• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 5 شهریور 1402
کد مطلب : 201254
+
-

دهخدا به روایت امروز

گفت‌وگو با نادر فلاح، کارگردان نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد»

گفت وگو
دهخدا به روایت امروز

شقایق عرفی‌نژاد-روزنامه‌نگار

نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» بعد از ۶۰ اجرا در تالار مولوی و یک دوره اجرا در پردیس تئاتر شهرزاد، باز هم تمدید شده و از سوم شهریور دور دوم اجراهایش را شروع کرده است. «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» روایت علامه دهخداست و ۴۰سال تلاشش برای نگارش فرهنگ لغات؛ درحالی‌که شبح میرزا جهانگیر‌خان صوراسرافیل با او خون‌آلود چاقویی در قلبش از او می‌پرسد، چرا درحالی‌که او کشته شده، دهخدا همچنان فرهنگ می‌نویسد.
این نمایش نوشته امیرحسین طاهری است که نادر فلاح آن را کارگردانی کرده و در اجراهای شهرزاد در آن بازی هم می‌کند. با او درباره این نمایش گفت‌وگو کرده‌ایم.

متن این نمایش برای اجرای شما نوشته شده بود؟
نه. این متن را امیرحسین طاهری به اسم «در آستانه» 2سال پیش چاپ کرده بود. من از قبل او را می‌شناختم و هروقت می‌خواستم کار کنم با او تماس می‌گرفتم که آیا متنی در دست دارد یا نه؟ او متن در آستانه را که مرکز هنرهای نمایشی چاپ کرده بود، به من معرفی کرد و آن را خواندم و کار کردم.
متن در طول کار تغییر کرد؟
بله. طی تمرین چیزهایی را که فکر می‌کردم لازم است وجود داشته باشد، به آقای طاهری می‌گفتم و او به متن اضافه می‌کرد.
اجرای طولانی‌مدتی در مولوی داشتید و بعد هم کار را در تماشاخانه شهرزاد ادامه دادید. چه شد که اجراها در شهرزاد ادامه پیدا کرد؟
ما 2‌ماه و ۶۰ اجرا در مولوی داشتیم و بعد هم به شهرزاد آمدیم. من در طول اجراهای مولوی از مدیران بسیاری از تئاترها دعوت کردم تا اجرا را ببینند، ولی متأسفانه فقط خانم پریسا مقتدی، مدیر تئاتر سنگلج و داود نامور، مدیر تئاتر نوفل‌لوشاتو کار را دیدند. بقیه مدیران تئاترها با وجود اینکه بارها دعوت شدند، برای دیدن اجرا نیامدند. قاسم جعفری، مدیر تماشاخانه شهرزاد، تنها مدیری بودند که بعد از 10اجرا و حتی بدون اینکه من دعوتشان کرده باشم، خودشان به دیدن کار آمدند و همان زمان هم از ما دعوت کردند که بعد از اجراهای مولوی در پردیس شهرزاد اجراهایمان را ادامه دهیم، ولی چون بعد از ۳۰ اجرا دوباره کار در تالار مولوی تمدید شد، اجراها همانجا ادامه پیدا کرد؛ ضمن اینکه من توانایی مالی اجرا در یک سالن خصوصی را هم نداشتم، ولی دوباره با آقای جعفری صحبت کردیم و با اینکه ۶۰ اجرا رفته بودیم و ریسک زیادی داشت، با شرایط خیلی خوب به ما سالن دادند.
به‌جز بازی شما، اجراهای شهرزاد با مولوی تفاوتی ندارند؟
چند بازیگر دیگر هم بعد از اجرای مولوی از ما جدا شدند و با تغییراتی در ترکیب بازیگرها به اجرای شهرزاد رسیدیم، اما در مورد تفاوت محیط اجرای مولوی و شهرزاد هم باید عرض کنم که تئاتر مولوی در یک محیط دانشگاهی قرار دارد و قوانینی داشت که در سالن خصوصی کمتر با چنین مواردی روبه‌رو بودیم.
نمایش شما از آگاهی صحبت می‌کند. علامه دهخدا هم انگار به‌عنوان نویسنده فرهنگ لغات نمادی از همین آگاهی است.
بله دقیقا همینطور است. متن جدال دراماتیک بین تفکری است که می‌گوید فرهنگ است که می‌تواند آرام آرام باعث تغییر در یک جامعه شود و تفکری که به کنش مستقیم سیاسی عقیده دارد. 2نوع دیدگاه است که هرکدام کاربرد خودش را دارد. منظور از فرهنگ هم ویژگی‌های فرهنگی یک قوم، قبیله و ملت نیست. چون اصلا ممکن است همین ویژگی‌هایی که یک قوم و قبیله روی آن اصرار دارند، تبدیل به جنگ و تعصب شود. مسئله‌ای که دهخدا در نمایش مطرح می‌کند، آگاهی، خردورزی، تفکر و مطالعه است. وقتی از آزادی حرف می‌زنیم، باید مشخص کنیم تعریف‌مان از آزادی چیست و چه نفعی برای جامعه دارد. این مسئله تأویل‌پذیر است. در کشورهای مختلف مفهوم آزادی همیشه مطرح بوده و در خیلی از موارد، همان جریان‌هایی که با اسم آزادی جلو آمده‌اند، تبدیل به استبداد شده‌اند؛ یعنی تفسیرشان از آزادی چیز دیگری بوده است. کسی که برای رسیدن به آزادی تلاش می‌کند باید بداند آزادی قرار است چه کار کند. آزادی احترام به حقوق همدیگر است؛ نه‌فقط از بین رفتن محدودیت‌ها.
در کار شما طراحی صحنه کامل است. دو کتابخانه بزرگ پر از کتاب داریم و یک میز بزرگ که مکان‌های مختلف را تداعی می‌کنند. درباره این طراحی صحنه بگویید.
ما در مولوی تک‌اجرایی بودیم. صحنه را هم آقای رضا مهدی‌زاده براساس همین سالن طراحی کرده بود. بعد که به سالن شهرزاد آمدیم این قرار را با آقای جعفری گذاشتیم که نمی‌توانیم دکور را تغییر بدهیم؛ یعنی دکور طوری طراحی شده که امکان بیرون بردنش از سالن وجود ندارد. به این توافق رسیدیم گروه‌هایی که بعد از ما اجرا دارند، بدون اینکه لطمه‌ای به اجرایشان وارد شود، در دکور ما اجرا بروند، ولی به هر حال مسئله این است که سالن‌های خصوصی چند اجرای همزمان در یک سالن دارند که این به روند طراحی صحنه لطمه می‌زند؛ چون مجبورند دکور سبک قابل حرکت داشته باشند تا بتوانند به سرعت آن را جمع کنند. خود گروه‌ها هم به‌نظر می‌رسد تمایل دارند همین دکور ارزان‌قیمت را داشته باشند؛ درصورتی که طراحی صحنه به اجرا کمک می‌کند. بخش زیادی از موفقیت نمایش کابوس‌های آنکه نمی‌میرد، مدیون طراحی صحنه رضا مهدی‌زاده است که هم مفاهیم زیادی را منتقل می‌کند، هم به میزانسن کمک می‌کند و هم از نظر زیبایی‌شناسی درست است.


مکث
تمایلی به بازی در «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» نداشتم

سالن شهرزاد ۳۰۰صندلی گنجایش دارد. این باعث می‌شود گروه از نظر مسائل مالی دچار اضطراب شود که آیا می‌تواند سالن را پر کند یا نه؟ البته سالن شهرزاد خیلی خوب با ما راه آمد و ما از این نظر نگرانی زیادی نداشتیم. درباره اینکه خودم نقش را بازی کردم، تمایلی به این کار نداشتم. اصولا دوست ندارم در کاری که کارگردانی می‌کنم، بازی هم کنم؛ چون ترجیح می‌دهم از بیرون کار را ببینم و هر شب اجرا را روتوش کنم، ولی موقعیتی پیش آمد که در سالن شهرزاد خودم نقش را بازی کردم؛ هر چند باعث شد کمی ‌تمرکزم حین اجرا روی صحنه باشد و از طرف دیگر هم نتوانم هر شب بازی‌ها را از بیرون ببینم و اگر نکته‌ای بود، روتوش کنم، ولی در کل انقدر نبوده که به‌کار ضربه بزند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید