فریادها و چهره های اعضای این باند آنقدر ترسناک بود که 2نفر از مالباختهها غش کردند
برادران شرور، باند فریاد راه انداختند
الهه فراهانی-روزنامهنگار
3برادر شرور که با راهاندازی باندی بهنام «فریاد» از طعمههایشان خفتگیری میکردند، از سوی پلیس دستگیر شدند. اعضای این باند هنگام سرقت از مالباختهها فریاد میزدند و ایجاد رعب و وحشت میکردند و به همین دلیل اسم باندشان را «فریاد» گذاشته بودند.
به گزارش همشهری، تحقیقات برای دستگیری این 3برادر با شکایت تعدادی از مالباختهها شروع شد. بررسی اظهارات آنها نشان میداد که 3مرد قویهیکل که آثار چاقو و خالکوبیهای عجیب روی صورت و بدنشان وجود داشت، با شناسایی طعمههایشان در خیابان به آنها حمله کرده و با داد و فریاد آنها را ترسانده و از آنها زورگیری میکردند. شگرد این باند و ظاهرشان چنان ترسناک بود که برخی از طعمهها از وحشت میخکوب شده و حتی یکی از آنها هنگام سرقت دچار تپش قلب شدید و راهی بیمارستان شده بود. سارقان بعد از سرقت اموال طعمههایشان آنها را تهدید میکردند که اگر شکایت کنند و پای پلیس به ماجرا باز شود، سراغشان رفته و آنها را به قتل خواهند رساند.
هدیه دردسرساز
تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهران خیلی زود نشان داد که اعضای این باند 3برادر شرور هستند که سوابق مجرمانه زیادی در پروندهشان دارند. با این حال ردی از مخفیگاه آنها نبود و بررسی ها نشان می داد که متهمان برای اینکه شناسایی نشوند، محل زندگیشان را تغییر دادهاند. در ادامه اما یکی از گوشیهایی که این باند سرقت کرده بود، ردیابی و مشخص شد که در اختیار مردی جوان است. این مرد دستگیر شد و در بازجوییها گفت که برادران شرور این گوشی را به او هدیه دادهاند و با اطلاعاتی که وی در اختیار پلیس قرار داد، مخفیگاه متهمان شناسایی و آنها دستگیر شدند. آنها در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کردند و تحقیقات از این باند ادامه دارد.
گفت و گو
سرقت در 10ثانیه
برادر بزرگتر که سردسته باند است میگوید آنها چنان در دل طعمههایشان وحشت ایجاد میکردند که ظرف 10ثانیه نقشه سرقت بهراحتی اجرا میشد. گفتوگو با او را بخوانید.
طعمههایتان را چطور شناسایی میکردید؟
شگرد خاصی نداشتیم. در خیابان میگشتیم و با دیدن سوژه مناسب به او حمله میکردیم. چنان فریاد میزدیم که در کمتر از 10ثانیه تسلیم ما میشدند.
به خاطر همین فریاد زدن اسم باندتان را گذاشته بودید «فریاد»؟
واضح است دیگر! ما برای خودمان گندهلات هستیم و یک محله از ما حساب میبرند. وقتی میبینیم با دیدن چهره، هیکل و فریاد ما همه از ما حساب میبرند احساس رضایت میکنیم.
در سرقتهایتان، سلاح استفاده نمیکردید؟
معلوم است که نه. سلاح برای افراد ترسوست.
پس آثار چاقو روی صورت و دستانتان برای چیست؟
این فلسفهاش فرق دارد. سرقت با درگیری تفاوت خیلی زیادی دارد. وقتی میروی دعوا آن هم با افرادی شبیه بهخودت، قطعا باید چاقو ببری تا همه از تو حساب ببرند اما برای سرقت از آدمهای معمولی که نیاز به چاقو و قمه نیست.
تا حالا شده بود مالباختهای را مصدوم کنید؟
نه اصلا. فقط فریاد میکشیدیم که البته بعضیها با دیدن چهره ترسناک و خشن ما میترسیدند و فکر میکنم دو نفرشان از شدت ترس بیهوش شدند! مابقی هم با دست و پای لرزان اموالشان را تقدیم ما میکردند.
با موتور میرفتید سرقت؟
نه با یک ماشین سرقتی. شبی که تصمیم گرفتیم برای نخستین بار سرقت کنیم، یک ماشین پرشیا از گوشه خیابان سرقت کردیم. بعد پلاک جعلی روی آن انداختیم و با آن راهی خیابانهای شمال، شمال شرق و شمال غرب میشدیم. در حال عبور از خیابانها، سوژه را شناسایی میکردیم و بعد ماشین را پارک کرده و به سمت سوژه میرفتیم.
این نخستینبار است که سرقت میکنید؟
ما تا دلتان بخواهد سابقه دعوا و درگیری داریم. 3برادریم که همه از ما حساب میبرند. پشت همدیگر هم هستیم و خیلی هوای یکدیگر را داریم. بارها شده بهخاطر مرام و معرفت دعوا کرده ایم اما سرقت هرگز. یک شب که با دوستانمان دور هم بودیم آنها گفتند که چرا شما از قدرت تان استفاده نمیکنید تا پولی گیرتان بیاید. هرچند ما نیاز مالی هم نداشتیم اما این حرف دوستانمان، تبدیل شد به یک تلنگر برایمان. از آن پس تصمیم گرفتیم برای اینکه قدرتمان را نشان بدهیم، خفتگیری کنیم. اسم باندمان را هم گذاشتیم فریاد.
با اموال سرقتی چه میکردید؟
بذل و بخشش میکردیم. هر پولی گیرمان میآمد را خرج خوشگذرانی و تفریح با دوستانمان میکردیم. گوشی موبایلها را هم به دوستانمان میدادیم. هدیه میدادیم و هیچ پولی در قبالش نمیگرفتیم. نگاه به چهره خشن ما نکنید، ما برای دوستانمان سنگ تمام میگذاریم و معرفت داریم.
از زنان هم سرقت میکردید؟
نه هرگز. زنان ایرانی ناموس ما هستند، مگر میشود از یک زن سرقت کرد، ما فقط از مردان سرقت میکردیم و آنها را میترساندیم که آن هم فقط چند مورد بود شاید کمتر از 10مورد.