ناگفتههای دوران کرونا
گفت و گویی خواندنی و پرنکته با کیانوش جهانپور، سخنگوی اسبق وزارت بهداشت
مریم سرخوش-روزنامهنگار
تقریبا 2سالی میشود که مردم از عجیبترین بیماری ویروسی نوپدید جهان فاصله گرفتهاند. صحبت از کروناست که هیچ تفاوتی بین کشورهای دنیا قائل نشد و سوار بر پاندمی جهانی جان بیش از 7میلیون نفر را گرفت. ایران هم از اواخر سال98 ورود رسمی این ویروس به کشور را تأیید کرد و آبستن اتفاقات و حواشی عجیبی شد؛ حواشیای که عمدتا از نگاه کیانوش جهانپور، سخنگوی اسبق وزارت بهداشت دور نماند و به جرأت میتوان گفت که پاسخگوی تکتک انتقادات و ابهاماتی بود که در فضای مجازی مطرح میشد؛ البته که بهگفته خودش، آن زمان صبحها از خواب بیدار میشدند که براساس استراتژی رسانهای پاسخگوی افکار عمومی باشند. کرونا تقریبا فراموش شده، اما آسیبهای آن به قوت خود باقی است؛ برخی در محافل عمومی از عوارض واکسنهایی میگویند که باعث بیمارتر شدنشان شده یا خودشان را موش آزمایشگاهی برای آزمون و خطا درمانهای دارویی کرونا میدانند. از سوی دیگر همین حالا هم میتوان انتظار داشت که یک بیماری نوپدید دیگر جهان را در معرض پاندمی جدیدی قرار دهد؛ به همین دلیل یکی از شناختهشدهترین چهرههای فعال در آن دوران پاسخگوی سؤالات همشهری شده است. سخنگوی اسبق وزارت بهداشت درباره این موارد توضیحات جالبی دارد.
بیشترین ایرادی که به مجموعه وزارت بهداشت که شما سخنگوی آن بودید، میگرفتند، چه بود؟
موضوع ناکافی بودن و عدمتوزیع برابر خدمات درمانی از منابع انسانی تا تجهیزات، به همراه کمبودهای مقطعی دارو و تجهیزات پزشکی باعث میشد که بیشترین گلایهها را داشته باشیم. مجموعه این مشکلات در دوران کرونا بیشتر شد که البته حق مردم است نسبت به کمبودها اعتراض کنند و بهترین خدمات را بگیرند.
فکر میکنید این مشکلات ناشی از ضعف مدیریتی آن دوره بود یا با هر مسئولی باز هم چنین شرایطی رخ میداد؟
برخی از دشواریهای آن دوره خاص بود. ما با یک بیماری نوپدید مواجه بودیم که تمام دنیا را درگیر کرده بود. اگر بخواهیم خودمان را ارزیابی کنیم، قاعدتا نواقص و کاستیهایی وجود داشت، اما زمانی که خودمان را با سایر کشورهای همطراز یا در شرایط بهتر (از لحاظ سیاسی، بینالملل و اقتصادی) مقایسه میکنیم، تلاشی که در بدنه و رأس نظام سلامت انجام میشد، قابل تقدیر است.
اگر بخواهید به آن تلاشها نمره بدهید، چند خواهد بود؟
بهطور کلی آدم سختگیری هستم و بهخودم نمره 14 و 15 میدهم، اما درباره مجموعهای که آن زمان تمام تلاشش را برای نجات جان مردم میکرد، با لحاظ همان سختگیریها نمره17 میدهم.
شما پزشک عمومی هستید و چرا به جای فعالیت در حوزه خودتان، در بخش رسانه فعالتر بودید؟
تا زمانی که وارد ستاد وزارت بهداشت شوم، شغل اصلی من طبابت بود، اما پس از آن مقدور نبود؛ همین حالا هم درگیر طبابت هستم، اما نه بهعنوان شغل اول.
همین دلیل هم باعث شد که در دورههای تخصصی شرکت نکنید؟
علاوه بر سختی دوره دستیاری، یکی از دلایل اصلی من مشکلات اقتصادی بود که در این دوره به افراد وارد میشود. واقعا با حقوق دوره دستیاری امکان زندگی مستقل وجود ندارد. آن زمان در آزمون دستیاری شرکت نکردم و پس از آن هم علایق و گرایشهایی که داشتم با اکثر رشتههای تخصصی قرابت نداشت. به نوعی تمایل به فعالیت در حوزه علوم انسانی پزشکی در من شکل گرفته بود و فکر میکردم که بحث رسانه در حوزه پزشکی مغفول مانده و حضور پزشکان میتواند بسیار کمککننده باشد.
این علاقهمندی باعث شد به یکی از چهرههای پرحاشیه وزارت بهداشت در شبکههای اجتماعی بهویژه در دوره پاندمی کرونا بدل شوید؟
من هیچ زمانی یک فعال رسانهای حرفهای نبودم، اما زمانی که از دانشگاه علومپزشکی وارد سازمان غذا و دارو و پس از آن وارد وزارت بهداشت شدم، سابقه فعالیت رسانهای که پیش از آن داشتم باعث شد که به سمت روابطعمومی منصوب شوم و همین هم باعث شد که فعالیتم در حوزه رسانه دوچندان شود.
پستهای شما در توییتر، جنجالهای زیادی بر پا کرد و اینطور شنیده شد که شما بایکوت شدهاید. این موضوع را تأیید میکنید؟
هیچ زمانی انتقاد شدید از کسی نکردم و شروعکننده پروسه انتقادی هم نبودم. بهدلیل جایگاه سخنگوی وزارت بهداشت، بیشترین موضع من پاسخگویی بود. اگر انتقادی هم مطرح شد، واکنش به اظهارنظری بود که میتوانسته نادرست باشد. به یاد ندارم که کسی مرا بایکوت کرده باشد و اگر هم توصیهای برای بایکوت کردن من بوده، آنقدر حرفگوشکن نیستم که زیر بار چنین چیزی بروم.
با وجود این استراتژی اطلاعرسانی، اما در پاندمی کرونا شبهاتی مطرح شد و همین حالا هم گاهی مردم با ناراحتی درباره آن صحبت میکنند. به نوعی آزمون و خطا درباره بیماران وجود داشت و حتی منجر به از دست رفتن جان آنها هم میشد؟
دوران کرونا برای درمان، پیشگیری، واکسیناسیون و حتی اقدامات بعد از درمان و بازتوانی افراد، در تمام دنیا و عالیترین نظامهای سلامت آزمون و خطا بود. زمانی که با یک بیماری نوپدید مواجه هستیم، حریف و دشمن در تاریکی است؛ چون اطلاعاتی درباره آن وجود ندارد. تمام اطلاعات، محصول انباشت تجربههایی است که در میدان مقابله حاصل میشود. میتوان گفت که همچنان همین مسئله برقرار است. همین حالا به سادهترین سؤال، یعنی منشأ اولیه ویروس و اینکه چه اتفاقی رخ داد که در کل دنیا گسترده شد، پاسخ مستند و مبتنی بر شواهد دقیق علمی داده نشده است. درباره منشأ این ویروس، چندین فرض وجود دارد که هر کدام از آنها لزوما قابل اثبات یا رد با شواهد موجود نیست، اما به جرأت میگویم که تمامی محافل علمی دنیا از سوی معاونتهای بهداشت، درمان و پژوهشی وزارت بهداشت رصد میشد و دقیقترین جمعبندیها در کمیته علمی صورت میگرفت.
پس چه دلیلی وجود داشت که برخی داروهای تأییدشده تامین نمیشد و مردم به نوعی درگیر تامین داروها در خارج از فضای بیمارستانها بودند؟
همان زمان هم داروهایی که استفاده میکردیم مورد هجمه قرار میگرفت، اما آن داروها همانهایی بودند که در کمتر از 2ماه که در کمپانی اورجینال و اصلی تولید شده بودند، در کشور خودمان تولید کردیم و در پروتکلهای درمانی قرار دادیم. کدامیک از این داروها تا همین امروز از پروتکلهای درمانی خارج شدهاند. همان زمان ما برای درمان سرپایی با رمدسیویر هم بهشدت مورد انتقاد قرار گرفتیم، اما بعدتر در مطالعاتی که در شرق و غرب عالم صورت گرفت، نشان داد که این اقدامات از بیش از 80درصد مرگها جلوگیری کرده است. ایران نخستین کشوری بود که این خلاقیت و ابتکار را برای جلوگیری از سقوط بخش درمانی و بیمارستانها در ماههای پایانی سال 99آغاز کرد و شاید آن زمان کسی فکر نمیکرد که ماهها بعد در ایالاتمتحده، هند و برخی کشورهای دیگر این روش ابداعی ایران مورد توجه قرار بگیرد که منجر به پیشگیری از مرگ بیش از 80درصد موارد مبتلا به کووید-19 شود.
درباره واکسنها هم انتقادات زیادی مطرح است؛ از تأخیر در تامین واکسنهای خارجی گرفته تا از دست رفتن زمان بهدلیل تمرکز بر واکسنهای داخلی؟
طی این سالها از همکاران در سازمان جهانی بهداشت و محافل علمی معتبر دنیا بارها شنیدهایم که ایران را یکی از معدود کشورهایی میدانند که به 6کمپانی مستقل برای تولید 6واکسن یک بیماری نوپدید دست پیدا کرد؛ آن هم همزمان با دنیا و جلوتر از بسیاری از کشورها ازجمله ژاپن، کرهجنوبی و فرانسه. فرانسه یکی از بزرگترین واکسنسازهای دنیا بود و واکسن آنها ماهها بعد از واکسن ایران به بازار آمد. ما در واکسنسازی یک راه 20ساله را یکساله رفتیم و این نشاندهنده ظرفیتهای ما در حوزه انسانی و زیرساختهاست؛ هر چند که نکته تأسفبار این است که با این صنعت مهربانانه برخورد نشد. این نگرانی وجود دارد که اگر یکبار دیگر در مواجهه با یک بیماری نوپدید قرار بگیریم، چه میزان از این انگیزهها باقی مانده باشد.
