فرزنددار شدن با تمام مزایای عاطفی و روانشناختیاش در زندگی هرکس اگر میان زوجین بهعنوان راهحلی برای بر طرف کردن مشکلات تلقی شود، کاری اشتباه است.
از نظر روانشناسان کسانی که در ازدواجشان مشکلی بنیادی دارند بهگونه که از نظر مشاور متخصص این ازدواج از ابتدا غلط بوده است، به هیچ عنوان نباید به فرزند دار شدن بهعنوان راهحلی برای برونرفت از مشکل ازدواجشان فکرکنند چرا که این کار حتی پاک کردن صورت مسئله نیز بهحساب نمیآید و چه بسا این خانواده بعد از به دنیا آوردن یک یا حتی دو بچه نهایتا چاره خود را در جدایی ببینند.
از طرف دیگر به زوجهایی که با چنین سطحی از مشکلات نیز دست به گریبان نیستند توصیه میشود بهتر است با مراجعه به روانشناسان متخصص و زوج درمانگر ابتدا به رفع اساسی مشکل ازدواج خود بپردازند و سپس برای بچه دار شدن تصمیم بگیرند.
آلبرت الیس درباره این موضوع در کتاب راهنمای ازدواج موفق مینویسد: تنها زمانی وجود فرزند میتواند موجب افزایش نشاط فضای خانواده شود که:
- زن و شوهر رابطه دلچسب و نشاط آوری داشته باشند.
- زن و شوهر از بلوغ روانی بیش از حد متوسط زنان و مردان جامعه خود برخوردار باشند.
- زن و شوهر علاوه بر آنکه باید اشتیاق زیادی به داشتن فرزند داشته باشند، باید مشتاق آن باشند که فرزندی تربیت کنند که بتواند بهعنوان فردی موفق عمل کند و بدانند که این کار نیاز به مطالعه و شرکت فراوان در کلاسهای آموزشی در زمینه مربوط به تربیت فرزند دارد.