زیر آسمان شهر
فوتبال نه حماسه است و نه اسطوره
دکتر اسماعیل امینی | طنز پرداز و مدرس دانشگاه:
الان که دارم این سطرها را مینویسم، صبح دوشنبه است؛ اما این نوشته وقتی منتشر میشود و شما آن را میخوانید که بازی فوتبال ایران و پرتغال تمامشده و نتیجه بازی مشخص شده است.
پس این نوشته تحتتأثیر نتیجه بازی نیست؛ بلکه بیان تأملاتی است دربارۀ فوتبال، بازیهای تیم ملی و بازتابهای آن.
- فوتبال زیباست، مهم است، هیجان و شوق و شادی و اندوه ناگهانی و گسترده دارد اما فقط رقابت ورزشی است.
- بله این را میدانم که اقتصاد و سیاست و هزار عامل دیگر نیز در فوتبال نقش دارد، اما این بهمعنای آن نیست که گمان کنیم مسابقه فوتبال رویارویی ملتها، یا نظامهای سیاسی و عقیدتی است.
- بازیکنان فوتبال بخشی از نظام سیاسی کشورها نیستند، این خطای بزرگی است که گمان کنیم مثلا بازی تیم فوتبال انگلیس با تونس، مقابلۀ استعمارگر پیر با مستعمرۀ مظلوم است؛چنان که گزارشگر تلویزیونمان به هیجان بیاید و بگوید: سعودیها با دلارهای نفتیشان و با حامیان استکباریشان، حذف شدند.
- بازیهای تیم ملی فوتبال، ویژگیهایی شگفت و بسیار شکوهمند دارد، که مهمترین آن، ایجاد همدلی و همبستگی میان همه ایرانیان و دوستداران ایران است. این همبستگی را هیچ عامل دیگری نمیتواند به این گستردگی و با این گوناگونی انسانها ایجاد کند.
- اما بازی فوتبال، با تمام اهمیتش، حماسه ملی نیست. نه پیروزیهای شادیبخش آن پیروزی یک ملت است و نه طبعا شکست تیم ملی، شکست ملت است.
این نگاه نادرست که هم در سخنان مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون وهم در سرودهایی که برای تیم ملی ساخته شد، دیده میشود، یعنی پیوند سرنوشت بازیهای فوتبال با تاریخ و افتخارات ملی و اساطیری، تبعات ناخوشایندی دارد.
- همۀ ما ایرانیان، تیمهای ملی کشورمان را دوست داریم و از پیروزیهای فرزندان ورزشکارمان خوشحال میشویم. اما این را هم میدانیم که فوتبال ما، در رده جهانی چندان رتبهای ندارد که توقع داشته باشیم به مراحل پایانی جام جهانی برسد و تمام تیمهای بزرگ را شکست بدهد.
- حتی تیمهای بزرگ و مدعی قهرمانی نیز، به هر حال در میدان رقابت، همیشه موفق نیستند. بنابراین دمیدن در بوق و کرنای حماسه ملی و فضاسازی اساطیری، برای فوتبال ملی بسیار زیانبار است؛ زیرا هیجان دروغین میآفریند و روحیۀ ورزشکاران و دوستداران ورزش را به بازی میگیرد.
- تعابیری مانند «پیروزی غرورآفرین»، «غرور ملی» و «سربازان و سرداران ایران در تیم ملی» حاصل همین نگاه نادرست اساطیری و حماسی به رقابت ورزشی است.
«غرور» از رذایل بزرگ اخلاقی است و دامن زدن به غرور، به هر انگیزهای که باشد، کاری ناپسند است. ورزش در تاریخ، فرهنگ، آیین و دین مردم ایران همیشه ملازم با افتادگی و جوانمردی و خاکساری و مردمداری بوده است.
- درس بزرگی که از این رقابتها میتوان آموخت این است که ایرانی در هر جای عالم که باشد، با هر نگاه و عقیدهای، به این آب و خاک و این فرهنگ و تاریخ، تعلق دارد و دلش با ضربان شادی واندوه این سرزمین میتپد.