معنای زنانه غزه
علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه
عددها را معنی کنیم. عددها بدون معنی خوراک انسان نیستند؛ به درد ابزار میخورند. مثلا اگر یک مظلوم بهدست ظالمان در مبارزه جبهه حق و باطل در خون خود غلتید، معنایش چه میشود؟ یک نفر در میانه میدان است و داراییهایی دارد از جنس زندگی و روزی که خدا به آنها داده و او این دو را به همه مرتبطین بهخود هدیه میکند. کاری میکند که همه آنها به این سو بشتابند.
«یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم»؛ بشارت میدهند به کسانی که مرتبط با آنها هستند.
یستبشرون بنعمه منالله»؛ بشارت میدهند نعمتی را که دارا هستند.
این بشارتدادن یک امر واقعی است. یعنی چیزی که دارند و نعمتی که به آنها داده شده را تبدیل میکنند به یک موتور حرکت در وجود آدمها و آدمها را به سمت آن نعمت میکشند. این کشش حقیقی است به سمت این دو نعمت:
یکی «بل احیاء». اینها زندهاند. مظهر زندگیاند. مثل مادری که مظهر زندگیبخشی خداست.
دیگری «عند ربهم یرزقون». اینها مظهر رزق میشوند. مثل پدری که مظهر رزق دادن خداست.
آری
به عددها فکر کنید. از کنار اعداد ساده عبور نکنید. بدون این معنیکردن، عددها خوراک انسان نیستند؛ خوراک ابزارند.
مثلا اگر یک نفر مظلوم در عالم باشد که غیراز خدا هیچکس را نداشته باشد که به داد او برسد. میدانید معنایش چیست؟
امام باقر میفرماید: همه پدران ما به هم وصیت میکردند که مراقب باشید چنین ظلمی در دایره امامت شما محقق نشود. مقابلش بایستید با همه وجود:«یا بُنَی إِیاک وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یجِدُ عَلَیک نَاصِراً إِلَّاالله».
چرا؟
چون این یعنی ورود قدرت و نصرت خدا در مقابل ظالم. هر کس با رضایت و یا حتی سکوت به چنین ظلمی کمک کند نیز بترسد. کوچکترین مددی به ظالم یا چنین ظلمی فوقالعاده خطرناک است. باید از این ظلم برحذر بود. چون قدرت خدا وسط میآید. نصرت خدا برای آن مظلوم به میان میآید.
«اذا جاء نصرالله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دینالله افواجا» وقتی نصرت الهی میرسد، همه خواهند خروشید. دلها به تکاپو میافتد. صحنه زیرورو میشود. دنیا برای زندگی ظالمان تنگ و تنگتر میشود.
حالا بیایید بشماریم:
تا امروز که این یادداشت را مینویسم ناصر القدره، سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرده از میان 8000شهید در غزه حدود 3500نفر کودک و حدود 2000نفر زن بودهاند و حدود 500نفر هم پیرمرد و پیرزن. تعداد مجروحان هم حدود 4برابر این عدد است.
یعنی چه؟ یعنی فقط خانواده کشتهاند. آری خانواده و محور خانوادهها زن است.
کودکان شهید شدهاند یعنی چه؟ یعنی کسانی که عصمت دارند خونشان به زمین ریخته. آنوقت آغوش معصومان کوچک، زن است.
حالا داغها را بشمارید و بعد داغها را معنی کنید. خونی از بینی کودک بریزد دل مادرها میلرزد. چند داغ به چند قلب زنانه وارد شده؟ آری آن قلبی که داغ را بیشتر لمس میکند، قلب زن است.
محور غزه زن است.
غزه پر شده از زندگی و حیات؛«بل احیاء». پر شده از رزق و روزی؛«عند ربهم یرزقون».
یعنی چه؟ یعنی غزه پر شده از معنای پدر و مادر، پر شده از معنای خانواده.
غزه پر شده از قدرت بینهایت جوشیده از قلبهای پر از داغ. غزه مظهر قدرت شده، اما قدرتی که زنان آن را میشناسند، جوشاندن و خروشاندن و قیام ایجاد کردن است.
حماسه مردان حماس را میبینید، اما حماسه زنانه غزه را هم دریابید.
پای زن به میان آمده. زن که به میدان میآید همه را با خود به میدان میآورد.
حالا داستان غزه داستان زن است و زندگی است و آزادی.
آنان که عددها را معنی نمیکنند نه دلشان میسوزد و نه عزمشان جزم میشود و نه اساسا فهم انسانگونه از صحنه خواهند داشت.
حالا حقیقت زن تجلی کرده؛ حقیقت سیدهالنساء.
در این صحنه که زن میاندار است، نباید گفت بنشین و تماشا کن، باید بگوییم برخیز و تماشا کن.