران اردن آن را نشانهای از شدت بحرانی که گریبانگیر رسانههای عربی شده به شمارمیآورد. این در حالی است که روزنامه مشهور «الدستور» نیز از سال گذشته درگیر بحرانهای مالی جدی شده و تاکنون چندینبار تا مرز تعطیلی پیش رفته است. این روزنامه از سال 1967تاسیس شده و نقش تاریخی در بسیاری از تحولات اردن و خاورمیانه داشته است. از سوی دیگر روزنامه مشهور «الرای» نیز با مشکلات متعددی روبهروست اما از آن جایی که بخش عمده سهام آن در اختیار دولت اردن است بهنظر نمیرسد مشکلات الرای با سایر مطبوعات اردنی همسان باشد. لبنان بهعنوان یکی دیگر از پایگاههای مهم فرهنگ و رسانه در جهان عرب نیز طی سالهای اخیر بهشدت با بحران مطبوعات دست و پنجه نرم کرده است؛ بحرانی که در نهایت منجر به تعطیلی روزنامه تاریخی «السفیر» بهعنوان یکی از مهمترین مؤسسات آموزش خبر و خبرنگاری در شرق جهان عرب شد؛ روزنامهای که روزنامهنگاران پیشین آن اکنون در بزرگترین شبکهها و رسانههای عربی و بینالمللی مشغول فعالیت هستند. از سوی دیگر روزنامه مشهور «النهار» نیز بعد از نبردی یکساله و البته بینتیجه با بحرانهای مالی سرانجام تصمیم گرفت برای همیشه با چاپ کاغذی خداحافظی کرده و حیات خود را در قالب چاپ اینترنتی ادامه دهد. این درحالی است که مسیر این روزنامه در حوزه مجازی تاکنون بسیار موفق بوده است. تیراژ روزنامههای لبنانی هماکنون بین 35تا 50هزار نسخه اعلام شده است.