تهرانیهای قدیم ارادت خود را به دستگاه امامحسینع چنین ابراز میکردند
صفآرایی خوبیها
مریم باقرپور-روزنامهنگار
از عهد صفوی تا دورههای ناصری و قاجار، ماههای محرم و صفر، شب و روزش عزا و غم است، اما در روزهای تاسوعا و عاشورا مراسم و سوگواری عمومی به اوج میرسد. در تهران قدیم هم در هر محله برای نشاندادن ارادت بهسالار شهیدان برنامههایی اجرا میشد و برخی از آنها در قاب خاطرات به یادگارمانده است. مثل همین چند عکسی که روایتگر گوشهای از سرسپردگی تهرانیها در روز عاشوراست.
در و دیوار میگرید
عزاداران در مسیر جوز درخت-1340
روز عاشورا که میرسید، دستههای روستاهای شرق شمیران از دارآبادیها تا جمالآبادیها، نیاورانیها، اهالی کاشانک و... راهی آرامگاه سیدابوطالب جوزی یا همان سیدجوز درختی و «سیداجاق» میشدند. گاهی جمعیت به 2تا 3هزار نفر میرسید. دستههای عزاداران وقتی به مزار سیدابوطالب جوزی نزدیک میشدند، سینهزنان شور میگرفتند و روضهخوانی به اوج میرسید. رسم بود تعزیهخوانی و شبیهخوانی هم بهعنوان پایان مراسم آن روز، بر سر مزار سیدجوزی برگزار شود و در پایان عزاداران بر سر خاک اموات خود فاتحه میخواندند چون محلی که امروز به گلزار شهدای کاشانک معروف است، در گذشته آرامگاه قدیمی شمیرانیها بود.
عزاداری در گورستان قدیمی
دربند-1351
در خاطرات دور اهالی دربند مراسم روز عاشورا، با نخلگردانی ثبت شده است. در این روز عزاداران راهی آرامگاه قدیمی ییلاق خود میشدند؛ گورستانی که در مرکز آن، مزار سیدعلی دربندی یکی از بزرگان روستای دربند، در اواخر دوره ناصری قرار داشت. در دوره پهلوی و در جریان توسعه کاخ سعدآباد گرچه این قبرستان تا حدودی تخریب شد اما همچنان رسم عزاداری دربندیها پابرجا بود و روز عاشورا در قبرستان دور هم جمع میشدند و عزاداری میکردند. این عزاداری در دهه50با نوحهخوانی سیداحمد میری همراه بود و مردم هم با او همنوایی میکردند.
نخلگردانی به سبک قلهکیها
مراسم عاشورا-1340
تهرانیها هم نخلگردانی دارند و یکی از این نخلها با قدمت بیش از 150سال در مسجد اعظم قلهک است، با این تفاوت که نخل تهرانیها یک فضای چوبی مشبکمانند است که یک طرفش باز است و سه طرف دیگرش را با چوبهای مشبک آینهکاری کرده و رویش پارچه مخمل سیاه تزیینشده میاندازند. رسم بود زنان زیر آن نخل حلوا میپختند و زیارت عاشورا میخواندند. سپس حلوا را میان سینهزنان پخش میکردند. اما در ظهر عاشورا نخل را مردان در وسط مسجد میچرخاندند. بعد عزاداران نخل را از مسجد به امامزاده اسماعیل(ع) در محله زرگنده میبردند.
اطعام نیازمندان واهالی
طرشت-1330
از 200سال قبل مرحوم محمدرضا طرشتینژاد از کدخداهای طرشت برخی از زمینها و باغهای خود را وقف حسینیه کرد تا درآمدش درماه محرم خرج اطعام اهالی شود، چون برخی از ساکنان، هفتهها نمیتوانستند غذای درستی بخورند و حسینیه بهانهای برای اطعام آنها و پذیرایی روز عاشورا هم آبگوشت بود. برای همین کوهی از هیزم را در گوشهای از حسینیه جمع و عدهای زمان حضور مردم در دستهها بهگونهای دیگر ادای دین میکردند. در پایان کار آشپزها با همان چهرههای سیاه شده ناشی از دود هیزمها، غذاها را در اختیار دیگران میگذاشتند و بین عزاداران توزیع میکردند.
نوجوانان و جوانان پرچمدارند
امامزاده صالح فرحزاد-1330
حرکت دسته از حسینیه به سمت آستان امامزادگان صالح و ابوطالب در روز عاشورا یکی از رسوم قدیمی و ماندگار ساکنان محله فرحزاد است. در این روز با وجود تعداد زیاد شرکتکنندگان، عزاداران از میان کوچههای تنگ و باریک و خانههای گلی و کوچههای خاکی، میگذشتند و با سینهزنی و زنجیرزنی خودشان را به امامزادگان صالح و ابوطالب میرساندند تا مراسم نهایی و گردهمایی عمومی آنجا برگزار شود. در این میان حضور نوجوانان هم بهعنوان پرچمداران حسینی پررنگ بوده و همچنان در این محله نوجوانان و جوانان پرچمدار هستند.
شورعاشورا در سبزه میدان
امامزاده صالح فرحزاد-1330
حرکت دسته از حسینیه به سمت آستان امامزادگان صالح و ابوطالب در روز عاشورا یکی از رسوم قدیمی و ماندگار ساکنان محله فرحزاد است. در این روز با وجود تعداد زیاد شرکتکنندگان، عزاداران از میان کوچههای تنگ و باریک و خانههای گلی و کوچههای خاکی، میگذشتند و با سینهزنی و زنجیرزنی خودشان را به امامزادگان صالح و ابوطالب میرساندند تا مراسم نهایی و گردهمایی عمومی آنجا برگزار شود. در این میان حضور نوجوانان هم بهعنوان پرچمداران حسینی پررنگ بوده و همچنان در این محله نوجوانان و جوانان پرچمدار هستند.
اتحاد اقوام در امامزاده پنجتن
لویزان امامزاده پنجتن-1332
از یک قرن پیشماه محرم که از راه میرسید، هیئتهای اقوام مختلف از نطنزیها، خوانساریها، لواسانیها، میگونیها و... در ده لویزان و حسینآباد برپا میشد. هر یک از این اقوام در گذر زمان به روستای لویزان مهاجرت کرده و ساکن بودند و محرم با توجه به آیین خود عزاداری میکردند اما روز عاشورا همه یکدل میشدند. دستهها از نخستین ساعتهای روز مویهکنان و سینهزنان از تپه بالا میرفتند و خودشان را به محدوده بقعه امامزاده پنجتن میرساندند. با شرکت در تعزیه، عدهای هم نذری میدادند و برخی هم بر سر مزار در گذشتگان خود فاتحه میخواندند.
دستم عمری است دخیل علم عباس است
نارمک-1330
یکی از رسمهای قدیم اهالی نارمک برپایی خیمه عزا و تعزیه و روضهخوانی در این ایام بود. این عکس هم در دهه 30 از این محله به یادگار مانده که یکی از معدودترین تصاویر بهجا مانده است که از آلبوم خانوادگی تعزیهخوان معروف میرزاعلی جا خوش کرده است. مردم نارمک و شرق تهران صبح عاشورا خود را به میدانگاهی میرساندند که برای اجرای تعزیه از شب قبل آماده میشد و آنجا پای مرثیه تعزیهخوانان مینشستند و به خاندان اباعبدالله ابراز ارادت میکردند.