ثبت حقیقت
چرا جشنواره «سینما حقیقت» پایتخت سینمای مستند ایران است
سعید مروتی
هفدهمین جشنواره سینما حقیقت چند روز پیش به ایستگاه پایانی رسید. جشنوارهای که در روزهای برگزاریاش مجتمع چارسو را پاتوق فعالان و علاقهمندان سینمای مستند کرده بود. جشنوارهای که شلوغی و رونق جزو ویژگیهای بارزش است. داستان نمایش فیلمها و برپایی کارگاهها و دیدارهایی که هر سال اواخر آذرماه تازه میشود.
سالهاست که داستان سینمای مستند ایران را نمیتوان بدون «سینماحقیقت» روایت کرد؛ جشنوارهای که فقط مهمترین اتفاق سال سینمای مستند نیست و یکی از دلایل اصلی رشد کمی و کیفی تولیدات این حوزه است. بیش از یک دهه است که نبض سینمای مستند ایران با «سینماحقیقت» میتپد. درصد قابلتوجهی- اگر نخواهیم بگوییم همه- ازفعالان سینمای مستند، به امید حضور در این جشنواره است که فیلم میسازند. مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویایی، بهعنوان مهمترین متولی فیلم مستند در کشور، هم وظیفه مشارکت و حمایت از تولید را برعهده دارد و هم مسئولیت برگزاری جشنواره را. محصول یک سال تعامل و تلاش فعالان سینمای مستند، سازمانها و نهادهای تولیدکننده فیلم مستند و نهاد سیاستگذار (مرکز گسترش...) در طول یک هفته روی پرده میرود و تهران در انتهای آذر پایتخت سینمای مستند میشود؛ جشنوارهای که فقط محل نمایش فیلم و معرفی برگزیدگان نیست و بیش از هر چیز یک آیین است. هر جشنوارهای برای موفقیت نیازمند رسیدن به جایگاه مراسمی آیینی است. یک آیین جمعی که همه شرکتکنندگان در آن- از فیلمساز و مهمان تا داور و تماشاگر- در آن حضور مییابند تا تنفس در اتمسفری لذتبخش را تجربه کنند. همه آن ایستادن در صفها برای ورود به سالن نمایش فیلمها و گپهای سرپایی و دیدارهایی که پس از یک سال تازه میشود، حالوهوایی را میسازد که بدون آن جشنواره مراسمی بیروح و کمحاصل است. تجربه 16دوره برگزاری «سینماحقیقت» نشان میدهد که برپایی جشنواره برای سینمای مستند، واجبتر از نان شب است. جشنوارهای که از فیلمساز تا تماشاگرش را از سراسر کشور گرد هم میآورد آیین است و فیلمها آیینهای هستند برابر حقیقت. تلاش برای ثبت حقیقت با همه چالشها و دشواریهایش، حالا دیگر یک روند است؛ رودخانهای است پرجوشوخروش که هیچ تغییر و تحول سیاسیاجتماعی و آمدن و رفتن مدیران نتوانسته متوقفش کند. تأثیر از شرایط اجتماعی، غیرقابلانکار است- و اگر نیمه پر لیوان را ببینیم، این خود میتواند نشانهای باشد از پویایی سینمای مستند ایران- و ریزش و رویشهای سینمای مستند ایران هم گاهی محصول همین تغییر و تحولات بوده است. فیلم مستند و سینماحقیقت در گذر سالیان به جایگاه و منزلتی رسیده که تا امروز که به برگزاری دوره هفدهم رسیدهایم از آن سقوط نکرده است. طبیعی است که هیچ جشنوارهای نتواند بهصورت مداوم، در اوج بماند و بدیهی است که یک دوره از دوره قبلی یا بعدیاش کمی ضعیفتر یا بهتر باشد. آنچه اهمیت دارد و «سینماحقیقت» به آن دست یافته، حفظ استانداردی است که آسان بهدست نیامده است. «سینماحقیقت» طبیعتاً آیینه تمامنمای سینمای مستند نیست و نمیتواند باشد. هیچ جشنوارهای جز جشنواره فیلم فجر دهههای 60و 70آیینه تمامنمای تولیدات سالانه نیست. جشنواره اما میتواند و باید ویترین نمایش بهترینها باشد؛ اتفاقی که در حد مقدور و ممکن در مورد «سینماحقیقت» رخ داده است. داستان آبرو و اعتبار جشنواره از همینجا میآید؛ از احترام توأمان سیاستگذار و فیلمساز و تماشاگر. «سینماحقیقت» سقف مشترکی است که همه آنها را که دلشان برای فیلم مستند میتپد گردهم میآورد تا فیلمها تماشا، نشستهای تخصصی و کارگاهها برگزار و مواجهه رودرروی فیلمساز و مخاطب برپا شوند. در حد مقدور و ممکن و تا اطلاع ثانوی این مهمترین رخدادی است که در حوزه سینمای مستند ایران برگزار میشود.