منفیهای دوست داشتنی
تصویر ضدقهرمان در سریال های نمایش خانگی
شقایق عرفینژاد-روزنامهنگار
شخصیتهایی که امروز در سریالهای شبکه نمایش خانگی تصویر میشوند، با آنچه پیش از این و در سریالهای تلویزیونی سراغ داشتیم، متفاوتند. امروز حتی شخصیتهای مثبت سریالها هم آنطور که پیشتر تصویر میشدند، انسانهای بیخطای فرشتهصفت نیستند. علاوه بر آن، این سریالها پر از شخصیتهایی هستند که آنها را با اسم ضدقهرمان میشناسیم. به شکل کلاسیک در یک درام 2شخصیت محوری وجود دارد؛ شخصیت مثبت و شخصیت منفی. بهطور معمول به اولی پروتاگونیست گفته میشود و منظور شخصیت محوری و اصلی یا قهرمان داستان است که خواننده یا بیینده سرنوشت او را دنبال میکند. در برابر پروتاگونیست شخصیت منفی یا آنتاگونیست قرار دارد که پروتاگونیست را از رسیدن به هدفش بازمیدارد و برایش موانع سختی ایجاد میکند.اما تعاریف به این سادگی نیستند. بعضی پروتاگونیستها مدل سنتی «قهرمان» را زیر و رو میکنند. اینها ضدقهرمان نامیده میشوند و حتی میتوانند در برخی موارد شرور باشند، اما بیشتر قهرمان زخمخوردهای هستند که در جستوجوی انتقامند؛ یا از طبقه ضعیفی هستند که با کارهای خلاف، پول بهدست میآورند یا کسانی هستند که برای کمک به دیگران کارهای غیرقانونی انجام میدهند. این نوع ضدقهرمانها در سریالهای شبکه نمایش خانگی، نمونههای زیاد و بهنظر میرسد جذابیت بیشتری هم برای مخاطبان دارند؛ قهرمانانی که خطاکارند، اما مخاطب نگران سرنوشت آنهاست:
نوری
قورباغه
شخصیت نوری در سریال قورباغه با بازی نوید محمدزاده، صاحب عمارت و امپراتوریای بود که آن را از راه مادهای به اسم قورباغه بهدست آورده بود. این ماده باعث میشد مصرفکننده، موبهمو حرف کسی را که این ماده را به او داده، اجرا کند. او به این ترتیب از راههای مختلف و از طریق آدمهای گوناگون ثروت زیادی بهدست آورد. اما او گذشته تلخی دارد که باعث شده امروز به اینجا برسد. او کودکی سختی داشته با پدری که مادرش را کتک میزده و حتی پول درمان بیماری او را نداشته است. نوری به این ترتیب آدم ضعیفی میشود که از پس کارهای روزانهاش هم برنمیآید، اما با پیدا کردن این ماده شخصیت دیگری پیدا و از خواهر کوچکترش هم سرسختانه حمایت میکند. او ضدقهرمانی را تصویر میکند که مرگش در انتها و جایی که تماشاگر انتظار ندارد، غافلگیری بزرگی برای تماشاگر دارد.
کسری کیا
خونسرد
در سریال خونسرد ساخته امیرحسین ترابی، با دکتری به اسم کسری کیا مواجه هستیم که یک قاتل زنجیرهای است. سریال که کپی از سریال آمریکایی «دکستر» است، داستان این پزشک قانونی است که هربار یک مرد را که باعث آزار دیدن یا کشته شدن زنی شده، به کارگاهش میبرد، به صندلی میبندد و میکشد. او پیش از کشتن قربانیانش، رب دشامبری تن آنها میکند که به گذشته او ربط دارد. بعد از چند قسمت گذشته او مشخص میشود و تماشاگر متوجه میشود او ناپدریای داشته که مادرش را کتک میزده و در آخر هم باعث مرگ او شده است. از آن به بعد کسری از مردانی که زنی را آزار دادهاند، انتقام میگیرد. کسری در سریال، انسان مهربانی تصویر شده که بسیار مراقب همسر و خواهرش است و حتی همسر خواهرش را بهدلیل خیانت به خواهرش، میکشد. در انتها هم روی همان صندلی که قربانیانش را میکشته، کشته میشود. در برابر او دوست صمیمیاش را داریم که پلیس است و درباره پرونده همین قتلهای زنجیرهای تحقیق میکند، اما به جای او کسری آن شخصیتی است که بهرغم قاتل بودنش، مورد توجه مخاطب قرار میگیرد.
نعیم
پوست شیر
شخصیت نعیم در سریال پوست شیر به کارگردانی جمشید محمودی، از آن شخصیتهایی است که الگوی قهرمان درستکار را ندارد، اما هدفمند است. او پس از قتل دخترش تنها کارش جستوجو برای پیدا کردن قاتل اوست تا انتقام بگیرد. او با پلیس همراهی میکند، اما خیلی مواقع خودش دست بهکار میشود تا با رد کردن موانع قانونی زودتر به قاتل برسد. او در این راه آدم هم میکشد، اما این کار به او بار شخصیت منفی نمیدهد؛ بنابراین ضدقهرمانی است که تنها یک هدف دارد و در این راه تماشاگر را هم همراه میکند.
علاوه بر او، شخصیت رضا پروانه هم با آنکه یک لات تهشهری است و خلاف هم میکند، برای مخاطب جذابیت دارد.
مالک
زخم کاری
برجستهترین ضدقهرمان اما مربوط به سریال زخم کاری است. در فصل اول این سریال مالک، با بازی جواد عزتی، صاحب هلدینگی را که در آن کار میکند، میکشد و بعد هم شروع به دور زدن یا کشتن بقیه اعضا میکند تا هلدینگ را در دست بگیرد. حتی زنی را که پیش از این دوست داشته وسیله میکند تا به هدفش برسد. چنین شخصی در زندگی واقعی، البته انسان وحشتناکی است، اما مالک زخم کاری، این احساس را ایجاد نمیکند و حتی مخاطبان از حضور کم او در فصل دوم انتقاد میکنند. در کنار او سمیرا، همسرش، هم ضدقهرمانی است که در فصل اول مالک را تحریک میکند تا آدم بکشد و در فصل دوم برای حفظ پسرش و البته ثروتش همه
کار میکند.