• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
سه شنبه 7 آذر 1402
کد مطلب : 210564
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/JZ2m9
+
-

«جوجه‌تیغی» نخستین ساخته مستانه مهاجر در ژانر کمدی است

متفاوت ولی کمدی

متفاوت ولی کمدی

سیمین هاشمی

کمدی‌سازی، مخصوصا کمدی گیشه‌پسند که الگوهای کمدی‌های پرفروش قبلی را بدون تغییر اساسی و صرفا با کمی دستکاری تقلید کند، باب میل هر فیلمسازی نیست، اما موفقیت در گیشه و فروش بالا تقریبا آرزوی هر کارگردانی است. پس حتی کارگردانانی که علاقه قلبی به کمدی‌سازی ندارند، وقتی می‌بینند تنها راه فتح گیشه پیوستن به لشکر کمدی‌سازان است، چاره‌ای جز گردن‌نهادن ندارند. اما جنس همه کمدی‌ها یکی نیست؛ حداقل همه کمدی‌سازان، چه آنها که کمدی‌های چرخه‌ای و تکراری می‌سازند و چه آنها که سعی می‌کنند الگوی روایت‌شان شبیه کمدی‌های متداول نباشد و از الگوهای قدیمی‌تر یا نمونه‌های کمترامتحان‌شده فرنگی استفاده می‌کنند، اینطور ادعا می‌کنند. می‌شود گفت هدف همه یکی است، اما شاید کمی مسیرشان متفاوت است. اگر هدف پول‌درآوردن را بگذاریم کنار، هدف از کمدی، خنداندن مخاطب و به‌اصطلاح راضی‌کردن مشتری است. کمدی‌سازی که به هر ترتیبی، با دم‌دستی‌ترین شوخی‌ها و لوده‌بازی‌ها چنین می‌کند و فیلمش می‌فروشد، مدعی است که فیلمی برای خانواده می‌سازد و کمدی‌اش حرف روز جامعه است و مردم می‌فهمندش و برای همین از آن استقبال می‌شود. کمدی‌سازی  هم که کمدی‌اش نمی‌فروشد و به‌اصطلاح یخش نمی‌گیرد و کارش مشتری ندارد، از تفاوت جنس کمدی‌اش با کمدی‌های روز و عادت تماشاگر به کمدی‌های سخیف و فرهیختگی فیلمش در فرم و محتوا می‌گوید. اثبات اینکه کدام کمدی روی پرده الگوی روایتی متفاوتی دارد یا کدام یکی با همان عناصر تکراری کار می‌کند کار چندان سختی نیست؛ ولی اینکه یک کمدی از جریان غالب این ژانر در سینمای ایران متفاوت باشد، به‌خودی‌ خود امتیازی محسوب نمی‌شود. یک فیلم می‌تواند متفاوت باشد، اما در عین حال بدساخت و ناتوان از برقراری ارتباط با تماشاگر. اینها را گفتیم تا برسیم به یکی از کمدی‌هایی که از 24آبان روی پرده آمده است. «جوجه تیغی» نخستین ساخته مستانه مهاجر که به‌عنوان تدوینگر سینما شناخته می‌شود، فیلمی در ژانر کمدی است با بازی حامد کمیلی، پانته‌آ پناهی‌ها، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، نازنیـن بیاتی، پژمان بازغی، هومن بـرق‌نورد، نگار فروزنده، محراب قاسم‌خانی و امید روحانی. جنس کمدی «جوجه تیغی» با «فسیل»، «هتل»، «شهر هرت»، «گیج‌گاه»، «آهنگ دونفره»، «عروس خیابان فرشته»، «هولیا» و یکی دو تا فیلم کمدی دیگری که امسال اکران شده فرق دارد. اما آیا «جوجه تیغی»، در عین تفاوت، موفق هم هست؟ جواب این سؤال را سعی کردیم از لابه‌لای نظرات مردم در وب‌سایت سینماتیکت پیدا کنیم. البته این نظرات را نباید با نقد حرفه‌ای ژورنالیستی اشتباه گرفت. پرداختن به آنها صرفا با هدف بررسی دلایل خوش‌آمد یا نارضایتی سینماروها از فیلم است. غلط‌های املایی و علائم نگارشی نظرات را اصلاح کرده‌ایم.




