فرشتههای نارس
از هر 100تولد در کشورمان 7نوزاد نارس هستند
معصومه حیدری پارسا
یکی را «بندانگشتی» میخوانند و دیگری را پس از 4ماه ماندن در بخش مراقبتهای ویژه و دستگاه، «پیرترین نوزاد». بندانگشتی همچون نامی که به او دادهاند آنقدر کوچک و کموزن است که نمیتواند شیر بخورد و از طریق لولهای که از راه بینی به داخل معدهاش وارد شده، تغذیه میشود. کمی آنطرفتر و در بخش مراقبتهای ویژه کودکان (انآیسییو) نوزاد دیگری زیر دستگاه اکسیژن قرار دارد که اگر مراقبتهای بیوقفه پرستاران نباشد برای تنفس، دچار مشکل میشود و در کمتر از چند ثانیه صورتش رو به کبودی میرود. به هر طرف که چشم میاندازی پر است از نوزادانی که در دستگاههای انکوباتور (تختهای ویژه نوزادان) جای گرفتهاند و همچون گیاهانی میمانند که تازه ریشههای کوچکی زدهاند و برای جانگرفتن، نیاز به مراقبتهای دائمی دارند. برخی نوزادان با وزنی کمتر از معمول و روزها زودتر از زمان طبیعی تولد به دنیا آمدهاند و برخی هم به دنبال زایمانی سخت، چشم به این جهان گشودهاند؛ مهمانان نورسیدهای که بسته به وخامت وضعیت تنفسی و وضعیت رشدشان، با استفاده از تجهیزات مختلف موجود در این بخش، تحت مراقبت قرار میگیرند.
وجه مشترک بیشتر بچههای اینجا این است که اصطلاحا «نارس» هستند و باید بخشی از تکامل جسمی خود را در دستگاه طی کنند.
نگاه از دستگاه برنمیدارد. چشمانش حسابی پف دارد. محیا که 4شب است پسرش امین در بخش مراقبتهای ویژه بستری است ،میگوید: «خیلی از مادرها وقتی نوزادشان شبها برای شیرخوردن گریه میکند کلی غر میزنند اما من دلم پر میزند برای اینکه یک شب پسرم را در آغوش بگیرم. امروز دومین روزیاست که پزشکان اجازه دادهاند به او شیر بدهم. نمیدانید چقدر دوست دارم کودکم را در آغوش بکشم. خیلی سخت بود که فقط از پشت شیشه نگاهش کنم. باورتان نمیشود! تا الان 25میلیون تومان هزینه کردهایم تا کودکمان زنده بماند؛ این جدا از مخارج داروها و اقامتمان در تهران است. من مبتلا به سرطان سینه بودم؛ به همین دلیل مجبور شدم یک بیمارستان خصوصی را برای بهدنیاآوردن پسرم انتخاب کنم».
باید پروانهوار دور آنها گشت
تعدادشان کم نیست؛ بیش از 25نوزاد با فاصلهای کم در تختهای کوچک انکوباتور جا گرفتهاند. پرستارها دائم نوزادان را چک میکنند. محمدی ـ مسئول بخش پرستاری ـ میگوید: «وضعیت این نوزادان تا حدی حساس است که نباید حتی ثانیهای از آنها چشم برداشت و بهمعنای واقعی مانند پروانه باید دور آنها گشت. ما هم با اینکه تعدادمان کم است اما تمام حواسمان پیش بچههاست تا برایشان مشکلی پیش نیاید». 18ساله است. به قول مادرش کمسنوسالتر از آن است که بتواند دوری از فرزندش را تاب بیاورد. تسبیح در دستانش پیچوتاب میخورد و درحالیکه اشک گوشه چشمانش نشسته است از پرستار، وضعیت نوزادش را میپرسد. پرستار درحالیکه مانیتور را نگاه میکند میگوید: «نگران نباش. تمام علائم حیاتی نوزادت نرمال است و این فرشته کوچولو تا فردا مرخص میشود».
بیمه حمایت نمیکند
خسته روی صندلی مقابل بخش نوزادان نشسته است. میگوید: «10روز است که دخترم در بیمارستان، بستری و تحت مراقبت است. در این مدت بیشتر از 15میلیون تومان هزینه بیمارستان شده است. فرزندم زودتر از زمان موعد به دنیا آمده و ریهاش هنوز کامل شکل نگرفته و هر روز که در دستگاه باشد بیش از یک میلیون تومان هزینه دارد. کلی از فامیل قرض گرفتهایم و بیمه هم گفته که هزینه نگهداری بچه در دستگاه شامل پوشش حمایتی نمیشود».
دوقلوها کنار هم و آرام داخل انکوباتور خوابیدهاند اما آنسوی این دنیای شیشهای، پدر و مادرشان بیتاب بالای سر آنها ایستادهاند و با هر حرکتی، قربانصدقهشان میروند. پدر نوزادان میگوید: «بچهها خیلی کموزن بودند دکترها امیدی به زندهماندنشان نداشتند اما خدا را شکر با رسیدگیهایی که شد، وضعیتشان هر روز بهتر میشود».
مادر هم که از بیخوابی زیاد زیر چشمهایش حسابی گود افتاده میگوید: «اگرچه نوزادان ما نارس هستند و پزشکان میگویند به مراقبت خیلی زیادی نیاز دارند اما با همه اینها من حاضرم هزار شب نخوابم اما هرچه زودتر بچههایم از بیمارستان مرخص شوند».
کیمیا با یک کیلو و 50گرم وزن نمیتواند شیر مادرش را بخورد؛ به همین دلیل لولهای از راه بینی به داخل معدهاش وارد کردهاند و از این طریق به او شیر میدهند. مادرش بیماری دیابت دارد و به همین دلیل کودک قبل از هفتماهگی به دنیا آمده است. مادر میگوید: «دکترم میگوید اگر مراقبتهای بارداریام بهتر بود، بچه نارس به دنیا نمیآمد». سامان که فرزندش 3شب است در یک بیمارستان خصوصی نگهداری میشود هم میگوید: «متأسفانه تختهای ویژه نگهداری نوزادان نارس در بیمارستانهای دولتی کم است و هزینه این نگهداری در بیمارستانهای خصوصی هم بالاست. برای هر شب یکمیلیون و 200هزار تومان هزینه کردهایم و با یک حساب سرانگشتی هزینههایمان سر به فلک گذاشته است. شما فکر کنید که فرزند من هفتماهونیمه به دنیا آمده و تا حالا 20روزی هم در دستگاه بوده است».