محسن رستگار
حداقل 3 نفر از خاندان وحی را میشناسیم که بعضی از هیئتها و مجالس روضه بر اباعبدالله علیهالسلام را مثل مسجد ضرار تخریب و اهل آن جلسات را سرزنش و منع کردند.
زمانی که امام حسین(ع) 2 ساله شد، پیامبر (ص) در سفری، در بین راه ناگهان فرمودند: انالله و اناالیه راجعون و گریستند. اطرافیان دلیل را پرسیدند. رسول خدا (ص) ماجرای کربلا را که جبرئیل برایشان بازگو کرده بود، خاطرنشان کردند.پیامبر اکرم (ص) از سفر با ناراحتی بازگشتند و به منبر رفته، مردم را موعظه فرمودند. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نزد آن حضرت بودند.
...حضرت فرمودند: جبرئیل مرا خبر داد که این فرزندم را با بیحرمتی تمام میکشند. پروردگارا شهادت او را برایش پربرکت کن و او را از سروران شهدا قرار ده و بارالها! برای قاتلان و خوارکنندگان او برکت قرار مده.
پس از شنیدن این سخنان مردم شروع به ضجه زدن و گریه کردن نمودند. پیامبر (ص) فرمودند: «أتبکونه و لا تنصرونه؛ آیا برای او گریه میکنید درحالیکه او را یاری نمیکنید.» (لهوف سیدبن طاووس؛ ص14)
وقتی کاروان اسرای کربلا به کوفه رسید، اهل کوفه جمع شدند و گریه و زاری کردند. امام سجاد(ع) در آن حال بیماری با صدای ضعیفی فرمودند: «اگر اینها گریه میکنند، پس چهکسی غیراز اینها مردان ما را کشته است؟!»(احتجاج/304/2)
حضرت زینب(س) نیز در خطبه خود در کوفه، گریه مردم کوفه بر امام حسین(ع) را تقبیح کردند و فرمودند: «ای مردمی که اهل نیرنگ و بیوفایی هستید و کسی را که انتظار یاری از شما دارد، نامردانه تنها میگذارید، هیچوقت اشک چشمتان خشک نشود و هیچوقت آه سوزناک غم و اندوه از سینه شما خارج نشود! (احتجاج/304/2و امالی طوسی/92)
ایشان اهل کوفه را افرادی لافزن معرفی میکنند و میفرمایند: «آیا در شما کسی غیر از انسان لافزن هست؟ هَلْ فِیکمْ إِلَّا الصَّلَفُ»(امالی طوسی/92)
در هر 3 واقعه میبینید که حضرات مکرّم اسلام، مردم را از گریه تنها بر اباعبدالله منع میکنند و آنان را به عدمنصرت و یاری حضرت، مؤاخذه میکنند و میخواهند بساط چنین مجلسی را جمع کنند. گویی این مجلس، مجلس ضرار است و باید آن را از بنیان کند. این مجلس رهزن است. این مجلس، مسکنِ بیمقداری است که دردی از معصوم و راه او درمان نمیکند. این مجلس، آب شوری است که تشنهتر میکند و آبی بر آتش دل اولیاءالله نیست. و بهعبارتی این مجلس، اساسا مجلس روضه و هیئت واقعی نیست.
متأسفانه امروز هم مجالسی به ظاهر عنوان هیئت را یدک میکشند، ولی در واقع فقط در حد یک تشفّی شخصی و گریه و اشک و آه خلاصه میشوند. این مجالس نهتنها به یاری
امام عصر (عج) و جبهه حق برنمیخیزند بلکه اساسا مورد تشویق و عنایت جبهه باطل و یزیدیان هم قرار میگیرند. اینان دین را از سیاست جدا میدانند، و آن را در حد یک نماز و حج و عزاداری گریهگون تقلیل میدهند؛ درحالیکه بر حسب روایات دین، حول محور ولایت و یاری ولی خدا و راه او خلاصه میشود.
هیئات ضرار
در همینه زمینه :
دیدگاه