بازی هاشمپور همتراز مرحوم انتظامی
گفتههای متفاوت علی قویتن درباره مسیری که در سینما طی کرده است
ناصر احدی-روزنامهنگار
علی قویتن بیش از یک دهه است که فیلمهایی با داستانهای ساده و نابازیگران میسازد که معمولا اکران نمیشوند و تماشاگر زیادی هم ندارند، اما این باعث نشده که او از سینمایی که دوست دارد، دل بکند. جالب اینجاست که قویتن در کارنامهاش ساخت فیلم اکشن با حضور جمشید هاشمپور را در دوره رواج «اکشنهای هاشمپوری» دارد. جز آثار اکشن، قویتن ساخت فیلمهای تجاریکمدی و اجتماعی را هم آزموده، اما از اواخر دهه1380 به سینمایی روی آورده است که بهعنوان سینمای جشنوارهای شناخته میشود. دیروز در سیوپنجمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان، فیلم «یک تکه ابر» از قویتن به نمایش درآمد. او را در اصفهان دیدیم و با او در گپوگفتی مختصر از مسیری که در سینما طی کرده، حرف زدیم. ماحصل گفتههای او را بدون سؤالات خودمان، در ادامه میخوانید.
من در دهه1360 فیلمی ساختم شبیه فیلمهایی که امروز میسازم. از اول هم به سینمای تجاری علاقهای نداشتم، ولی افرادی در همان شروع کارم نگذاشتند دنبال سینمایی بروم که دوست داشتم و اجبارا مسیرم را به سمت سینمای تجاری منحرف کردند. ابتدای دهه1390، فیلم من با عنوان «پرواز بادبادکها» قرار بود در جشنواره قاهره شرکت کند. یکی از همان افرادی که در دهه60 نگذاشته بود من فیلمهایی شبیه «پرواز بادبادکها» بسازم، وقتی فهمید قرار است فیلم من در این جشنواره شرکت کند، به من گفت ما آن سالها نگذاشتیم تو دنبال ساخت این فیلمها بروی، ولی تو بالاخره رفتی دنبال سینمایی که دوست داشتی.
همان سالی که اکشن «ضربه توفان» را با حضور جمشید هاشمپور میساختم، روزی برای انجام امور فنی فیلم رفتم به لابراتوار مرکزی. درش بسته بود و پشت در مجید مجیدی با چند حلقه فیلم که زیر بغلش زده بود، منتظر نشسته بود تا در را باز کنند. در دل تحسینش کردم که فیلم مورد علاقهاش را میسازد و مطمئن بودم که من هم بالاخره روزی میتوانم فیلم مورد علاقهام را بسازم و بالاخره هم توانستم.
برای هر صحنه «ضربه توفان» کلی با هاشمپور صحبت میکردیم و اینطوری نبود که چون فیلم اکشن میسازیم، به جزئیات اهمیت ندهیم.
جمشید هاشمپور بازیگر بزرگی است و در بازیگری به مرحوم عزتالله انتظامی تنه میزند. باید بازیاش را در فیلم «پرده آخر» واروژ کریممسیحی ببینید تا بفهمید چه بازیگر بزرگی است و در برابر سعید پورصمیمی وداریوش ارجمند و سایر بازیگران خوب آن فیلم چه بازی خوبی میکند. هاشمپور حتی در فیلمهای اکشن هم ابهتی داشت که او را دوستداشتنی میکرد.
تا 2سال بعد از «ضربه توفان» با هاشمپور کوه میرفتیم و با هم رفیق بودیم.
نزدیک 10نفر از بازیگران و عوامل «ضربه توفان» فوت کردهاند که این برای من غمانگیز است. وقتی به گذشته نگاه میکنی، میبینی آدمها روراستتر و صادقتر بودند.
من از سال1389 با هزینه و سرمایه خودم فیلمهایی میسازم که دوست دارم و بازاری نیستند، ولی در جشنوارههای بینالمللی مورد توجه قرار میگیرند. حضور در جشنوارههای بینالمللی برای فیلمهای من مهم است، چون در این جشنوارهها مسئولان سینماتکها، تلویزیونها و سایر خریداران بالقوه فیلمهای خاص و هنری حضور دارند. فیلمهای من تجاری نیست و به حضور در این جشنوارهها نیاز دارد تا بتواند سرمایه ساخت خود را بازگرداند.
اگر بخواهم حسابوکتاب کنم که با پولی که پارسال خرج ساخت یک فیلم خاص کردهام میتوانستم یک ویلا بخرم و در عوض امسال کلی سود کنم، هرگز نمیتوانستم فیلمهایی را که دوست دارم بسازم. با دودوتا چهارتا کردن نمیشود این فیلمها را ساخت.
به سینمای تجاری هم نیاز هست. نمیشود منکر آن شد. آن هم نوعی سینماست که به آن نیاز هست و باید باشد، ولی نباید جلوی سینماهای دیگر و فیلمهای متفاوت را گرفت.
«یک تکه ابر» که در جشنواره فیلم کودک و نوجوان حضور دارد، فیلمی است که در قالب رؤیاهای یک کودک، فرهنگ و آداب و رسوم ایران را به تصویر میکشد و نمایش آن در جشنوارههای کشورهای دیگر میتواند نشاندهنــــده غنای فرهنگی ایران باشد.