دانشآموزان ایران میزبان شهدای گمنام
حسین کاظمزاده؛ پژوهشگر
اینبار میزبان شهدا کسانی هستند که اصلا دفاعمقدس را ندیدهاند و این چقدر دلگرمکننده است. چقدر از شکاف بیننسلی گفتند و این نسل را جدای از آرمانها و ارزشها، معرفی کردند و حالا صاحب جلسه استقبال از شهدای گمنام این دختران و پسران مدارس ما در سراسر کشور هستند.
هوشمندیای که توسط مسئولان مربوطه از آموزش و پرورش تا سپاه و بسیج و ارتش و... رقم خورده تا قدرت شهدا در نسبت با دانشآموزان خود را نشان دهد. بچههای مدرسه، صاحب مجلس هستند و از چند روز قبل درگیر آمادگی برای برگزاری مراسم.
دختران مدرسه امام محمدباقر قم با همان سلیقه دخترانه، رنگینک(خرما و آرد) درست میکنند. نخود و لوبیا را خانوادهها به مقدار کم در خانه پختهاند و در مدرسه قطرهقطره جمع شد و یک آش حسابی درست شد. چایی و اسفند و شربت و... هم با هزینه خود خانوادهها.
پسران دبیرستان فرزانگان شیراز از شب قبل در مدرسه، جمع شدهاند و مدرسه را تزیین میکنند تا مناسب مهمانان گرامی فردایشان باشد. گروه سرودشان شب تا صبح بیدار ماند و 10بار سرود مراسم را خواند تا آبروداری کند.
دختران دبیرستانی در تنکابن با پول خودشان، صدها گل خریدند و مسیر منتهی به مدرسه را به صورت یک تونل گل درست کردند و تابوت شهدا را حسابی گلباران کردند.
بچههای مدرسه علیبن ابیطالب تبریز، مدافع حرم تنکابن، فرهیختگان همدان، فراز علم کرمان، یزد و... یک فهرست چندهزارتایی از مدارس شهرستانهای سراسر کشور هم داستانی مشابه هم داشتند. باید یک خداقوت حسابی گفت به تمام مسئولان و دانشآموزان سراسر کشور برای این همایش ملی با مشارکت میلیونی مردم.
«شهد» دختر کلاس هفتم است، مادرش سوری و پدرش ایرانی و از شهدای مدافع حرم است، اعضای گروه داعش جنایتکار، پیکر مطهر پدرش را پس از اینکه او را به شهادت رساندند، جلوی در منزلشان در سوریه انداخته بودند و «شهد» همان روز در منزل را باز کرده با بدن بیجان پدرش مواجه شده بود. او و مادرش چند سالی است که در ایران هستند و امروز که بناست، شهیدی گمنام را به مدرسه بیاورند، از همه بیشتر اشک میریزد و بیقرار است، هنوز خاطره آن صحنه دلخراش از ذهنش پاک نشده است. خیلی از بچهها، تحتتأثیر «شهد»، با شهدا ارتباط برقرار کردند.
فاطمه یکی از بچههای مدرسه شهدای هستهای تعریف میکرد که دختری در مدرسه ما بود که در ایام اغتشاشات سال قبل خیلی شیطنت میکرد، توهین میکرد و وقتی هم شنید که بناست 2شهید گمنام را به مدرسه بیاورند، دائم مسخرهمان میکرد اما همین که تابوت شهید وارد مدرسه شد، بیاختیار گریه کرد و از زیر تابوت شهید کنار نمیآمد و حال متحولی داشت. این همان مغناطیس پرقدرت شهید است. واقعش هم همین است که خون شهید، غفلتها و فتنهها را از بین میبرد و این چنین انسان بیدار میشود و سیاست و معنویت با هم گره میخورند. با حضور شهید بهخصوص شهدای گمنام که علاوه بر شهادت، مزین به صفت گمنامی هم هستند، قیام و بیداری برای عموم مردم سادهتر میشود و این حادثه عظیمترین اتفاق روی زمین است برای قدرت گرفتن جبهه حق و نابودی جبهه باطل.
همه طرحهای پیچیده دشمن، در ظرف غفلت انسان است که جواب میدهد و عملیاتی میشود و شهید با حضورش همه این نقشهها را خنثی میکند و اینچنین شهدا، منشا و نماد قدرت در ایران میشوند؛ قدرتی از جنس جمهوری اسلامی. ایمان که بروز میکند آن هم در مقیاس یک ملت، قدرتی بینظیر شکل میگیرد و شیاطین را به حاشیه میبرد.
حالا در آستانه سالروز شهادت حضرت زهرا(س)، مادر امت اسلام، شهدا مادری کردهاند و سراغ ما آمدهاند. مادری که به تعبیر رهبر انقلاب، یک رهبر به تمام معناست که همه بشریت را هدایت میکند. دست همه را هم میگیرد و جدا نمیکند.
دختران و پسران ایرانی، که هدف بیرحمانهترین حملات دشمنان در اغتشاشات سال قبل بودند و دشمن امید داشت که بتواند هویت و مرام آنها را عوض کند، حالا به صحنه آمدهاند و خودی نشان میدهند و هویت ایرانیاسلامی خود را به عالم نشان میدهند.