• جمعه 30 آذر 1403
  • الْجُمْعَة 18 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 20
سه شنبه 28 آذر 1402
کد مطلب : 212738
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/58gBq
+
-

قصه ریسه‌های انگور و انجیر در طرشت

قصه ریسه‌های انگور و انجیر در طرشت

طرشت با اینکه به نسبت روستاهای غرب تهران به شهر و مرکز شهر نزدیک‌تر بود، اما مردمان این محله باهویت نیز همچون دیگر روستاها ملاک اصلی خوراکی‌های یلدا را هنر زن خانه قرار می‌دادند و هرآنچه او با دستانش آماده می‌کرد، نوش جان می‌کردند. رضا طرشتی، خاطرات آن روزها را اینگونه روایت می‌کند: «در اواخر فصل گرما انباری‌ها و مطبخ‌های طرشت دیدنی بود. وقتی وارد این مکان‌ها می‌شدید قبل از هر چیز انگورهای آویزان از دیوار و انجیرهای به دیوار میخ‌شده نظرتان را جلب می‌کرد. روی پشت‌بام‌ها هم چندین سینی کنار هم چیده شده بود که هرکدام محتوای دل‌انگیزی داشت. سینی‌ها پر بود از توت‌هایی که در حال خشک‌شدن بودند و داخل تعدادی دیگر هم لواشک آلوچه و زردآلو زیر نور خورشید برای شب یلدا آماده می‌شدند. انگورهای خشک‌شده هم به نخودچی‌های بوداده‌ای که از روستای ونک آورده شده بود، اضافه می‌شدند و انجیرهای خشک هم در ظرف‌های مسی جا می‌گرفتند. انار دانه‌شده با گل‍پر هم پای ثابت سفره یلدا بود.» بزرگ‌ترها معتقد بودند سفره باید ترکیبی از گرمی و سردی داشته باشد. می‌گفتند با خوردنی‌های سفره شب یلدا، طبیعت گرم را می‌توانند سرد و طبیعت سرد خود را گرم کنند، مثلا اگر از گرمی مزاج رنج می‌برند، هندوانه و انار می‌خورند و اگر طبع سردی داشتند، سراغ گردو و توت می‌رفتند. خوراکی‌های سفره طرشتی‌ها خودش دوای درد و مرض بود.
تخمه‌های یلدای طرشتی‌ها بسیار خوش‌طعم و متنوع بود. برای شب‌نشینی‌ها و بیداری و گپ‌و‌گفت شبانه بهترین گزینه تخمه‌شکستن و قصه و شعر خواندن بود. در تابستان تخمه هندوانه و خربزه، اگر سالم و باکیفیت بود، اصلا دور ریخته نمی‌شد. خشکش می‌کردند و کمی تفت می‌دادند و با خوش‌نمک‌کردن برای یلدا نگه می‌داشتند. تخم کدو را هم در پاییز آماده می‌کردند.
نکته جالب اینکه در گذشته با استفاده بهینه از همه‌چیز نه‌تنها خوراکی‌های خوش‌طعم و سالم مهیا می‌کردند، بلکه زباله‌ای هم تولید نمی‌شد. از همه بخش‌های مختلف سبزی و میوه بهره می‌بردند. توجه به طبع ‌سرد و گرم آن روزها برای بسیاری از تهرانی‌ها مهم بود. سفره‌های یلدا را هم بر همین اساس می‌چیدند.
 جعفر شهری، راوی فرهنگ تهران قدیم، می‌نویسد: «شب اول چله‌بزرگه یا شب یلدا که‌طولانی‌ترین شب سال بود، هر دسته از خویش و اقارب و همسایه‌ها شب‌نشینی گرفته در آن بساط سور و سات از آجیل و شیرینی و میوه، مخصوصا هندوانه و انار و خربزه، فراهم کرده، دور هم جمع شده به خوشگذرانی و شب‌زنده‌داری و گرفتن فال حافظ می‌پرداختند و در این شب بود که می‌گفتند با خوردنی‌های سفره شب یلدا، مثل خوراکی‌های پای سفره هفت‌سین طبیعت گرم را می‌توانند سرد و طبیعت سرد خود را گرم بکنند. به این صورت تا سحر گفت و شنید و بگو و بخند می‌کردند.»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید