
تهران را دوست داشته باشیم

غزل تاجبخش| شاعر:
تهران، شهری که در گذشته برای زندگی انتخاب کردهایم با آنچه امروز هست تفاوت دارد. انسان امروز باید یاد بگیرد که خود را با زندگی وفق دهد. انسان با تقدیری که خداوند برایش فراهم کرده باید سلایقش را با محیط به گونهای تطبیق دهد که کمتر اذیت شود. در غیراین صورت، امکان ندارد که ما با میل خود بهطور کامل، محیط زندگیمان را انتخاب کنیم و همانگونه که دوست میداریم، بسازیم. تهران با توجه به مهاجرت میلیونی شهرستانیها و مشکلاتی که امروز دارد با تهران قدیم متفاوت است. من ساکن خیابانی هستم که به هر حال بالای شهر است و با نقاط دیگر هم تفاوت دارد.
اما در اینجا نیز با انواع آلودگیها دست به گریبانیم اما این گلایه را باید از خودمان کنیم. من حتی اگر به جویبار و جوی هم نگاه میکنم، نگاهم مادرانه است. به همین دلیل از مردمی که در جای جای شهر آشغال میریزند، گلهمندم. شهر تهران گناه نکرده که ما او را به این روز بیندازیم. بارها از خود سؤال میکنم که چرا برخی از مردم بطری نوشابه را توی جوی آب پرت میکنند. چرا دانشآموز ما ساندویچ را میخورد و کاغذش را در سطل زباله نمیاندازد و در شهر رها میکند. بارها به چشم دیدهام که شهروندی تخمه و آجیل میخورد و پوستش را وسط خیابان از اتومبیل بیرون میریزد.
بارها شده که خود را به این مردم رساندهام یا سر راهشان سبز شدهام و با لحن مادرانه از آنها سؤال کردهام. آنها در پاسخ من لبخند میزنند و میگویند شهرداری آشغالها را جمع میکند. اگر تهران را خوب میخواهیم باید از خودمان انتظار داشته باشیم. اگر هوای سالم میخواهیم و دوست داریم نسیم خنکی از البرز و دماوند در شهرمان بوزد، خودمان باید شهر را پاکیزه نگاه داریم. زندگی شهری ضایعاتی به ما میدهد اما قرار نیست ما آن را بیشتر کنیم. قرار نیست شهر را روز به روز آلودهتر کنیم. اگر حتی درباره بیآبی حرف میزنیم مسئولیتش برعهده شهرداری نیست بلکه مسئول آن خودمانیم و از ماست که بر ماست. تهران را زشتتر از آنچه هست، نکنیم. تهران را دوست داشته باشیم.