مقام شب
علی اصغر سهرابی؛ پژوهشگر
1-فرهنگ غنی و سرشار از حکمت ایرانی، به ما میگوید در شبیلدا، به قاعده اینکه طولانیترین شب سال است، باید «مقام شب» را گرامی بداریم اما مگر حقیقت شب چیست که باید آن را گرامی بداریم؟ بهراستی در حیات و اوقاتمان، چگونه به شب نظر میکنیم؟ آیا شب، صرفاً برای آسودن از خستگی روز است؟
2-حقیقت شب، عدم نور و فقدان خورشید نیست بلکه طینت و خلقتی متفاوت از روز دارد و ظرفی مجزا و ظرفیتی متمایز در حیات انسان است و نباید پنداشت که شب، طفیلی روز است. «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ الَّیلَ وَ النَّهَارَ- انبیاء 33» و جالب آنکه در قرآن، همواره مقدم بر روز ذکر شده است. تعبیر «اللیل و النهار» هیچ جا در قرآن، برعکس این ترکیب، نازل نشده است.
3-مقام شب، مقام جمع است. مقام اجتماع و پیوستن. «وَاللَّیلِ وَمَا وَسَقَ - انشقاق 17» «وسق» را اهل لغت بهمعنای جمع کردن اشیای متفرق گفتهاند. یعنی قسم به شب و آنچه در خود جمع میکند و از تفرقه میرهاند. شب، مقام تفرد نیست، فرصت رهاشدن از دیگران و خزیدن در کنج تنهایی و خلوتکردن با خود نیست.
4-مقام شب، مقام توحد و جمعیت است و این با رجوع به حقیقت و اتصال به اصل حاصل میشود. هم اصل و ریشه حقیقی که خداست و هم اصل ماهوی که خانواده است. آرامش و سکن و سکینه هم در پرتو همین پیوستن به اصل و در مقام جمع حاصل میشود و الا تنهایی شب، امتداد خیال امور روز و زاینده اوهام برآمده از وقایع روزمره خواهد بود.
خداوند شب را مقام آرامش قرار داد: «وَجَعَلَ اللَّیلَ سَکنًا- انعام 96» و در حقیقت آن، آرامشی قرار داد تا همگان را در ظرف وجود خود در آرامش فرو برد: «وَاللَّیلِ إِذَا سَجَی-ضحی 1» قسم به شب آن گاه که همه را آرام میکند. و این معنا جز با رجوع به اصل، حاصل نمیشود.
5-شبیلدا، در ذهن ما ایرانیان، مقارن با مهمانی و محافل انس خانوادگی و دوستانه است. یلدا برای ما، فرصتی است برای جمعشدن و پیوستن و انسگرفتن و آرامشیافتن؛ فرصتی برای تحکیم روابط با احباب و اقران. زمانی برای سفر جمعی به دنیای عرفانی حافظ، مسیری برای همنفسشدن در هوای خاطرات مشترک؛ و ظرفی برای انتقال ارزشهای خانوادگی از بزرگترها به کوچکترها. یلدا برای ما ایرانیان، الهامبخش همبستگی و پیوستگی است و همه اینها در ظرف شب و در ظرفیت حقیقت شب است که در دسترس و قابل تحقق میشود. گویا شبیلدا، ما را به حقیقت شب رهنمون میکند و ما را بهگونهای دیگر از زندگی که در آن، شب، بخش مهمی از حیات انسان است، توجه میدهد.
6-انار بهعنوان یکی از نمادهای شبیلدا، خود تأویلی بر حقایقی است که مقام شب، حامل آن است و در شبیلدا، بروز و ظهور دارد. وه که چه انتخاب حکیمانهای است انتخاب این نماد برای این شب.
دانههای انار، که در پوشش پوست میوه، به توحد و یگانگی میرسند، نماد همان کثراتی هستند در ظرف شب که به وحدت میرسند و یکی میشوند. و چه زیباست رسم «دون کردن انار»؛ آنگاه که مادر خانواده، دانههای چند انار را درهممیآمیزد و دوباره در ظروفی تقسیم میکند و به فرزندان خود میدهد تا بگوید ما، «فرد»های جدا و مجزا از هم نیستیم و از وجود همدیگر، سهم داریم و پارههایی از روح هرکدام ما، آمیخته با روح دیگر اعضای خانوادهمان است.
7-آری! میبایست مقام شب را گرامی بداریم و قدر بدانیم و در فرصت شب طولانی یلدا، به حقیقت شب متصل شویم و ظرفیت آن را در حیات خود، احیا کنیم تا در سیر خود به سمت حقیقت حقایق هستی، سریعتر پیش برویم و برسیم. «وَلَهُ مَا سَکنَ فِی اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَالسَّمِیعُالْعَلِیمُ-انعام 13».