منافع یکجانشینی در شهر
سیدمحمد بهشتی-پژوهشگر و معمار
قبل از دهه ۱۳۴۰، عمر سکونت ـ بهمعنای اصیل کلمه که با آرام و قرار گرفتن مترادف است ـ در یک مکان از شهر تهران، بسیار طولانیتر از پس از آن بود. یعنی خانوادهها چند نسل در یک محله و حتی در یک عرصه زندگی میکردند. حال آنکه هرچه از دهه ۱۳۴۰ میگذرد، عمر سکونت هم کوتاهتر میشود؛ تا جایی که امروزه متوسط دوره اقامت در یک واحد مسکونی به حدود
5 سال رسیده است.طبق برآوردهای وزارت راه و شهرسازی در سال ۱۳۹۵ سالانه 800 هزار نفر تهران را ترک میکنند و همزمان 800 هزار نفر به جمعیت تهران افزوده میشود. ضمن آنکه سالانه یک میلیون و 600 هزار نفر نیز خانه خود را تغییر داده و جابهجا میشوند. با این حساب در مجموع 3 میلیون و 200 هزار نفر از جمعیت حدود هشت و نیم میلیون نفری تهران، یعنی ۴۲ درصد به شهر نقل مکان میکنند. اما کوتاه شدن عمر سکونت چه عوارضی دارد؟ یکی از مهمترین پیامدها آن است که عمر ساختمانها هم کوتاه میشود. قبل از دهه ۱۳۴۰، اعیان یک عرصه بهخودی خود ارزشی نداشت و ساختمانها برای عمری طولانیتر از عمر ساکنان و بهمنظور سکونت چند نسل بنا میشد. درحالیکه امروزه عمر ابنیه حتی از طول عمر یک فرد هم کمتر است.
پدیده خانهبهدوشی هزینه سنگینی به شهر وارد میسازد. پس طبیعی است که جامعه تحمل تداوم آنرا نداشته و شروع به ترمیم این رنج کند. چنانکه در تهران امروز معدود نقاطی در این زمینه پیشتازند که یکی از آنها را میتوان اکباتان یا شهرک غرب دانست. در آن شهرک تعداد بنگاههای معاملات املاک معدود است زیرا اغلب واحدها میان اهالی معامله میشود و خانوادهها علاقه دارند که فرزندانشان نیز پس از تشکیل خانواده در همان محدوده سکونت گزینند.
امروز میتوان از اهل اکباتان به مثابه یک جامعه شهری که در یک کلانمحله ساکنند، سخن گفت؛ گویی هر بلوک یک محله و هر ورودی یک برزن و هر طبقه یک کوی شده است که در آن تعدادی خانواده آشنا با مناسباتی معاصر اما مشابه با کوی و برزنهای سابق مینشینند. بهدلیل استحکام و قدمت بناهای این شهرک، بهطور خودکار عمر ساختمانها از عمر ساکنان بیشتر شده و به همین دلیل پدیده خانه بهدوشی در اکباتان مهار شد.