• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 3 تیر 1397
کد مطلب : 20755
+
-

الگوی درستی وجود ندارد

جواد جزینی از نیازها و آفات کلاس‌های داستان‌نویسی می‌گوید

الگوی درستی وجود ندارد

مرتضی کاردر | خبر‌نگار:

شمار کلاس‌ها و کارگاه‌های داستان‌نویسی رو به فزونی است. نویسندگان جوان بسیاری که سودای نوشتن در سر دارند به کارگاه‌ها و کلاس‌های گوناگونی که با عنوان‌هایی مثل نویسندگی و نویسندگی خلاق و داستان‌نویسی و عناصر داستان و... برگزار می‌شود، سرمی‌زنند و تلاش می‌کنند تا راهی به نوشتن و ورود به دنیای حرفه‌ای نویسندگان پیدا کنند. اما آیا شیوه‌هایی که به‌عنوان روش آموزش داستان‌نویسی در این کلاس‌ها مطرح می‌شود مبنای علمی دارد؟ چه تعداد از این کلاس‌ها موفقیت‌آمیزند و به ارتقای دانش ادبی شرکت‌کنندگان منجر می‌شوند؟ چه تعداد نویسنده از این کلاس‌ها بیرون می‌آید؟ این پرسش‌ها را با جواد جزینی مطرح کرده‌ایم؛نویسنده‌ای که نزدیک به 20سال است کلاس‌های آموزش داستان‌نویسی و نویسندگی خلاق برگزار می‌کند و یکی از باسابقه‌ترین‌های این حوزه است. کلاس‌های او همواره در این سال‌ها با استقبال فراوان مواجه شده و نویسندگان بسیاری تجربه شرکت در کلاس‌های او را دارند.

زیاد شدن کلاس‌ها سبب شده که بسیاری از نویسندگان یا کسانی که با مبانی داستان آشنایی مختصری دارند نیز کلاس داستان برگزار کنند. آیا هر نویسنده‌ای، حتی اگر فرض بگیریم که نویسنده موفقی باشد، می‌تواند کلاس داستان‌نویسی برگزار کند؟

ازدیاد کلاس‌ها به‌خودی خود اتفاق ناخوشایندی نیست؛ نشان‌دهنده علاقه‌مندان به داستان‌نویسی است. یعنی پیش از اینکه به‌عنوان آسیب به آن نگاه کنیم نشان‌دهنده علاقه‌مندان و استعدادهایی است که دوست دارند هنر نوشتن را یاد بگیرند. اما چون این نیاز در مدرسه یا دانشگاه یا نهادهای آموزش عالی تأمین نمی‌شود به سراغ کلاس‌های داستان‌نویسی در مؤسسات یا جلسه‌ها و حلقه‌های داستان‌نویسی می‌روند. اما اینکه شما می‌گویید نوعی تشتت وجود دارد بیشتر به این دلیل است که الگوی درستی برای چنین کلاس‌هایی وجود ندارد. یعنی نه وزارت علوم، نه وزارت ارشاد یا نهاد دیگری الگویی برای آموزش داستان‌نویسی در ایران تدوین نکرده‌اند. منظورم نهادها به‌عنوان نهادهای مداخله‌گر نیست بلکه داستان‌نویسی نیز باید مثل هر رشته دیگری اصول و چارچوب‌هایی برای آموزش داشته باشد و استانداردها و الگوهایی باشد که براساس آن بتوانیم وضعیت آموزش داستان‌نویسی را ارزیابی کنیم.

چرا خود شما هیچگاه تلاشی برای تدوین الگوهای آموزشی داستان‌نویسی انجام نداده‌اید؟

این کار زمانی در هنرستان داستان‌نویسی حوزه هنری انجام می‌شد و بسیاری از استادان پیشکسوت داستان‌نویسی برای تدریس داستان به آنجا می‌آمدند. الگوی درسی هنرستان داستان‌نویسی درصورت تکمیل و ادامه می‌توانست به‌عنوان شیوه مدون داستان نویسی پیشنهاد شود. بعد از آن ما برای مدرسه نویسندگی خلاق اقدام کردیم که متأسفانه گرفتار مشکلات اداری شد و وزارت ارشاد وقت با تصویب آن موافقت نکرد.

الگوی کلاس‌های داستان‌نویسی شما مبتنی بر آموزش عناصر داستان است و تحلیل و بررسی داستان‌های نویسندگان ایرانی و نویسندگان برجسته جهان به‌عنوان نمونه‌های درخشان در هر کدام از این مؤلفه‌ها. اما منتقدان این شیوه می‌گویند چنین شیوه‌ای منجر به خلق داستان و تربیت داستان‌نویس نمی‌شود.

صاحب کتاب شدن، معیار تعیین‌کننده‌ای نیست. این کلاس‌ها قرار نیست منجر به خلق نویسنده شود و تلقی نادرستی درباره این کلاس‌ها در میان علاقه‌مندان به داستان‌نویسی وجود دارد. این کلاس‌ها برای ارتقای دانش ادبی است نه نویسندگی. به قول استادان نویسندگی خلاق ما آمده‌ایم تا دست نویسنده‌ها را به دهانشان نزدیک کرده و تلاش کنیم تا آنگونه که حرف می‌زنند بنویسند. با این حال در پاسخ به انتقاد شما باید بگویم که اگر به سابقه این کلاس‌ها نگاه کنیم می‌بینیم که شمار نویسندگانی که از این کلاس‌ها بیرون آمده‌اند و اکنون صاحب مجموعه‌اند بیشتر از شیوه‌های دیگر است. داستان به استعداد فردی نویسنده برمی‌گردد و لزوماً ربطی به آموزش ندارد.

شیوه‌ای که در سال‌های اخیر رایج شده بیشتر کارگاهی است و هنرجویان داستان‌نویسی از ابتدا بیشتر درگیر تمرین و تجربه نوشتن می‌شوند. اما مشکلی که در این شیوه وجود دارد این است که خیلی وقت‌ها نویسنده با اینکه داستان نویس می‌شود و حتی ممکن است مجموعه منتشر کند اما گاهی در اصول و قواعد داستان ضعف دارد و داستان را به‌طور کامل نمی‌شناسد. به‌نظر شما ایراد کار به کجا برمی‌گردد و چگونه می‌شود این ایراد را برطرف کرد؟

اگر شیوه‌ای جواب نداد یا نویسنده ضعف‌هایی در اثر داشت مشکل واقعاً از کلاس یا شیوه آموزشی است؟ نمی‌توان قطعاً ‌حکم کرد که چنین است. آیا همه کسانی که در آزمون راهنمایی و رانندگی شرکت می‌کند، قوانین را رعایت می‌کنند یا می‌توانند درست پارک کنند؟ آیا مشکل از آموزش است یا قوانین یا مهارت فرد؟

یکی دیگر از مشکلات دیگر آموزش داستان‌نویسی در ایران فقدان کتاب‌های آموزشی مناسب است به‌ویژه کتاب‌هایی که مخاطب ایرانی بتواند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. شما سال‌هاست که داستان‌نویسی تدریس می‌کنید، اما هیچ‌وقت تجربه‌هایتان از سال‌های تدریس را تدوین و تبدیل به کتاب نکرده‌اید.

بخشی از این خلأ به قصور و کاهلی بنده و دیگر مدرسان داستان‌نویسی برمی‌گردد. اما باید بگویم که در سال‌های اخیر برای تدوین کتاب جامعی درباره مبانی داستان تلاش کرده‌ایم که به‌زودی منتشر می‌شود. کتاب «نوشتن داستان کوتاه» با بررسی روش‌های آموزشی 15دانشگاه معتبر در دنیا گردآوری و تدوین شده است. ما مثال‌ها و نمونه‌های ایرانی را به‌عنوان مثال‌های داستان‌های کتاب انتخاب کرده‌ایم. مرحله انتخاب نمونه قدری دشوار است چون مثال‌ها خیلی وقت‌ها ممکن است مناقشه برانگیز باشد؛ برای همین باید با دقت بسیار انتخاب شود. کتاب مراحل پایانی‌اش را می‌گذراند و به‌زودی در 2جلد منتشر می‌شود؛ جلد اول که نویسندگی خلاق است و جلد دوم که نوشتن داستان کوتاه است.

این خبر را به اشتراک بگذارید