چرا دولت دوازدهم در خرید واکسن خارجی مشکل داشت؟
کشورهایی که پیشگام در تولید واکسن بودند هم در تامین این محصول برای مردم خودشان مشکل داشتند. هر کشور تولیدکننده واکسن هم تا ماهها قرار بود واکسیناسیون را برای مردم خودش انجام دهد. همان زمان ما به برخی از این انتقادها پاسخ دادیم و برخی هم قابل اعتنا نبود، اما همین حالا همهچیز مشخص شده و نشان میدهد که آن زمان این جریانات کاملا هدفمند بوده است. همان کسانی که یک زمانی هشتگ «واکسن چینی و روسی نمیزنیم» را در فضای مجازی وایرال میکردند، کمتر از 6ماه بعد مخالف این هشتگ را منتشر کردند که «چرا واکسن چینی نیامد» یا «چرا در کارآزمایی بالینی واکسنهای خارجی شرکت نکردیم».
یکی از موضوعات عجیب درباره واکسنها هم این است که حتی با گذشت 2سال از زمان تزریق، مردم برخی مشکلات سلامتی را مرتبط با تزریق واکسنهای کرونا میدانند.
این هم از جنس همان شایعات پاندمی کووید-19 است. هر روز که از خواب بیدار میشدیم با چند شایعه مواجه بودیم و ماموریت ویژه ما پاسخگویی به آنها یا توجیه افکار عمومی بود. زمانی که یک بیماری نوپدید است نادانستهها، بیش از دانستههاست. همین حالا هم نمیتوانیم ادعا کنیم که بعد از گذشت 4سال وزن دانستهها بیشتر شده باشد. با وجود اینکه برخی واکسنها ندرتا عوارض نادری داشتند، اما اینکه برخی بخواهند افزایش برخی بیماریها ازجمله بیماریهای غیرواگیر را به واکسنها نسبت دهند، کاملا غلط است و حتی میتواند مغرضانه هم باشد.
چطور میتوان این آسیب را در افکار عمومی کمتر کرد؟
اگر مشکلی در اینباره وجود دارد، به این دلیل است که ارتباط خوبی با مردم گرفته نمیشود. همین حالا مدتهای مدیدی است که درباره کووید چیزی بیان نمیشود؛ درحالیکه ضرورت دارد همچنان به مردم توضیحاتی ارائه شود. درباره بیماریهای فصلی و آنفلوآنزا باید به مردم اطلاعات داده شود. همین حالا مردم درباره شیوع بیماری در چین چقدر اطلاعات دارند؟
یعنی باید نگران اتفاقی مشابه کووید بود؟
یکی از 5 تهدید پیش روی بشر در قرن21، قطعا بیماریهای نوپدید است. این بحث پیش از کووید هم وجود داشت و با شیوع پاندمی، جهان آن را لمس کرد. امروز هم این تهدید رفع شده و هم وجود دارد. هر لحظه ممکن است یک بیماری نوپدید در جهان گسترش پیدا کند. تا امروز هم شواهد کافی برای رد یا تأیید اینکه این موارد سندروم و بیماری تنفسی که در چین بهویژه در کودکان و نوجوانان بهوجود آمده، نوپدید هست یا نیست را نداریم. در اینباره ضرورت دارد که ساختار مراقبتی، هشدارها و مراقبتهای مرزی فعال باشد.
اکنون این آمادگی و هوشیاری در نظام سلامت ما وجود دارد؟
در حال حاضر یک تنبلی رسانهای در حوزه اطلاعرسانی سلامت در کشور وجود دارد. ما در کووید دچار بیشفعالی بودیم و به ما انتقاد میشد، اما اکنون برخی پیامها یا با تأخیر منتقل میشوند یا اصلا منتقل نمیشوند. نتیجه این کندی، راه را برای انتشار اطلاعات غلط باز میکند و شایعات سریع منتشر میشوند. زمانی هم که با اطلاعات غلط مقابله نشود، رفتار سلامت مردم تغییر میکند و میتواند خطری برای حوزه سلامت باشد.
نکته
2دلیل باعث شد که در پزشکی ادامه تحصیل ندهم؛ حقوق کم دستیار پزشکی و سختیهای دوره رزیدنتی
ایران، نخستین کشوری بود که با خلاقیت و ابتکار درمان سرپایی رمدسیویر را برای جلوگیری از سقوط بخش درمانی و بیمارستانها آغاز کرد
بهدلیل سابقه رسانهای زمانی که وارد وزارت بهداشت شدم به من سمت روابطعمومی دادند
تا امروز شواهد کافی برای رد یا تأیید اینکه سندروم و بیماری تنفسی فعلی در چین نوپدید هست یا نیست، نداریم
در واکسنسازی راه 20ساله را یکساله رفتیم و این نشاندهنده ظرفیتهای ما در حوزه انسانی و زیرساختهاست