
جای مادر خالی نیست
بانوانی که مادرانه، مهربانی را به کودکان شیرخوار بهزیستی هدیه میکنند

سحر جعفریان-روزنامهنگار
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که در انجام فعالیت یا خدمتی، داوطلب شوید؛ داوطلب و پیشقدم برای به سرانجام رساندن فعلیتی، آگاهانه، خودخواسته و بدون توقع جبران که از قضا مزد، سود و عواید مالی نیز در بر نخواهد داشت. حتما و حداقل برای یک یا چند باری، داوطلب شدهاید؛ داوطلبانههایی که وجه اشتراکشان در اثرگذاری مطلوب و معنوی درونی و بیرونی بوده و ریشههای تنومندی در ماهیتشان دوانده است. آثاری با پیوستار و گستره وسیع که داوطلبان را با همه سختی و رنج، میکشاند آنجا که «دوست» میخواهد. مجموعه ادارات و مراکز بهزیستی استانها ذیل سازمان بهزیستی کشور یکی از عرصههای فعالیت و کنشگری داوطلبان است؛ عرصهای در تقابل و رفع آسیبهای اجتماعی و محدودیتهای ناشی از اقسام معلولیتهای جسمی و ذهنی افراد مددجو که در این نوشتار به بررسی جزئیات آن ضمن گفتوگو با مسئولان و تنی چند از داوطلبان پرداختهایم.
از مادریار تا مددکار
عمده فعالیت جمعیت داوطلبان سازمان بهزیستی در مراکز نگهداری از کودکان، شیرخوارگاهها و واحدهای توانبخشی، متمرکز شده است. نورالدین فائقی، معاون مشارکتهای مردمی و موسسات خیریه بهزیستی در این ارتباط توضیح میدهد: «بخشی از نیروهای داوطلب سازمان بهزیستی، مادریارها هستند که در قالبهای جهادی و سازمانی مانند طرح «محب» به نگهداری از نوزادان بیسرپرست یا بدسرپرست مراکز بهزیستی خدماتی از در آغوش گرفتن، شیر دادن، تعویض پوشک و بازی تا سایر رسیدگیهای ضروری و روزانه میپردازند. بهطور میانگین برای هر ۵ نوزاد یک پرستار و مادریار وجود دارد که این آمار با توجه به استقبال روزافزون بانوان داوطلب به هر ۳نوزاد تغییر یافته است.» مادریاران داوطلب با وجود وظایف و مشکلات فردی و خانوادگی خود که هر شهروندی به نوعی با آنها درگیر است، روزانه چند ساعت در مراکز نگهداری از نوزاد و کودک خدمترسانی میکنند. نورالدینفائقی همچنین میافزاید: «اغلب بانوان داوطلب در ابتدا بنا بر دلایلی مانند ادای نذر یا علاقهمندی به نوزاد و کودک بهصورت موقت و مقطعی وارد مجموعههای ما میشوند؛ ورودی که در ادامه با استمرار و تلاش فراوان پیش میرود.»
داوطلبان مداخلهگر در بحرانهای اجتماعی
فرزانه محقق، روانشناس و یکی از اعضای داوطلب گروههای مداخله (مدیریت بحرانهای اجتماعی خودکشی، اعتیاد، قربانیان آزار) است که درباره فعالیتهای داوطلبانه این چنین میگوید: «داوطلب، نیرویی است که خودجوش تمایل به خدمت و کنش دارد. این نیرو باید ضمن تجمیع با سایر نیروهای مشابه و همهدف، آموزشهای اولیه و ضروری را دریافت کند. به بیانی سادهتر، آموزش بهمنظور ارتقای علمی و عملی و تجمیع نیز بهمنظور جلوگیری از موازیکاری و افزایش قدرت بهرهوری، به اندازه میل و تمایل داوطلب به امدادرسانی و مهرورزی اهمیت و ضرورت دارد.» محقق ادامه میدهد: «داوطلبان گروههای مداخله اغلب از جامعه مددکاران، پزشکان و متخصصانی هستند که میتوانستند با وقت و هزینهای که در امور داوطلبانه صرف میکنند، منبع درآمدهای خود را بهنحوی افزایش دهند، اما آنها وابسته و دلبسته معنویات حاصل از خدمت شدند.»
مادر غیرزیستی ، مهربانتر از مادر زیستی
منصوره زینالعابدین، یکی از نیروهای داوطلب مادریار است که از یک سال پیش بهواسطه برخی فعالیتهای پایگاه بسیج و خانواده شهید هممحلهای با گروه ۳۰نفره «جهاد» آشنا شده است. او ۲فرزند زیستی 21 و23ساله دارد و با این حال پذیرای «امیرعباس» ۴ساله نیز بهعنوان فرزند غیرزیستی شده است: «راستش فکرش را هم نمیکردم که بدون کاغذبازیهای اضافه و دست و پاگیر اداری برای انجام امور جهادی، بتوانم وارد سازمان بهزیستی و شیرخوارگاههای آن شوم؛ البته یکسری جلسات آموزشی برایمان برگزار کردند و بررسیهایی هم انجام دادند، اما خدا را شکر که قانون در این ارتباط کمی منعطف و آسانتر از قبل شده تا امثال بنده بتوانیم آنطور که موردنیاز جامعه است، خدماتمان را نذر کنیم.» زینالعابدین میافزاید: «اوایل، هفتهای چند ساعت میرفتم شیرخوارگاه شبیر برای مراقبت از نوزادان. بعد کمکم شد هفتهای چند روز و در نهایت هم به تصمیم برای فرزندپذیری منتهی شد. در همه این مراحل همسر و فرزندانم مشوقم بودند و حتی از حضور همیشگی امیرعباس هم استقبال کردند. امیرعباس مبتلا به بیماری فلج مغزی است.»