حامی جوانان در تولید و صادرات
بهگفته بازاریان قدیمی حاجاحمد کریمی از ایدههای اقتصادی جوانان حمایت میکرد و در همین راستا هم انجمن صادرکنندگان جوان را دایر کرد. با جوانهایی که ایده اقتصادی داشتند همراه میشد و برای به ثمرنشاندن طرح و برنامههایشان پیگیر بود و حمایتشان میکرد. او نهتنها در حوزه صادرات و تجارت فرش، بلکه در عرصههای دیگر هم حامی تولیدکنندگان بود. شاید یکی از دلایلی که فرزندان حاجاحمد، امروز تولیدکننده بزرگ وسایل توانبخشی و ویلچر هستند، همین دیدگاه و اهمیتدادن به تولید در کشور باشد. حاجاحمد علاقه بسیاری داشت تا چرخ صنعت و تولید بچرخد و توسعه پیدا کند. به همینخاطر ایدههای مولد برایش ویژه و خاص بود. به اعتقاد جوانانی که با او سر و کار داشتند، از کارهای اقتصادی مثل پول در بانکگذاشتن و سودگرفتن بدش میآمد و کار مولد را اساس تولید و چرخیدن چرخ صنعت میدانست. او بعد از صادرات فرش، کارخانهای برای ساخت تخت بیمارستان در دهه 70راهاندازی کرد. اهل جوانگرایی بود و عمل میکرد. با استخوانخردکردههای زیادی در صادرات فرش آشنا بود، ولی عملاً یک گروه با حضور جوانان در عرصه صادرات راهاندازی و فرصتی ایجاد کرد که آنها به میدان بیایند و حضور آنها پررنگ و قابل بحث باشد. جالب است که کسانی برای ملاقات و عیادت زمان بیماری به او سر میزدند که اغلب جوان بودند. او اعتقاد داشت اگر صادرکنندهها نباشند، هرقدر تولید کنیم راه به جایی نمیبریم؛ تولید انجام میشود، ولی خروجی آن چیست؟ باید یکی بخرد و یکی بفروشد و صادر کند. حاجاحمد یک جمله فراموشنشدنی داشت: «شاید صادرکنندهای پیدا نکنید که خانه تولیدکننده را آباد کرده باشد که اینطور نیست، ولی قطعاً آن خانه را روی سرش خراب نکرده است.» وقتی تولیدکننده تولید کند و فروش نداشته باشد، عملاً سرمایهاش از بین رفته است. او میگفت: «اگر اقشار طبقه متوسط یا طبقات بالای جامعه نتوانند فرشهای دستبافشان را بعد از مدتی بفروشند تا فرش جدید بخرند، کار تولید میخوابد. بخش قابل توجهی از فرشهای فروختهشده آنها هم توسط صادرکنندگان صادر میشود. اگر امکان این تبادل و جایگزینی وجود نداشته باشد، رغبتی به خرید فرش نو باقی نمیماند و در این صورت، کار بافندگان هم از رونق میافتد و کساد میشود. هیچچیز جز صادرات به تولید کمک نمیکند. اگر بازار صادرات رونق داشته باشد، تولید هم رونق پیدا میکند.»