ناامیدی فعال، امیدواری خلاق
انوشه منادی | داستاننویس:
ناامیدی، وضعیتی است که میتواند به انفعال و افسردگی و منزوی شدن بینجامد. در موقعیتی که دیگر هیچ راهحل و چارهای وجود ندارد و اوضاع بحرانی همچنان رو به وخامت است، ناامیدی، باتلاقی به حساب میآید که تنها یک راه پیشرو میگذارد؛ فرورفتن و فرورفتن و نابود شدن. انتخاب این وضعیت از قدیمالایام به همین نتیجه منجر میشده و صدها گفته و شعر و نصیحت در مذمت پذیرش ناامیدی در ادبیات و فرهنگ عامه وجود دارد. درواقع میتوان گفت باتوجه به اوضاع زیست انسان در جهان معاصر ناامیدی قطعی است. باید از ناامیدی فعال حرف زد. در مواجهه با همین وضعیت، باید مشکل را از زاویهای فلسفی نگاه کرد. فلسفیدن در امور، راه نجاتی است که باید در زندگی روزمره ما جاری شود و این یعنی در دورانی که ناامیدی ناگزیر است، نباید تسلیم آن شد و با درک درست و پذیرش بنبست بودن راههای موجود، به راهحل جدید و وضعیت تازهتر فکر کرد تا بتوان در برونرفت از ناامیدی، بهجای تسلیم، دست به کنش عملی زد. در جهان امروز که روابط علت و معلولی، بسیار متنوع و متغیر شده، قطعا همه راهها به رم ختم نمیشود و با طرح موضوع از جنبه فلسفی، به امیدواری خلاقی میرسیم. این هم از آن نوع امیدواریهاست که بسیار فاصله دارد با فردگرایی و منفعتطلبی شخصی و باری به هر جهت بودن. در این نگاه، امیدواری خلاق یعنی یافتن راهحل مناسب و رفتار کنشمندانه برای برونرفت از وضعیت ناامیدکننده.این درحالی است که چنین نگاهی تمایز ایجاد میکند با نگاه گور بابای دنیا و فقط خودت خوش باش. به قول پل الوار: «در انتهای شب همیشه یک پنجره باز است.»
این کوتاهنوشته، با نگاهی به مقاله «امید علیه امید» حسام سلامت نوشته شده است.