• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
چهار شنبه 26 مهر 1402
کد مطلب : 206216
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/BgpjW
+
-

کودکان سنگ پران طوفان کردند

کودکان سنگ پران طوفان کردند

این روزها که نیروهای حماس با عملیات دلیرانه‌ی «طوفان الاقصی»، ناز شستی جانانه به رژیم غاصب اسرائیل نشان دادند و مظلومیت چندین ساله‌ی فلسطین، نقل محافل رسمی و غیررسمی دنیا شده، حتماً نام «دیوید بن گوریون» بسیار به گوشتان ‌‌خورده. بن گوریون مؤسس رژیم جعلی صهیونیستی و اولین نخست‌وزیر این رژیم پس از اشغال فلسطین بود که جمله‌ی معروفش امید واهی صهیونیست‌ها برای سازش فلسطینیان و اشغال بی‌دردسر و تمام و کمال فلسطین را نشان می‌دهد.
بن گوریون هنگام اشغال فلسطین گفته است:«پیران می‌میرند و جوانان فراموش می‌کنند.» یعنی امیدوار بود که با مرگ نسل دیروز فلسطین، جوانان، علم مقاومت را رها کرده، با این رژیم اشغالگر سازش ‌‌کنند، اما با گذشت زمان غلط بودن محاسبات مؤسس این رژیم به خوبی نمایان شده و مبارزان فلسطینی امروز که در قالب نیروهای نظامی حماس، گردان جوانان بلاطه و... خواب را از چشم‌های ناپاک غاصبان سرزمین‌شان ربوده‌اند، همان کودکانی هستند که روزی شاهد مبارزه‌ی پدران و پدربزرگ‌های خود با اسرائیلی‌های غاصب بوده‌اند.

مبارزه با سنگ و چوب
اگر همه‌ی تصاویر‌ چند دهه‌ مبارزه‌ی مردم فلسطین با نظامیان مسلح صهیونیست‌ و انتفاضه‌های اول و دوم را زیر و رو کنید، در همه‌ی این تصاویر، در کنار بزرگ‌سالان چفیه‌پوش مبارز، کودکانی به چشم می‌خورند که دلیرانه و هم‌پای بزرگ‌ترها با قلاب سنگ و چوب به نبرد نظامیان مسلح رژیم اسرائیل می‌رفتند. کودکانی که شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی هم‌سال خود مانند محمدالدره را در آغوش پدرانشان دیده‌اند و همان روزها تصمیم گرفته‌اند تا روزی که سرزمین مادری خود را از غاصبان صهیونیست‌ پس نگیرند، از پا ننشینند. در انتفاضه‌ی اول و دوم تنها سلاح کودکان و نوجوانان فلسطینی سنگ و چوب بود، اما نظامیان غاصب از مبارزه‌ی آن‌ها با قلاب سنگ هم هراس داشتند.

شکنجه و حبس کودکان فلسطینی
در کتاب «کودکی به تاراج رفته» که توسط سه نویسنده‌ی‌ اروپایی، عرب و یهودی نوشته شده و در آن خاطرات کودکان زندانی شده‌ی فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی‌ روایت شده، آمده است: «کودک 15ساله از ناحیه‌ی «حبرون» در رابطه با وضعیت بازجویی خود چنین می‌گوید: سرباز­ها مرا به یک اتاق بردند و روی صندلی نشاندند. یکی از آن‌ها دستبند­های مرا باز کرد و به جایش دست‌ها و پا­هایم را به پایه‌های صندلی بست. چشمانم هم‌چنان بسته بود. حدود نیم ساعت بعد چشم­‌بند مرا باز کردند. پنج یا شش نفر لباس شخصی در اطراف من حضور داشتند. آن‌ها مرا در مورد دخالتم در درگیری با سربازان اسرائیلی سؤال پیچ کردند. پرسیدند که آیا تا به حال به سمت خودرو­های نظامی در جاده‌ها سنگ پرتاب کرده‌­ام یا خیر؟ در ابتدا به هیچ چیز اعتراف نکردم. اما دو یا سه نفر آن‌ها بنا کردند به مشت و لگد زدن به سر و صورت من. بازجویی حدود پنج ساعت طول کشید. نشستن روی یک صندلی در حالت ثابت و طولانی از سویی‌ و کتک زدن­‌های بازجویان از سوی دیگر مرا به‌شدت خسته کرده بود. دست‌آخر مرا به سرویس بهداشتی‌­ای که در نزدیکی اتاق بازجویی بود، بردند. یکی از بازجویان سر مرا گرفت و در توالت فرو کرد. من ترسیده بودم و وقتی به اتاق بازجویی برگشتیم تصمیم گرفتم اعتراف کنم. من به آن‌ها گفتم که پنج عدد سنگ به سمت خودروی یکی از شهرک ­نشینان پرتاب کرده‌­ام. آن‌ها هم یک برگه‌ اعتراف کامل بر این اساس آوردند و مرا مجبور به امضای آن کردند.»‌

مقاومت؛  میراثی برای آیندگان
شاید برای شما عجیب باشد که رژیمی تا دندان مسلح چرا از سنگ‌پرانی چند کودک ترسیده است؟ یا شاید تصور کنید قصد داشته‌اند این کودکان و نوجوانان سنگ‌پران مبارز را گوشمالی دهند تا سایر هم‌سالان هم‌وطن آن‌ها هوس سنگ پرانی به‌سوی خودروهای زرهی اسرائیلی‌ها به سرشان نزند، اما واقعیت این است که صهیونیست‌ها در همان انتفاضه‌ی اول پی برده بودند که نظرات دیوید بن گوریون تصورات خامی بوده که هرگز عملی نمی‌شود و کودکان فلسطینی سنگپران، روزی یل‌های شجاعی می‌شوند که اسلحه به‌دست می‌گیرند و از غاصبین صهیونیسم انتقام سختی می‌گیرند. امروز همان روزی است که آن‌ها از آمدنش هراس داشتند و مبارزان حماس و سایر مبارزان فلسطینی همان کودکان سنگ‌پران دیروز هستند. البته صهیونیست‌ها این را هم خوب می‌دانند که انتقال روحیه‌ی مقاومت و شجاعت به این نسل ختم نمی‌شود و باید در انتظار اسلحه به‌دست گرفتن کودکانی باشند که در چشم‌های ناپاک نیروهای غاصب، ترس و هراس از دلاوری‌های مبارزان عملیات طوفان‌الاقصی را دیده‌اند و احساس غرور کرده‌اند. آن‌ها تا آزادی سرزمین مادری خود از پا نمی‌نشینند.‌



پیام‌رسان کودک فلسطینی باشیم

هیچ ابزاری به اندازه‌ی شعر نمی‌تواند هم‌زمان مظلومیت و مقاومت کودکان فلسطینی و احساس ما نسبت به آن‌ها را نشان دهد. شما هم اگر ذوق ادبی دارید، می‌توانید قلم به‌دست بگیرید و با سرودن اشعار زیبا در رساندن پیام آن‌ها به دنیا سهیم باشید. سروده‌های خود را حتماً برای ما بفرستید. شعر ستون این صفحه هم نمونه‌ای از آثار منظومی است که مجتبی رحماندوست، برای کودکان فلسطینی سروده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید