• یکشنبه 22 تیر 1404
  • الأحَد 17 محرم 1447
  • 2025 Jul 13
پنج شنبه 7 تیر 1397
کد مطلب : 21245
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/jAGz
+
-

اولین باری که با لذت قدم زدن آشنا شدیم

وقتی خیابان‌ها سنگ‌فرش می‌شوند

وقتی خیابان‌ها سنگ‌فرش می‌شوند

 شهرزاد آزرم:

«پیاده‌روی» از علاقه‌مندی‌های من است، حتی در میان انبوهی از دود. تازگی‌ها بعضی خیابان‌ها را مانند 30تیر سنگ‌فرش هم کردند و این خود دلیل خوبی شده برای پیاده رفتن. اصلا انگار تمام سنگفرش‌ها فقط آمدند که راه هموار و جذاب شود. هربار که روی سنگفرشی قدم می‌زنم خدا را شکر می‌کنم که بعد از عهد ناصری به دنیا آمده‌ام؛ چون تا قبل از این دوره گرچه مردم همیشه پیاده تردد می‌کردند اما احتمالا پیاده رفتن اصلا مورد پسندشان نبوده. آن هم با کوچه‌ها و خیابان‌هایی که در خواب‌شان هم گمان نمی‌کردند چیزی به نام سنگفرش داشته باشند. کوچه‌ها و خیابان‌هایی که تابستان‌ها از شدت گردوغبار، تردد در آنها سخت می‌شد و البته آب‌های جاری هم روی این خاک‌ها و چاله‌ها می‌ماندند و گنداب می‌شدند و وبا شایع. زمستان هم از فرط گل و لای، راه رفتن در آنها با عذاب همراه بود و تا سر مردم شتک‌های گل می‌نشست.

اما در دوره ناصری دو عامل باعث شد خیابان‌ها کم‌کم سنگ‌فرش شوند. اول همان سفر ناصرالدین‌شاه به ممالک مترقی و دیدن خیابان‌های سنگ‌فرش اروپا بود. البته حضور اروپایی‌ها در تهران و توسعه سفارتخانه‌های‌شان باعث شده‌بود تا دربار جلوی غریبه‌ها آبروداری کند و فکری برای تمیزی شهر. نکته دوم هم این بود که تا قبل از این دوره تهران کوچک بود. مردم پیاده این‌طرف و آن‌طرف می‎‌رفتند و نهایت با گاری و الاغ. اما بعد که تهران رشد کرد، برای تردد نیاز به وسیله نقلیه پیدا کردند و در این میان استفاده از کالسکه بیشتر شد. کوچه‌های منتهی به ارگ شاهی نخستین مکان‌هایی بودند که در سال 1267هجری قمری در تهران به‌خودشان سنگفرش دیدند. بعد هم به مرور بقیه خیابان‌ها با هزینه مالکان سنگفرش شد. حکومت، هم مردم را وادار به کف‌سازی خیابان‌ها کرد و هم مامورانی را برای بیرون بردن زباله و خاکروبه از شهر گماشت و باز مردم را مجبور کرد با هزینه خودشان خاکروبه‌ها را به خارج از شهر بفرستند؛ چیزی مثل همین عوارض امروز.

روزنامه وقایع اتفاقیه در همین سال درباره مفروش شدن خیابان‌ها با سنگ می‌نویسد که قرار است کوچه‌های ارگ شاهی برای سهولت تردد کالسکه سنگفرش شوند. به این ترتیب که وسط خیابان کمی گودتر شود و ویژه عبور کالسکه و دو سمت خیابان کمی بالاتر و فضایی مانند سکو ایجاد شود برای عبور راحت پیادگان. خلاصه اینکه به برکت تفکر همیشگی «جلوی غریبه‌ها آبروداری کنیم» و حضور کالسکه‌ها، برای نخستین بار راهی برای سهولت عابر پیاده تعبیه شد.

حتما مردم در همان سال وقتی داشتند روی سکوهای دو طرف کوچه ارگ شاهی راه می‌رفتند با لذت قدم زدن آشنا شدند. بعد از کوچه‌ها نوبت به معدود خیابان‌های تهران هم رسید و طبق آنچه در خاطرات و سفرنامه‌ها برآمده، وضعیت‌شان از این قرار بوده:

خیابان علاءالدوله یا خیابان باغ ایلخانی: نه‌تنها سنگفرش که در دو سمتش جوی آبی هم جاری بوده و درختان خوبی اطراف آن کاشته بودند. لبه‌های جوی هم با سنگ درست شده بود و تازه شب‌ها در خیابان چراغ و فانوس هم روشن می‌کردند.

خیابان الماسیه(باب همایون امروزی): هم سنگفرش بوده و هم شب‌ها فانوس‌های روشن داشته است.

خیابان‌های دولت و لاله‌زار: سنگفرش خوب، جوی آب در دو طرف و درختان فراوان. هر دو خیابان‌های درازی بودند که به توپخانه منتهی می‌شدند. به‌نظرم اگر تا سال 1299که این دو خیابان آباد شدند، هنوز لذت پیاده‌روی عمومی نشده بود اما با آباد شدن این دو حتما مفهوم «قدم زدن» برای عموم مردم شکل گرفت.

پیاده‌روهای خیابان ناصریه(ناصرخسرو کنونی) و لاله‌زار: این خیابان‌ها مجاور ارگ شاهی بودند و برای کم شدن گردوغبار پیاده‌روهای‌شان را با قلوه‌سنگ مفروش کردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید