ناسازگاریها را کاهش دهیم
خردهفرهنگها در کاهش طلاقها مؤثر هستند
هنوز هم درازبودن عمر زندگی زناشویی مایه افتخار و مباهات زوجین ایرانی و بهویژه زنان است. هنوز هم دلنگرانیها، دغدغهها و دلایل بسیاری وجود دارد که مرد و زن ایرانی را وامیدارد که با وجود مشکلات ریز و درشت برای حفظ کانون خانواده و رابطه زناشویی خود بجنگند، اما در کنار همه این عهد و پیمانها و تلاشهای ارزشمند که میراث ما از فرهنگ گذشتگان است، نگاه و دیدگاههای فرهنگی تازهای نیز در تعدادی از جوانان قد علم کرده که با همه این ساختارهای فرهنگی حافظ بنیان خانواده، در تعارض است و با بروز رفتارهایی مانند برگزاری جشن طلاق، تلاش میکنند این حلال مذموم و نکوهیده را پسندیده جلوه دهند. اصغر مهاجری معتقد است این دیدگاه از رواج نوعی سبک زندگی نشأت میگیرد که اگر مورد غفلت واقع شود، به افزایش ناسازگاری و طلاق زوجین میانجامد. در گزارش زیر و در گفتوگو با این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی به ابعاد مختلف این نوع سبک زندگی و آثار آن بر افزایش آمار طلاق پرداختهایم.
ظرفیتهای فرهنگی جامعه ایرانی
اصغر مهاجری از ظرفیتهای فرهنگی که در جامعه ایرانی وجود دارد و موجب بقا و دوام بنیان خانواده میشود با عنوان خرده فرهنگ یاد میکند و میگوید: «بسیاری از زنان جامعه با وجود بروز مشکلات در خانواده به دلایلی ترجیح میدهند این کانون را حفظ کنند و در انتخاب میان تداوم زندگی مشترک و طلاق، دیدگاهی فردگرایانه ندارند. این زنان معمولا بهدلیل حفظ فرزندانشان از آسیبهای طلاق، نداشتن استقلال مالی، قبح طلاق و انگ اجتماعی خوردن زنان مطلقه در جوامع کوچک و... از طلاق حقوقی گریزانند و کانون خانواده را حفظ میکنند.» این جامعهشناس همچنین میگوید: «مطالعات اخیر جامعهشناسان و روانشناسان نشان میدهد مسئله مهم در کشور ما طلاق نیست و مسئله اولیتر نسبت به آن ناسازگاری است که موجب طلاق اجتماعی یا طلاق پنهان در جامعه میشود. این نوع طلاق با تضعیف خردهفرهنگها به طلاق حقوقی میانجامد و فروپاشی کانون خانواده را درپی دارد.»
تناسب با سبک زندگی امروزی
مهاجری تغییر سبک زندگی را از مهمترین دلایل تضعیف اثرگذاری خردهفرهنگها و افزایش ناسازگاری زوجین برمیشمرد و توضیح میدهد: «از حدود یک دهه گذشته ما شاهد افزایش ناسازگاری در جامعه بودیم و بر اثر بیتوجهی به این امر شاهد رواج سبک زندگیای هستیم که در آن جشن طلاق برگزار میشود و قبح طلاق فرو میریزد. در چنین شرایطی و با وجود تغییراتی مانند استقلال اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی که در شرایط زنان پیش آمده شاهد تبدیلشدن طلاق اجتماعی و ناسازگاری به طلاق حقوقی هستیم.» این جامعهشناس معتقد است راههای پیشگیری از طلاق را باید در کاهش ناسازگاریهای زناشویی جستوجو کنیم. مهاجری توضیح میدهد: «اگر همچنان موضوع اولمان مسئله طلاق و طلاق حقوقی باشد کاری از پیش نمیبریم و باید به سمت حل ناسازگاری پیش برویم و متناسب با تغییر سبک زندگی که رخ داده، راهکارهای اساسی ارائه دهیم که به سمت تعدیل ناسازگاریها پیش برویم.»
خردهفرهنگها کافی نیستند
وی ادامه میدهد: «در گذشته از بنیاد خانواده کارکردهای مختلفی مانند تأمین آموزش، شغل فرزندان و انتظار میرفت، اما در سبک زندگی کنونی جامعه این وظایف تا حدود زیادی به سایر دستگاهها منتقل شده و ایجاد رضایتمندی زناشویی بهعنوان مهمترین کارکرد بنیان خانواده تعریف شده است. متأسفانه با وجود آموزههای دینی و فرهنگی غنی ما در مورد لزوم رضایتمندی زوجین در کانون خانواده، شاهد محقق نشدن این انتظار و کارکرد در نهاد خانواده هستیم که افزایش ناسازگاری و متعاقبا افزایش طلاق حقوقی را بهدنبال داشته است.» مهاجری تکیه بر خردهفرهنگها را برای بقای زندگی زناشویی و کانون خانوادههای امروزی کافی نمیداند و میگوید: «اگر نگاه ما به موضوع استحکام خانواده، همچنان دچار گذشتهنگری باشد و به همان شیوهای که برای خانوادههای گسترده نسخه میپیچیدیم، برای خانوادههای امروزی هم نسخه بپیچیم، نمیتوانیم انتظار چندانی داشتهباشیم.»