• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
یکشنبه 8 مرداد 1402
کد مطلب : 198482
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/58KXq
+
-

جای خالی قوانین کنترل سلبریتی‌ها

همشهری خلأهای قانونی و فقدان ملاحظات حقوقی در ارتباط با سلبریتی‌ها و فرهنگ شهرت را بررسی می‌کند

گزارش
جای خالی قوانین کنترل سلبریتی‌ها

 سحر جعفریان-روزنامه‌نگار

سلبریتی‌ها همیشه از همان ابتدای تاریخ همراه ما بوده‌اند. از زمانی که غارنشین همسایه به‌واسطه زور بازوی برآمده‌اش، غذای بیشتر و جایی بهتر نصیبش می‌شد یا قرن‌ها بعد از آن که جنگاورانی سلحشور به ضرب نیروی شمشیرزنی پا به عرصه شهرت گذاشتند. یا بعدتر که افرادی معمولی به واسطه نبوغ علمی، فلسفی، مذهبی، صنعتی و البته گاهی هم زیبایی‌های ظاهری، به سلبریتی‌های ملی و جهانی تبدیل شدند. ظهور سلبریتی ادامه داشت تا اینکه ارتباطات، مدرن شد و شبکه‌های مجازی توسعه یافتند و از سویی مصرف‌گرایی رونق گرفت. اینجا بود که به تعبیر توماس بازبی (نویسنده انگلیسی کتاب عصر نابغه) سلبریتی کلاسیک مُرد و اغلب، ستاره‌های بی‌مغز یکی پس از دیگری متولد شدند؛ ستاره‌هایی که حتی در غرب و اروپا که خاستگاه نخستین‌شان است، تحت نظارت و کنترل هستند. طی‌این‌سال‌ها، گونه‌های پرشماری از سلبریتی‌ها نیز در ایران پدید آمده‌اند که در سایه خلأهای قانونی و ملاحظات حقوقی، افکارعمومی را گمراه  کرده‌اند و جامعه را به خسران کشانده‌اند. برای بررسی دقیق این موضوع به گفت‌وگو با جمعی از کارشناسان حوزه رسانه، جامعه‌شناسی و حقوق پرداخته‌ایم.

تعیین رویکرد پیش از تنظیم قانون
معصومه شمس، پژوهشگر و نویسنده:  یکی از مهم‌ترین دلایل مرجعیت‌یافتن سلبریتی‌ها در کشور، عملکرد صداوسیما در طول یکی دو دهه‌ گذشته و به‌ویژه در دهه 90است. پیش از قانونگذاری در ارتباط با سلبریتی‌ها، نیاز است که سیاستگذاران فرهنگی و رسانه‌ای رویکرد خود را نسبت به آنها مشخص کنند. شاید در جامعه‌‌ امروز که به‌شدت رسانه‌ای و جهانی شده است، حذف سلبریتی‌ها به‌ مثابه یکی از پیامدهای دنیای مدرن، ناممکن باشد؛ اما لازم است برای مواجهه صحیح با آنها، رویکرد انتقادی و نه ابزارگرایانه را برگزینیم. به‌نظر می‌رسد رویکرد مدیران و سیاستگذاران جامعه و رسانه در این سال‌ها، ابزارگرایانه بوده است. این رویکرد ابزاری به سلبریتی‌ها، پیامدهای متعددی همچون برجسته‌شدن بیش از حد سلبریتی‌ها در جامعه و رسانه و بدل‌شدن آنها به نوعی بت، الگو و مرجع فکری، به‌خصوص برای قشر نوجوان را در پی داشته است‌. البته بدون شک این رویکرد مبهم یا اشتباه، تنها عامل نیست و عوامل دیگری همچون گسترش شبکه‌های اجتماعی نیز در فرایندهای رسانه‌ای‌شدن و سلبریتیزه‌شدن جامعه مؤثر بوده‌اند. درهرحال لازم است سیاستگذاران فرهنگی، ابتدا به‌خوبی با سلبریتی و ابعاد گوناگون فرهنگ شهرت و فرهنگ هواداری آشنا شوند. قانونگذاری در ارتباط با سلبریتی‌ها نیز امر لازمی است که پس از شناخت دقیق و صحیح مسئله و مشخص‌کردن رویکرد، موضوعیت پیدا می‌کند؛ تعیین قانون و ملاحظاتی که هم آزادی حقوق شهروندی‌ آنها را محفوظ دارد و هم با توجه به تأثیرگذاربودنشان (به‌واسطه‌ جامعه‌‌ هواداری و دامنه‌ تأثیرگذاری و بُعد رسانه‌ای سلبریتی‌ها) مسئولیت اجتماعی را متوجه‌شان سازد. در این راستا می‌توان با کمک‌گرفتن از پژوهشگران حوزه‌ رسانه، نوع مواجهه‌ دیگر کشورها با سلبریتی‌ها و خط قرمزهایی که برای آنها وجود دارد را ارزیابی کرد و سپس آنها را با شرایط و فرهنگ غالب کشور تطبیق داد. از سویی می‌توان با افزایش سواد رسانه و سواد فرهنگ شهرت در افراد جامعه و ضرورت‌بخشی به این نوع سوادهای نوین، میزان آگاهی جمعی را بالا برد تا بهترین مواجهه با سلبریتی‌ و فرهنگ شهرت صورت گیرد.