فقط منو بخندون
ژانر چه مزایا و دردسرهایی برای سینمای ایران دارد؟

«اکشن خوب چی اومده؟»، «کمدی بامزه جدید تازگی‌ها چی دیدی؟»؛ چنین سؤالاتی معمولا از سوی مخاطبانی مطرح می‌شود که خیلی خبرهای سینمایی را دنبال نمی‌کنند و به جای اشاره به فیلم یا فیلم‌‌هایی مشخص به‌گونه‌های موردعلاقه‌شان می‌پردازند و ارزشگذاری منتقدانه هم می‌کنند. آنها از ژانر حرف می‌زنند و به شکل غریزی با پرسش درباره «کمدی بامزه» در واقع اشاره به این موضوع می‌کنند که برخی از آثاری که جزو فیلم‌های کمدی دسته‌بندی می‌شوند بامزه و خنده‌دار نیستند؛ یعنی فاقد نخستین و مهم‌ترین ویژگی ژانری‌شان هستند. چنین تماشاگری شاید ترجیح بدهد جای پرسش‌های پیچیده و دشوار با پاسخ‌های صریح و روشن سروکار داشته باشد، شاید در زندگی‌اش یک نقد فیلم را هم تا انتها نخوانده باشد و احتمالا جزو آن دسته‌‌ای است که فیلم‌ها را براساس بازیگر و نه کارگردان انتخاب کنند و نتیجه اینکه همه ویژگی‌های مخاطب عام را داشته باشد ولی در مرحله برگزیدن اثر سینمایی برای تماشا هم سراغ ژانر می‌رود و هم کیفیت ژانری را مورد پرسش قرار می‌دهد. مخاطب وقتی به ژانر اشاره می‌کند در واقع دارد در مورد خواست‌ها و توقعاتی که قبلا و براساس فیلم‌هایی که در گذشته دیده، در وجودش شکل گرفته و به سلیقه‌اش جهت داده صحبت می‌کند؛ تماشاگری که براساس جنسیت، سن و تحصیلات و چندین و چند عامل دیگر می‌تواند به ژانری علاقه‌مند و از گونه‌ای دیگر متنفر باشد؛ همان‌قدر که بچه‌ها در سراسر دنیا دوست دارند انیمیشن ببینند، خانم‌های خانه‌دار اغلب گرایش‌شان به ژانر ملودرام است و پسرهای نوجوان هم به سینمای اکشن گرایش بیشتری نشان می‌دهند.وقتی تماشاگر یک فیلم جنگی را برای تماشا انتخاب می‌کند، انتظارها و توقع‌های مشخصی از آن دارد؛ انتظارهایی که حاصل تماشای فیلم‌های جنگی در گذشته است که خود می‌تواند طیفی متنوع و گسترده را شامل شود ولی معمولا از قواعد مشخص و معینی پیروی می‌کند. مخاطب در عین حال که می‌خواهد براساس انگاره‌ها و الگوهایی که به آن عادت کرده پاسخ مثبت بگیرد، انتظار ندارد که همه آنچه می‌بیند برایش قابل پیش‌بینی باشد. یکی از دلایل مهم موفقیت فیلم‌‌های مهم و شاخص (که الگوهای برجسته ژانری هم محسوب می‌شوند) این بوده که در زمان اکرانشان تفاوت‌هایی با نمونه‌های مشابه داشته‌اند و همین تفاوت‌ها آنها را جذاب‌تر و شاخص‌تر کرده است. وقتی وس‌کریون در اوایل دهه90فیلم «جیغ» را کارگردانی کرد سال‌ها بود که در هالیوود فیلم ترسناک با الگوی «تین‌ایجر در خطر» جواب نمی‌داد ولی هوشمندی فیلمساز در بازی با قواعد ژانر ترسناک باعث شد زیرگونه‌ای که از اواسط دهه70میلادی دیگر طرفدار چندانی نداشت، محبوبیت از دست رفته‌اش را بازیابد.

خاستگاه ژانری

ژانر از ریشه‌ها می‌آید و خاستگاه در آن اهمیتی کلیدی دارد. پشت‌سرهر ژانری، تاریخی نهفته و مجموعه‌ای از علت‌ها به شکل‌گیری قواعدش انجامیده‌اند. کنار الگوها و قراردادهای روایی، مفاهیم ایدئولوژیک و زمینه‌های فرهنگی هم کارکردی کلیدی دارند؛ مثلا زمینه فرهنگی ایران تناسبی با ژانر وسترن ندارد و به همین دلیل معدود وسترن‌های ساخته شده در سینمای ایران نازل و زیراستاندارد و غیرقابل باور از کاردرآمده‌اند.
همین داستان در مورد ژانر جنگی هم صادق بود ولی پس از وقوع جنگ تحمیلی، سینمایی که قبلا به اندازه انگشتان یک دست هم فیلم جنگی نداشت، تحت‌تأثیر یکی از مهم‌ترین وقایع سیاسی- اجتماعی یکصد سال اخیر ایران، به این ژانر ورود کرد. در سینمایی که منتقدان آن را ژانرگریز می‌نامیدند، سینمای دفاع‌مقدس شکل گرفت که نمونه‌های موفق و اصیلش چون «مهاجر» و «سفر به چزابه» را می‌توان متعلق به زیرگونه‌ای اصیل و کاملا ایرانی از ژانر جنگی دانست. سینمایی که در دهه70با درام اجتماعی ترکیب شد (چون قهرمانان جنگ به شهرها بازگشته بودند) ولی همچنان دفاع‌مقدسی نامیده شد؛ مثل «آژانس شیشه‌ای» که نمونه‌ای موفق در رعایت قواعد درام اجتماعی و اساسا باز‌سازی فیلم‌ هالیوودی «بعدازظهر نحس» بود؛ فیلمی که با رعایت قواعد ژانری، به مفاهیم ایدئولوژیک موردنظر فیلمساز نیز با موفقیت پرداخته بود. ژانر با عادت و تکرار شکل می‌گیرد ولی آنقدر انعطاف دارد که پذیرای تغییر و تحولات شود. به این دلیل واضح که ژانر برخلاف بسیاری از مفاهیم سینمایی از دل صنعت سینما بیرون آمده‌؛ نه از متن کتاب‌ها و محافل آکادمیک، هرچند درباره‌اش بیشترین نظریه‌پردازی‌ها صورت گرفته و انبوهی کتاب نوشته شده و این داستان همچنان ادامه دارد.

سوءتفاهمی به نام ژانر اجتماعی

یکی از رایج‌ترین اشتباه‌ها در مورد گونه‌ها، ژانرخواندن سینمای اجتماعی است؛ اشتباهی که هم فیلمسازان به آن دامن می‌زنند و هم مخاطبان حتی در مواردی منتقدان هم به اشتباه از ژانر اجتماعی داد سخن می‌دهند. درحالی‌که ما چیزی به نام ژانر اجتماعی نداریم. در واقع اجتماعی‌بودن یک فیلم چنان مفهوم گسترده‌ای است که در دامنه دسته‌بندی‌هایی که به تفکیک ژانرها از یکدیگر می‌انجامد، نمی‌گنجد. آنچه در ایران از آن به‌عنوان ژانر اجتماعی یاد می‌شود، در اغلب موارد درام اجتماعی یا ملودرام اجتماعی است. ضمن اینکه ما کمدی اجتماعی هم داریم که احتمالا با تعاریفی که عده‌ای از سینمای اجتماعی به‌دست می‌دهند اصلا جور در نمی‌آید. می‌توان از گستره‌ای به نام سینمای اجتماعی یاد کرد که آثارش در قالب کمدی، درام و ملودرام دسته‌بندی می‌شوند ولی مفهومی به نام ژانر اجتماعی جعلی و غلط است. بر این اساس نه فصل دوم سریال «زخم کاری» را باید متعلق به ژانر اجتماعی دانست و نه هیچ سریال یا فیلم دیگری. چیزی به نام ژانر اجتماعی وجود ندارد.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید