تهران را دوست داشته باشیم
هلیا حسینی*
تهران، پیش از آنکه پایتخت شود، قریهای خوش آب و هوا با بیشترین تنوع زیستی جانوری و گیاهی در دامنههای البرز بود؛ شهری که روزگارانی، سرخهحصار و کوهسارش، زبانزد خاص و عام بود و چنارستانش در تمام کوچهپسکوچهها، گذرها و میدانهایش، سایهسار و جانپناه عابران آفتابخوردهای بود که در جویهای آب آن، تصویر خود را میدیدند و اکنون، قریب به 240سال از تعیین تهران بهعنوان پایتخت میگذرد، هر چند هنوز تا رسیدن به شهر ایدهآل که بتواند زیست مطلوب شهری و فضای مناسب اجتماعی را برای ساکنانش فراهم سازد، فرسنگها فاصله دارد. در بسیاری از شهرها و کلانشهرهای جهان، از روزی که به اسم آن شهر نامگذاری شده بهعنوان فرصتی مغتنم و نقطه عطفی تاریخی، حداکثر بهرهبرداری را میکنند و در این میان، مردم آن شهر بیش از مدیران شهری برای تدارک گرامیداشت چنین روزی سنگ تمام میگذارند و با اغتنام این فرصت ارزشمند، از آن برای اندیشیدن به شهر و تأمل در امتیازات و ویژگیهای زندگی در آن شهر، استفاده کرده و آن را آوردگاهی برای تثبیت و تقویت احساس تعلق خاطر نسبت به شهر و شهروندان میدانند.
از این منظر، هفته تهران فرجهای است برای اندیشیدن به این شهر که رنگ از رخسار آبی آسمانش پریده است، مهلتی است برای بازنگری در استراتژیها و چشماندازهای ترسیم شده برای شهر و آینده آن، زمانی است برای تأکید و تحکیم بر بُنمایههای شهر و شالودهای که شهر روی آن بنا شده است و درنگی است برای افزایش حس تعلق شهروندان نسبت به شهر و محلهای که در آن زندگی میکنند و مجالی است برای گفتوگو میان تشکلهای محیطزیستی و مدیران شهری. این شهر بیش از هر اقدامی نیازمند دوست داشته شدن توسط شهروندان خود است و اگر این دوست داشتن اتفاق بیفتد، از رهگذار آن، توجه به حفظ محیطزیست شهر نیز اتفاق میافتد و آثار و برکات آن، سایر مؤلفههای شهری را نیز در بر خواهد گرفت.ایجاد تعامل دوسویه میان تشکلهای مردمی و توانمندسازی ساختاری، تخصصی و علمی سمنها و استفاده از ظرفیتهای مغفول مانده آنها، میتواند مأمن و تکیهگاهی مطمئن برای گفتوگو بر سر محیطزیست تهران و چارهاندیشی برای نجات امروز و دوراندیشی برای حفظ فردای تهران باشد.
در شهری مانند تهران که تکثر و تنوع زیستی گیاهی و جانوریاش در بیشینهترین حالت خود قرار دارد، گفتوگو پیرامون امروز و فردایش و رسیدن به تفاهمی که هم مدیران شهری و هم دغدغهمندان شهر و دلمشغولان محیطزیست شهر بر آن اتفاق رأی و اشتراک نظر دارند، بر هر امری اولویت دارد. روز تهران، بهانهای است که دل ببندیم به روزی که تهران به شهری تبدیل شود که همه شهروندانش، شهر را متعلق بهخود و خود را متعلق به شهر بدانند و این تعلق، نقطه ثقلی برای احیای پیکره طبیعت کمجان و حفظ کالبد رنجور محیطزیست شهرمان شود، شهری که در روزگاری نهچنداندور، آبهای روان و زلال، آسمان آبی و پاک و چنارهای سر به فلک کشیدهاش، شهره عام و خاص بود.