جای خالی را با قانون پُر کنیم

علیرضا یاری‌، وکیل و پژوهشگر حقوق: سلبریتی‌ها، شهروندانی هستند که به دلایل گوناگون برای عموم مردم شناخته شده‌اند و البته تأثیر غیرقابل‌انکاری بر افکار و فرهنگ عمومی جامعه دارند. بسیاری از آنان، درخصوص موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت جدی داشته و به‌ویژه از طریق شبکه‌های اجتماعی به‌صورت گسترده‌ای اظهارنظر می‌کنند. حال فارغ از همه سؤالاتی که می‌شود پرسید، به‌نظر می‌رسد این قدرت رسانه‌ای به لحاظ موقعیت حساسی که دارد از منظر حقوقی شایان توجه بیشتری است. بسیاری از چهره‌های مرجع با اعتقاد به حقوق شهروندی و حق آزادی بیان عقیده، اظهاراتی دارند که ممکن است خلاف واقع باشد و فضای جامعه را ملتهب کند. به‌عنوان نمونه بسیاری از سلبریتی‌ها در کشوری مانند آمریکا هستند که محدودیت‌های جدی در برابر رفتارهای خارج از قانون آنها وجود دارد. در قانون جمهوری اسلامی ایران، مجازات‌هایی برای «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» درنظر گرفته شده است؛ مجازات‌هایی که با توجه به ضریب تأثیرگذاری سلبریتی‌ها باید با تغییراتی جدی و جرم‌انگاری‌هایی مشخص در حوزه فعالیت در فضاهای مجازی همراه باشد تا حقوق مادی و معنوی سایر شهروندان پایمال نشود. البته می‌توان از رویکرد افتراقی در ظرفیت‌های قانونی و موجود جمهوری اسلامی ایران در قبال سلبریتی‌های جنجال‌آفرین بهره گرفت. برای این منظور نیاز به قانونگذاری در این عرصه با مطالعه تطبیقی و الهام از قوانین سایر کشور‌ها است. برخی از مواد قانونی مرتبط با سلبریتی‌های خاطی شامل ماده 500قانون: فعالیت تبلیغی علیه نظام. ماده 508همان قانون: همکاری با دول خارجی متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران به هر نحو. ماده 638: تظاهر به عمل حرام یا مخل عفت عموم و ماده 639تشویق مردم به فساد یا فحشاست.

مجازاتی برای سلبریتی‌ها!
امان‌الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس: سال‌هاست که سلبریتی‌ها یا همان ستاره‌های مشهور که الگو و مورد تقلید بسیاری از اقشار جامعه هستند در ایران با تغییر ماهیتی مواجه شده‌اند؛ به‌عبارتی دقیق‌تر، ایران با توجه به غنای ملی و مذهبی که از دیرباز داشته و دارد، خاستگاه تولد و فعالیت ستاره‌ها و افراد مرجع معتبری بوده که حتی ظرفیت صادرات فرهنگی داشته‌اند؛ از پوریای ولی و پهلوانان خوشنام گرفته تا اندیشمندان اجتماعی و نخبگان علمی که هر یک الگو و مدلی مناسب برای جامعه محسوب می‌شدند که توانایی فاعل بودن در پیشرفت و توسعه جامعه را داشتند. اما متأسفانه در گذر زمان، مرجعیت آنها که دود چراغ خورده بودند و سال‌ها با ممارست و زحمات فراوان به جایگاه فعلی‌شان رسیده بودند، به افراد یک‌شبه ره صد ساله رفته‌ای، انتقال یافت که نه‌تنها مناسب الگوبرداری نبودند که چه بسا به ضرر و زیان جامعه هم عمل می‌کردند. در این انتقال مرجعیت، فضای مجازی بی‌تأثیر نبوده؛ فضای مجازی‌ای که یکی از ویژگی‌هایش سرعت گردش اطلاعات بوده و در سایه همین سرعت، فرصت قانونگذاری از کارگزاران فرهنگی و حقوقی گرفته شد. حالا برای به روزشدن و هماهنگ‌شدن با کشورهای دیگر در ارتباط با فرهنگ شهرت و سلبریتی چند راهکار وجود دارد. در گام نخست، باید اسطوره‌ها و نخبگان ملی و مذهبی تاریخ کهن کشور به جامعه معرفی شود. جامعه باید بداند که در سطر به سطر تاریخ ایران نام افرادی می‌درخشد که سلبریتی واقعی هستند. در گام دوم باید مسائل اصلی مربوط به موضوع فرهنگ شهرت و سلبریتی شناسایی شود؛ مسائلی که باید در اختیار پژوهشگران اجتماعی و قانونگذاران فرهنگی برای تولید قانون قرار گیرد. به هر حال قانونگذار باید بداند در وضع قوانین مربوطه به چه موارد کلیدی باید توجه کند و از چه موارد مهمی غفلت نکند؛ چه بهتر که این موارد کلیدی و مهم، پیوست‌های پژوهشی و مطالعاتی با نگاهی تجربه‌گرا (بررسی تجربه دیگر کشورها در این زمینه) داشته باشند. گام سوم این است که منع قانونی برای جلوگیری از سلبریتیزه‌شدن حوزه‌های مختلف قرار دهیم. به بیانی ساده یعنی دستاوردهای مثبت، سازنده و تخصصی افراد در اولویت قرار گیرد نه شهرت آنها! به‌عنوان مثال نخبه علمی باید از حمایت‌های قانونی برای تولیداتش برخوردار باشد و آن بی‌هنر مشهوری که طرفدارانش را به «بق بقو» وامی‌دارد باید مجازات شود! توجه داشته باشیم که گاهی مجازات‌ها جنبه معنوی دارند؛ مثلا سلبریتی‌ای از چشم مردم می‌افتد. گاهی هم جنبه حقوقی دارد؛ مثلا غرامتی باید پرداخت شود. مرز باریکی بین این مجازات‌ها وجود دارد که نباید از نظرها دور بماند و آن اینکه سلبریتی‌ها به‌دنبال دیده‌شدن هستند؛ چه با خوشنامی چه با بدنامی.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید