محمود کلاری از بزرگان فیلمبرداری سینمای ایران باسومین ساخته بلند سینماییاش به جشنواره فجر آمده است
از ابر و آفتاب تا تابستان همان سال
ناهید پیشور
از نسلی که از اوایل دهه60، به تدبیر بنیاد سینمایی فارابی، وارد عرصه سینمای حرفهای شدند و پشت دوربین فیلمبرداری ایستادند، محمود کلاری شاخصتر از بقیه همکارانش شد و در نیمهدوم این دهه، نامش با آثار مهمترین کارگردانهای سینمای ایران عجین شد. بنیاد فارابی با هدف ارتقای سطح کیفی سینمای ایران و به روایتی برای تغییر نسل، گروهی فیلمبردار تازهنفس را وارد عرصه کرد و به شکل جالب توجهی به ترکیبهای دونفره در فیلمها علاقه نشان داد. به این ترتیب زوجهای فیلمبرداری چون تورج منصوری، محمود کلاری و حسین جعفریان، فرهاد صبا تشکیل و پشت دوربین رفتند. ظاهرا ابتدا قرار بود کلاری عکاس فیلمی باشد که جعفری جوزانی برای بنیاد فارابی میساخت و عکاسی حرفه و دغدغه او از نوجوانی بود: «۱۵یا۱۶ساله بودم که درگیر عکاسی شدم. بهشدت به آن علاقهمند شدم و همه عکسهایم را خودم چاپ میکردم. یک اتاق کوچک در خانهمان داشتیم که من به تاریکخانه تبدیلش کرده بودم و همانجا عکسهایم را ظاهر و چاپ میکردم. مراحل چاپ عکسها در آن اتاق و زیر آن نور برای من مثل جادو بود. ۲۰ساله بودم که همسایهمان کامبیز درمبخش من را به کاوه گلستان معرفی کرد. آن زمان گلستان دبیر عکس یکی از روزنامهها بود. وقتی عکسهایم را دید، آنها را به دقت بررسی کرد و چند تا را انتخاب کرد. بعد برایم توضیح داد چرا عکسهایی که انتخاب کرده از بقیه جالب توجهتر هستند. به همین سادگی معنی مفهوم و تفکر در هنر عکاسی را به من معرفی کرد. موضوع انقلاب نقش بسیار مهمی در کارنامه کاری من داشت. در بحبوحه انقلاب عکسهای فراوانی گرفتم، همزمان داشتم برای یک آژانس عکاسی کار میکردم. بهعنوان عکاس خبری 4سال برای آژانس سیگما کار کردم و عکسهایم در مجلات بسیاری از نقاط جهان منتشر شد.» با این پیشینه کلاری وارد سینما شد و درحالیکه سابقه دستیاری فیلمبرداری نداشت. پشت دوربین ایستاد و قاب بست. در فیلم «جادههای سرد»(مسعود جعفریجوزانی،۱۳۶۴) تورج منصوری مدیر فیلمبرداری بود و محمود کلاری فیلمبردار.
سال۱۳۶۵ وقتی مسعود کیمیایی در تدارک سکانس فینال «تیغ و ابریشم» بود، برای فیلمبرداری صحنه انفجار پمپبنزین نیاز به چند دوربین و فیلمبردار، داشت. پس از اینکه مهرداد فخیمی در میانههای کار کنار رفته بود، حسن قلیزاده جایش را بهعنوان مدیر فیلمبرداری گرفته بود. مدیر فیلمبرداریای که صحنههای پرتنش «تیغوابریشم» را روی نگاتیو ثبت میکرد در سکانس پایانی چند فیلمبردار کمکی را کنار خود دید که یکی از آنها محمود کلاری بود. کلاری برای گرفتن یکی از صحنههای هلیشات فیلم، با کیمیایی داخل هلیکوپتر رفت و تعدادی از نماهای سکانس پایانی فیلم را فیلمبرداری کرد. کلاری بعدها بهخاطر آورد که در روزگار فیلمبرداری «قیصر» کیمیایی جوان را سرصحنه دیده بود و البته همان زمان هم بیشتر جذب مازیار پرتو و دوربین آریفلکس قدیمیاش شده بود: «زمانی که من در مقطع دبیرستان تحصیل میکردم، یک روز در راه برگشت گروه فیلمبرداری آقای کیمیایی را برای فیلمبرداری فیلم «قیصر» دیدم و چند سال بعد من با کیمیایی برای انتخاب لوکیشن به همان محله و همان نقطه رفتیم.» دقیقا ۲۰ سال بعد از «قیصر»، محمود کلاری فیلم «سرب» را برای کیمیایی فیلمبرداری کرد. فیلمبرداری «سرب» سیمرغ بلورین هفتمین جشنواره فیلم فجر را برای کلاری به همراه داشت و پس از آن او با بزرگانی چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و علی حاتمی همکاری کرد. از اواخر دهه60، کلاری جزو بزرگان فیلمبرداری سینمای ایران بود. در طول ۴دهه محمود کلاری با چند نسل از بهترین کارگردانهای سینمای ایران کار کرد و از «مادر» و «گروهبان» تا «ایایران» و «جدایی نادر از سیمین» تصاویری به یادماندنی ثبت کرد که در تارک تاریخ سینمای ایران میدرخشند.
«در نمای آخر فیلمی که در یکی از روستاهای شمال کشور فیلمبرداری میشود، قرار است مرگ پیرمردی که شخصیت اول فیلم است، همراه با پایینآمدن یک فرشته از بالای درخت فیلمبرداری شود. برخلاف دیگر فصلهای فیلم که در هوایی ابری فیلمبرداری شدهاند، این صحنه باید در هوایی آفتابی گرفته شود. گروه آماده فیلمبرداری است، اما آسمان تا چند روز صاف نمیشود. درحالیکه همه افراد گروه منتظر کنار رفتن ابرها هستند تا آخرین صحنه هم تمام شود، از تهران برای پیرمرد پیغام میرسد که همسرش بیمار شده و حالش وخیم است. پیرمرد که نمیتواند منتظر آفتاب و فیلمبرداری نمای آخر بماند، بهتنهایی راهی تهران میشود.» این بخشی از خلاصه داستان فیلم «ابر و آفتاب» نخستین ساخته بلند سینمایی محمود کلاری است. کلاری سال۷۵ این فیلم را کارگردانی کرد و از همان فیلم اولش نشان داد که سلیقه و نگاه خاصی به سینما دارد؛ نگاهی متفاوت با فیلمهایی که بهعنوان مدیر فیلمبرداری در آنها حضور یافته بود.«ابر و آفتاب» که امیر پایور و محمدرضا شریفینیا بازیگران اصلیاش بودند در چندین جشنواره بینالمللی حاضر شد و جوایزی هم گرفت.
«ابر و آفتاب» در جشنواره ماردلپلاتای آرژانتین برگزیده شد و جایزهای نقدی دریافت کرد که در واقع سرمایه فیلم بعدی کلاری بود. با این سرمایه و تهیهکنندگی مؤسسه هدایتفیلم و با طرحی از عباس کیارستمی دست بهکار ساخت «رقص با رؤیا » شد. داستان فیلم تا حدودی شبیه ماجرای خود کلاری است که در آرژانتین برنده این جایزه شد و اتفاقهایی که برای کارگردان در آرژانتین افتاده است. محمدرضا فروتن، امیر پایور و وجینا رامیرز نقشهای اصلی فیلم را بازی میکردند. فیلمی که سرنوشت عجیبی یافت. ظاهراً مشکل فنیای که برای صدای فیلم رخ داد باعث شد «رقص با رؤیا» هرگز رنگ پرده را بهخود نبیند. در آذر۸۴ کلاری در گفتوگویی ابراز امیدواری کرد که مشکل فیلم حل شود:«بخشی از مسائل فنی برای آمادهسازی نهایی فیلم را بهوسیله دستگاهی که در عروج فیلم موجود است انجام خواهیم داد و تقریبا مشکل حل شده و نیازی به امکانات خارج از کشور نیست. بنابراین با آمادهسازی نهایی امیدواریم فیلم به جشنواره برسد.» «رقص با رؤیا» اما نه به جشنواره بیستوچهارم فجر رسید و نه به جشنوارههای سالهای بعد. فیلمی که به شکلی عجیب در مرحله فنی متوقف ماند و کارگردانش هم به فعالیت بهعنوان مدیر فیلمبرداری ادامه داد.
23 سال پس از فیلم نافرجام «رقص با رؤیا»، خبر رسید که محمود کلاری سومین فیلمش را با نام «تابستان همان سال» کارگردانی میکند. فیلمی با بازی مهران مدیری که حالا به بخش مسابقه چهلودومین جشنواره فیلم فجر راه یافته است. این فیلم با نام «همچون در یک آینه» پروانه ساخت گرفت که تداعیکننده فیلم معروف اینگمار برگمان بود. ظاهراً شباهتهای فیلم به یکی از داستانهای ناصر تقوایی باعث شد، کلاری نام فیلمش را به مجموعه داستانی که تقوایی در دهه40 منتشر کرد تغییر بدهد. به این ترتیب سومین ساخته محمود کلاری، «تابستان همان سال» نام گرفت. فیلم ماجرای پسربچهای را روایت میکند که موقع آینهبینی برای یافتن طلاهای گمشده عمهاش با ماجراهایی عجیب و غیرمنتظره مواجه میشود. نقش آینهبین را مهران مدیری بازی کرده که یکی از کنجکاویبرانگیزترین نکات «تابستان همان سال» است. آنچه واضح بهنظر میرسد حال و هوای متفاوت فیلم و فضای شخصی و هنریاش است. حال و هوایی برخاسته از علایق و سلایق سینمایی خاص محمود کلاری. چیزی که او در گفتوگویی دربارهاش چنین گفته است:«سینمایی که من دوست دارم بهعنوان فیلمساز کمی متفاوت است. من ژانرهای متفاوت سینما را میبینم و با بخشهای مختلف شکل ساختاری ارتباط برقرار میکنم. آن سینمایی را که من دنبال میکنم در ساختار ویژه قرار میگیرد. نمیتوانم بهخودم دروغ بگویم و خودم را سرکار بگذارم.» با این تفاصیل باید آماده تماشای یکی از متفاوتترین فیلمهای حاضر در جشنواره امسال باشیم؛ فیلمی با امضای خاص محمود کلاری.