• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
چهار شنبه 8 شهریور 1402
کد مطلب : 201677
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Z4G0E
+
-

اربعین؛ حج بزرگ

نگاه
اربعین؛ حج بزرگ

مصطفی قویدل؛ مدیرکل اداره امور مالی و اموال شهرداری تهران

برای عزیمت به حج عمره، کتاب «حج نماز بزرگ» را مطالعه کردم. نویسنده محترم جناب آقای دکتر حداد‌عادل، نام این کتاب که به توصیف و تبیین مناسک حج می‌پردازد را «حج نماز بزرگ» گذاشته، در واقع همانگونه که در نماز، مسلمانان مجتمع می‌شوند، در حج نیز یک اجتماع خیلی بزرگ شکل می‌گیرد و همه در محضر خداوند به نماز ایستاده‌اند، حال اگر بخواهیم سفر اربعین را با حج مقایسه کنیم باید گفت اربعین یک حج بزرگ است با همان مقیاس حج به نماز جماعت.
در سفر، رسیدن به مقصد شرط است و هرکس برای زودتر رسیدن عجله دارد و از هر ابزار و وسیله ممکن که با سرعت بیشتر و زمان کوتاه‌تر فرد را به مقصد برساند بهره گرفته می‌شود، اما در سفر اربعین همین که از منزل خارج می‌شوی به مقصود رسیده‌ای، مخصوصا زمانی که از نجف راه می‌افتی، انگار در مقصد هستی. وقتی به اقیانوس پیوستی، تو هم اقیانوس می‌شوی، دیگر فرقی ندارد کجای اقیانوس باشی، تو هم کر می‌شوی.
همانگونه که در فراق، شوری است که در وصال نیست، در مسیر کربلا هم لذتی است که در رسیدن نیست.
در اربعین، رسیدن به حرم هدف نیست، کل مسیر بین‌الحرمین است، در مسیر نجف تا کربلا و بالعکس جمع فاصله تا 2 حرم ثابت است، به هر یک نزدیک شوی از دیگری در حال دور شدنی، اصلا کل مسیر حرم است.
از مرز مهران که وارد کشور عراق می‌شوی (به فاصله اندک) شهری کوچک وجود دارد، در آنجا یک دیوارنوشته جلب نظر می‌کند، جمله‌ای کوتاه، پرمعنی و عمیق که «حُبُّ الحُسَین یجمَعُنا» و در کنار آن تصاویر تعدادی از مراجع عظام شیعه چه ایرانی و عراقی و چه لبنانی، نصب شده است، امام حسین علیه السلام، محور تمام شیعیان است و در اظهار محبت به اباعبدالله هرکس گوی سبقت را از دیگری می‌رباید و به آن افتخار می‌کند.
همانگونه که در حج، تمام مسلمین چه شیعه و چه سنی و چه مذاهب و اقلیت‌های دیگر اسلامی حضور دارند، در اربعین، همه شیعیان یا آرزومند حضورند و یا حاضرند و چه حج بزرگی!
در زیارت اربعین و در کل مسیر پیاده‌روی، آنچه موج می‌زند و هر رهگذری را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، خدمت‌رسانی بی‌منت است و پذیرایی با زحمت؛ در این شرایط اقتصادی و محدودیت‌های موجود در کشور عراق، فراهم آوردن امکانات پذیرایی با این حجم، آسان نیست ولی همه و همه با عشق و جان از آن استقبال می‌کنند و رمز آن چیزی نیست جز آنکه در طول مسیر در چندین محل نصب کرده بودند که «زِیارَه الحُسَین شَرَفٌ لَنا وَ خِدمَه زَوّارِ الحُسَینِ فَخرٌ لَنا»؛ برای جماعت عرب عراقی «زِیارَه الحُسَین» و «خِدمَه زَوّارِ الحُسَینِ» یک معنا دارد، اوست که فرقی بین حرم و مسیر حرم نمی‌گذارد و تمام سعی و تلاشش «خِدمَه زَوّارِ الحُسَینِ» است تا در «زِیارَه الحُسَین» مزد بگیرد و در روز محشر «شَفاعَهُ الحُسَین» نصیبش شود.
نقل است در روز عاشورای سال61، هیچ‌کس از آزار و اذیت خاندان پیامبر(ص) و یاران حسین(ع) دریغ نمی‌کرد. هرکس هرچه داشت آورده بود، یکی اسب و شمشیر، دیگری تیر و کمان، آن یک خنجر و... و هرکه چیزی نداشت، با پای پیاده، سنگی به‌دست گرفته و آورده بود، ولی در اربعین1445 اوضاع طور دیگری است، البته اینجا هم هرکس هرچه داشته آورده است و هیچ‌کس دست‌خالی نیست؛ یکی مرکب آورده «کامیون، اتوبوس، مینی‌بوس، سواری، موتور، دوچرخه، گاری، کالسکه، ویلچر و...» دیگری وسایل پذیرایی از زوار را فراهم کرده، هزاران نفر به آشپزی مشغولند، هزاران نفر چای می‌دهند، هزاران نفر مسیر را تمیز می‌کنند، قهوه را گروهی دیگر، آب را جمعی دیگر و همه و همه با هر ابزاری که دارند، آمده‌اند، یکی آمده که هیچ ندارد، آچاری آورده و مشغول تعمیر کالسکه کودکان زائر است، دیگری که کمتر از او داشته، یک سوزن و نخ برداشته و نشسته در مسیر و کفش‌های پاره شده را می‌دوزد، اگر آن‌روز شمشیردار شمشیر می‌زد و نیزه‌دار نیزه، امروز این سوزن مرهمی است بر آن زخم‌ها.
آن دیگری با افتخار واکس می‌زند کفش‌های گرد و خاک گرفته زوار را و در این میان دختر فلج هم که ظاهرا کاری نتوانسته انجام دهد، جعبه دستمال کاغذی بر دست گرفته و روی ویلچرش نشسته و تعارف می‌کند و هر زائری که به قصد گرفتن عرق جبین آن‌را بر می‌دارد، لبخند رضایت و خوشحالی می‌زند که «حسین! من هم آمده‌ام».
و چه شکوهمند است آنان که با دست خالی آمده‌اند، هیچ ندارند در دست جز دستش! که چشم‌ها همه در کربلا به دستان عباس(ع) بود. آنان که دستانشان را برای خدمت آورده‌اند مشت و مال می‌دهند، این مشت و مال‌ چی ها که در بین‌شان جوانان و حتی کودکان هم هستند که پا و کمر زائران خسته از پیاده‌روی را مشت و مال می‌دهند، آنهایی که می‌گویند ما هم هستیم هرچند دستمان خالی است. زینب(س) از بیت‌الله که خارج شد سفرش آغاز شد و تا اربعین که به کربلا بازگشت در سفر بود، سفری که جز با صبر « مَا رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً» نمی‌شود.سفر اربعین سفر صبر است، در طول مسیر رفت و برگشت و لحظه به لحظه آن باید صبر کرد، باید رسم همدردی به‌جا آورد.
در خوردن، در حرکت، در آشامیدن، در تحویل دادن و تحویل گرفتن کفش‌ها، در صف حمام، در طول مسیر پیاده‌روی، در مسیر عبور از مرز و... همه‌جا باید صبر کرد، قبل از سفر باید تمرین صبر را شروع کرد و از اندوخته صبر در این سفر، در کل عمر بهره‌برد. «فَاصبِر صَبراً جَمیلاً» مقدمه «مَا رَاَیتُ اِلاّ جَمیلاً» است.
حسین(ع) که قبل از احرام از حرم خارج شد و عزم کربلا کرد، همه خانواده را با خود برد، او از بنی‌هاشم و صحابی گرفته تا خواهر و همسر و فرزند را نیز با خود برد، حتی علی اصغر(ع) نیز در این سفر نه  نقش‌آفرینی بلکه میدان‌داری کرد و هنوز نیز در نخستین جمعه هر محرم «هَل مِن مُبارِز» می‌طلبد و اگر در این سفر فقط مردان مبارز حضور داشتند «کربلا در کربلا می‌ماند». حج داستان استطاعت است و یکی از شروط حضور در آن بلوغ است، کسی سنگ بر شیطان می‌زند که پای در تکلیف گذاشته باشد وگرنه بی‌تکلیف حرجی نیست و شیطان دستاوردی ندارد.اما اینجا کربلاست و این سفر عشق است و نمی‌توان تنها به این وادی پا نهاد، درست است که سفر صبر است و مشقت دارد اما صبر هم مراحلی دارد و کمال درجاتی.‌از تهران که سوار اتوبوس می‌شوی، صدای گریه بچه‌ها را می‌شنوی، بچه‌هایی که  از شیرخواره و چندماهه تا چندساله هستند، در این سفر زن و مرد، دختر و پسر، پیر و جوان، متاهل و مجرد، کارمند و بیکار، مدیر و خدمتکار، دانشجو و بیسواد، خلاصه از همه قشری آمده‌اند. در این حج بزرگ هرچند بخش زیادی از مسیر را بخش عظیمی از زائران پیاده طی می‌کنند، اما سیستم حمل‌ونقل بسیار مهم است و پیچیدگی خاص خود را دارد که این پیچیدگی یک کلید ساده دارد و آن مردمی بودن آن است، این مردمی بودن پاسخ همه سؤالات و ابهامات در حج اربعینی است، مگر ساده است جابه‌جایی در این حج عظیم و انبوه بدون زیرساخت، اصلا عرب‌ها مشهورند به مهمان‌نوازی و حاتم طائی زبانزد مهمان‌دوستی  است.در طول سفر با همه ناملایمات هیچ احساس گلایه و ناراحتی ای در چهره کسی وجود ندارد و بالعکس عموما بر لب‌ها لبخند رضایت موج می‌زند در همه مسیر که «رَضِی‌الله عَنهُم وَ رَضُوا عَنه».‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید